« باقی بمان در عاشقی ...اشتباه از نگاه من و توست! »

امان امان...

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام آبان, 1395

كمي همت كرده بودم ميشد قضاي مسواك زدن شب را با اداي مسواك صبح به جا آورد. ساعت نزديك 2 شب بود. از سر شب روبروي سيستم  نشسته بودم  بدون حتي  پلك بر هم زدن. شارژ لپ تاپ را كه قطع كردم تازه يادم افتاد چند ساعت قبل به مادر گفته بودم چند دقيقه ديگر براي شام تشريف فرما مي شوم. طبق معمول غذاي سرد شده روي سفره منتظر را، انتقال دادم به يخچال و بدون شام، رفتم براي مسواك زدن و استراحت. از پديده هاي نادر شهر كويري، هوا باراني بود، آن هم در  فصل پاييز. حس رمانتيكم گل كرد و تصميم گرفتم براي مسواك زدن بروم حياط و فيضي ببرم.

حسي عرفاني هم غالب شد و براي  جلوگيري از اذيت آنها كه هفت پادشاه را خواب ديده بودند، تمام لامپ هاي مسير را جز لامپي كه  بالاي سرم بود روشن نكردم. مشغول مسواك زدن. صدايي شنيده ميشد مثل حركت آرام، از بين شاخ و برگ درختان حياط چيزي ديده نشد. خودم را زدم به غفلت و ادامه دادم. چند لحظه بيشتر نگذشته بود كه از خيابان صداي وحشتناك جانوري به گوش مي رسيد؛ خيابان اصلي نبايد مهمان چنين صداهاي بياباني باشد. خودم را زدم به بي خيالي.

كم كم بر خلاف معمول خوف بر قلبم غالب مي شد كه حس كردم دستي به شانه ام مي خورد. مسواك در دستم خشك شده بود.

خدايا صداي در شنيده نشد، خانواده كه خواب بودند. اصلا سابقه ندارد كسي از اهل خانه از پشت سر بيايد بي سر و صدا و دست به شانه. اخلاق مردم آزار بين اهالي منزل؟!!! جرات نداشتم در آينه نگاه كنم. از موهاي خيس آب مي چكيد روي صورتم و دستم حركت نمي كرد كه اقدامي انجام دهم. دوباره سنگيني دست را حس كردم. خدايا فرياد بزنم كه نمي شود، همسايه آزاري؟ نكند پيرزن همسايه از صدايم سكته كند تنهاست در خانه و فاصله اش با من يك رديف آجر. فرياد نزنم چه كنم؟

شيطان هم تشريف فرما شد نكند نا محرم باشد؟ خدايا با اين پوشش؟ يك لحظه خودم را در محيطي سرد  و خاموش ديدم و تنها . احساس بي امنيتي مي كردم و فاصله ام تا پناهگاه و قوت قلب و تكيه گاه هايم كم اما كسي بيدار نبود كه بتواند اقدامي انجام دهد. نگران پوششم بودم و باورهايي كه مانع از فرياد و شكوه ميشد.خدايا چه  حس غريبي!  چه گذشته بر آل رسول در بيابان كربلا شب عاشورا فقط خودت مي داني. بي پناهي، تنهايي، عزيزانت خفته در آرامگاه،   تاريك ،  دشمن، همراه شدن با نا جوانمردان بيرحم براي تعدادي زن و بچه عزيز كرده  حرم آل الله !

در همين افكار بودم كه تصميم گرفتم محكم باشم و پشت سرم را نگاه كنم. نمي دانستم بخندم يا گريه كنم شاخه درخت باران خورده با نسيم حركت مي كرد و گهگاهي به شانه ام مي خورد. چند دقيقه بعد داخل اتاقم نشسته بودم . گرما، آرامش، امنيت كامل و عزيزاني كه ديدنشان در حال خواب هم چشمان باران ديده ام را نوازش مي داد و  حسي كه مرتب مي گفت امان از عاشورايي كه به زنان آل رسول شب شد. امان امان!

