موضوع: "هو معدن الایمان و بحبوحته"

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(29)

نوشته شده توسطصداقت...! 7ام شهریور, 1393

و اموال يكديگر را به باطل (و ناحق ) در ميان خود نخوريد! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه ، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه ) به قضات ندهيد، در حالى كه مى دانيد (اين كار، گناه است )!(188 بقره)

نکته تفسیری:

باطل؟ نخوریم؟ نزد قاضی ؟ اثرات رشوه ؟

هر گونه تصرف در اموال ديگران از غير طريق صحيح و به ناحق مشمول اين نهى الهى است .(مانند قمار، قسم دروغ هنگام معامله، پرونده سازی دروغ و …). تمام معاملاتى كه هدف صحيحى را تعقيب نمى كند و پايه و اساس عقلائى ندارد مشمول اين آيه است .

تعبير به«اكل » (خوردن ) معنى وسيع و گسترده اى دارد كه هر گونه تصرفى را شامل مى شود، و در واقع اين تعبير كنايه اى است از انواع تصرفات ، و «اكل »يك مصداق روشن آن است .

در تفسير اين جمله دو احتمال وجود دارد:
نخست اينكه : منظور آن است كه بخشى از مال را به صورت هديه يا رشوه (و هر دو در اينجا يكى است ) به قضات دهند كه بقيه را تملك كنند، دوم اينكه : منظور آن است كه مسائل مالى را براى سوء استفاده به نزد حكام نبريد، مثل اينكه امانتى ، يا اموال يتيم بدون شاهد نزد انسان باشد و هنگامى كه طرف مطالبه مى كند، او را به نزد قاضى ببرند، و چون دليل و شاهدى ندارد، اموالش را به حكم قاضى تملك كند، اين كار نيز گناه است و اكل مال به باطل .

بلاى رشوه خوارى يكى از بزرگترين موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مى شود قوانين كه قاعدتا بايد حافظ منافع طبقات ضعيف باشد به سود مظالم طبقات نيرومند كه بايد قانون آنها را محدود كند به كار بيفتد.زيرا زورمندان و اقويا، همواره قادرند كه با نيروى خود، از منافع خويش دفاع كنند، و اين ضعفا هستند كه بايد منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بديهى است اگر باب رشوه گشوده شود قوانين درست نتيجه معكوس خواهد داد، زيرا اقويا هستند كه قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتيجه قوانين بازيچه تازه اى در دست آنها براى ادامه ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.در هر اجتماعى ، رشوه نفوذ كند، شيرازه زندگى آنها از هم مى پاشد و ظلم و فساد و بيعدالتى و تبعيض در همه سازمانهاى آنها نفوذ مى كند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند لذا در اسلام مساله رشوه خوارى باشدت هر چه تمامتر مورد تقبيح قرار گرفته و محكوم شده است و يكى از گناهان كبيره محسوب مى شود.

تفسیر نمونه ج 2/ خلاصه صص 3 تا 8

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(28)

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام شهریور, 1393

و هنگامى كه بندگان من از تو درباره من سؤ ال كنندبگو ) من نزديكم ! دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا مى خواند پاسخ مى گويم ، پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند)(186 بقره)

نکته تفسیری:

دعا یعنی چه؟ پس چرا ما دعا می کنیم خدا جواب نمی دهد؟

دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است كه از دائره قدرت انسان بيرون باشد آن هم از كسى كه قدرتش بي پايان و هر امرى براى او آسان است . ولى اين درخواست نبايد تنها از زبان انسان صادر شود، بلكه از تمام وجود او برخيزد، و زبان در اين قسمت نماينده و ترجمان تمام ذرات وجود انسان و اعضا و جوارح او باشد. قلب و روح از طريق دعا پيوند نزديك با خدا پيدا كند،البته بايد توجه داشت كه يك نوع ديگر دعا داريم كه حتى در موارد قدرت و توانائى نيز انجام مى گيرد، و آن دعائى است كه نشان دهنده عدم استقلال قدرت هاى ما در برابر قدرت پروردگار است ، و به عبارت ديگر مفهوم آن توجه به اين حقيقت است كه اسباب و عوامل طبيعى هر چه دارند از ناحيه او دارند، و به فرمان او هستند،  كوتاه سخن اينكه دعا يكنوع خود آگاهى و بيدارى دل و انديشه ، و پيوند باطنى با مبداء همه نيكيها و خوبيها است