نوشته شده توسط : صداقت 19 آبان 1395

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(7)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
7 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: یااباعبدالله الحسین (ع) [عضو] 

تقدیم به نویسنده خوب کوثربلاگ
و تقدیم به دوست عزیزم
دوست دارم تا آخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق كنم
زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده
زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده
زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته
نفس كشيدن من تنها با ياد آوری زنده بودن تو امكان پذير است

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز خانم ساجدین. خوش آمدید
نویسنده؟!
خدایا دوستانی دارم رسمشان معرفت
ویادشان صفای دل
پس انگاه که دست نیاز سوی تو میا ورند،
پر کن از انچه در مرام خدایی توست…!
از حضور پر مهر شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/09/14 @ 23:04
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
5 stars

سلام
احسنت

پاسخ دادن:
سلام علیکم
متشکرم
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/24 @ 08:28
نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 

ما که در آپارتمان نشینی خود غرق شده ایم و در حسرت یک قدم زدن آن هم در حیاط خانه مانده ایم !!!
البته این قدم زدن را از کف زمین به سقف آسمان رسانده ایم ! بام خانه را می گویم !!!
و اما حس رعب و وحشت ، اینکه در هر حال یادآورِ
بعضی چیزها باشیم یعنی همچنان در همان عقاید و
ارادت سفت و سخت ایستاده ایم . . . و این شکرانه ای می خواهد برای پرداخت . . .
خب ! آن دست که بود ؟! چه بود از کجا آمد !؟
این ترس های لحظه ای را دوست دارم :)

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز خانم … قلم…
باید سخت باشد اما آنچه مهم است طول و عرض دل هایی است که با ما زندگی می کنند. گاهی وسعت یک آپارتمان کوچک با محبت عزیزان از یک باغ بزرگ بیشتر است. دلتان شاد و خدایی. به قول ضرب المثل شهر ما: کجا خوشی؟ آنجا که دل خوش است
قدم هایتان استوار
از تذکر شما متشکرم
دستان حضرت دوست!
دوست داشتنی هستند اگر نتیجه خوبی رقم بزنند مثل بهانه ای شدن برای حضور دوستان:)
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/22 @ 19:11
نظر از: سیده فوزیه موسوی [عضو] 

با سلام وخداقوت
انشاالله در پناه حق موفق وموید باشید
التماس دعا
یا حسین

پاسخ دادن:
سلام. خدا یارتان
متشکرم. همچنین شما
حاجت روا باشید.
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/21 @ 21:15
نظر از: صهباء [عضو] 

سلام
منم هیچ حسی را با حس ِ خیس شدن زیر باران معاوضه نمیکنم.
این جمله:« فاصله اش با من يك رديف آجر» جالب بود.
آدم از نوشته شما این جمله کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا را در میابد . حتی موقع مسواک زدن.
قلمتان پایدار دوست گرامی.

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
مي توان در زير باران گام زد / لحظه هاي تازه اي آغاز كرد
پاك شد در چشمه هاي آسمان / زير باران تا خدا پرواز كرد.
متشکرم.
نگاه نزدیکی است و برای حقیر جای امیدواری داشت که نوشته پیام خود را ارسال کرده است.
همچنین از شما
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/21 @ 12:31
نظر از: كوثر [عضو] 
5 stars

احسنت

پاسخ دادن:
سلام
متشکرم. نظر لطف شماست
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/21 @ 09:45
نظر از: بانوی مدافع حجاب [عضو] 
5 stars

عالی

پاسخ دادن:
سلام
متشکرم. نظر لطف شماست
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 21:54
نظر از: the best mind [عضو] 
5 stars

سلام دوست عزیز
نوشته زیبایی بود
منتظر حضور گرم شما در وبلاگ حریم آسمانی هستم
موفق و موید باشید

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
متشکرم. زیبایی از نگاه شماست.
چشم حتما
همچنین
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 21:38
نظر از:  

خیلی عالی

پاسخ دادن:
سلام
متشکرم. نظر لطف شماست
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 20:33
نظر از: حکیمه سپاهان شهر [عضو] 
5 stars

سلام و خدا قوت
السلام علیک یا زینب کبری
امان از دل زینب

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز. خدا یارتان
السلام علیک یا زینب کبری علیها سلام
و چه عظمتی است در این بانو وقتی بعد از پشت سر گذاشتن این شب و ترک نشدن نماز شب، در پاسخ دشمن می فرمایند «ما رایت الا جمیلا»
امان امان
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 20:04
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

متن جالبی بود با وحشت آغاز و پایانش ارامش

پاسخ دادن:
سلام
متشکرم. نگاه متفاوتی است.
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 16:31
نظر از: كوثر [عضو] 
5 stars

احسنت به شما دوست عزیز بسیاااار زیبا بود
منتظر حضور گرم شما هستیم!!!

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
متشکرم. زیبایی از نگاه شماست.
چشم حتما
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 16:11
نظر از: حيدري [عضو] 

عالی

پاسخ دادن:
سلام
متشکرم. نظر لطف شماست
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1395/08/20 @ 16:00


فرم در حال بارگذاری ...