1 - براى اجابت دعا بايد قبل از هر چيز در پاكى قلب و روح كوشيد، و از گناه توبه كرد، و خودسازى نمود، و از زندگى رهبران الهى الهام گرفت .
2- در پاكى زندگى از اموال غصب و ظلم و ستم بكوشد، و تغذيه او از حرام نباشد
3-  از مبارزه با فساد و دعوت بسوى حق خود دارى نكند، زيرا آنها كه امر بمعروف و نهى از منكر را ترك مى گويند دعاى مستجابى ندارند
4- عمل به پيمانهاى الهى ايمان و عمل صالح و امانت و درستكارى يكى ديگر از شرائط استجابت دعا است .زيرا آن كس كه به عهد خويش در برابر پروردگارش وفا نكند نبايد انتظار داشته باشد كه مشمول وعده اجابت دعا از ناحيه پروردگار باشد.
5-  شرائط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و كوشش است
.

تفسیر نمونه جلد 1/ خلاصه صص 640 تا 647

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(26)

نوشته شده توسطصداقت...! 2ام شهریور, 1393

مثال (تو) در دعوت كافران مثال كسى است كه (گوسفندان و حيوانات را براى نجات از چنگال خطر) صدا مى زند، ولى آنها چيزى جز سر و صدا نمى شنوند (و حقيقت و مفهوم گفتار او را درك نمى كنند) اين كافران (در حقيقت ) كر و لال و نابينا هستند و لذا چيزى نمى فهمند!(171 بقره)

نکته تفسیری:

چرا کری و کوری  و لالی نفهمی به دنبال دارد؟

براى ارتباط انسان با جهان خارج ابزارى لازم است كه آنها را ابزار شناخت مى خوانند، و مهمتر از همه چشم و گوش براى ديدن و شنيدن، و زبان براى سؤ ال كردن است ، ولذا در آيه فوق بعد از آن كه اين افراد را به خاطر عدم استفاده از ابزار شناخت به افراد كر و لال و نابينا تشبيه مى كند با ذكر «فاء تفريع» كه براى نتيجه گيرى است بلافاصله مى گويد:«بنابراين آنها چيزى نمى فهمند». به اين ترتيب قرآن گواهى مى دهد كه اساسى ترين پايه علوم و دانش ها چشم و گوش و زبان است چشم و گوش براى درك كردن مستقيم و زبان براى ايجاد رابطه با ديگران و كسب علوم آنها

تفسیر نمونه/ جلد 1/ خلاصه صص 577 تا 579

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(25)

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام شهریور, 1393

اى مردم از آنچه در زمين است حلال و پاكيزه بخوريد و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد، چه اينكه او دشمن آشكار شما است(168 بقره)

نکته تفسیری:

حلال و طیب؟ گام شیطان؟ دشمن آشکار؟ از کجا بفهمیم وسوسه از شیطان است و الهام الهی نیست؟

حلال چيزى است كه ممنوعيتى نداشته باشد، و طيب به چيزهاى پاكيزه گفته مى شود كه موافق طبع سالم انسانى است نقطه مقابل خبيث كه طبع آدمى از آن تنفر دارد.

اشاره به يك مسأله دقيق تربيتى دارد، و آن اينكه انحرافها و تبهكاري ها غالبا بطور تدريج در انسان نفوذ مى كند، نه به صورت دفعى و فورى.وسوسه هاى شيطان معمولا به همين صورت است ، انسان را قدم به قدم و تدريجا در پشت سر خود به سوى پرتگاه مى كشاند، اين موضوع منحصر به شيطان اصلى نيست ، تمام دستگاه هاى شيطانى و آلوده براى پياده كردن نقشه هاى شوم خود از همين روش گام به گام استفاده مى كنند،

اينكه در آخر آيه فوق شيطان دشمن آشكار معرفى شده است ، يا بخاطر دشمنى او از روز اول با آدم است كه به واسطه نافرمانى در برابر سجده آدم همه چيز خود را از دست داد، و يا به خاطر اين است كه دستورات او همچون قتل و جنايت و تبهكارى براى همه آشكار است ، همه مى دانند اين قبيل برنامه ها از يك دوست نيست ، بلكه دعوت هائى است از يك دشمن خطرناك كه جز بدبختى انسان چيزى نمى خواهد.و يا به واسطه اين است كه شيطان صريحا دشمنى خود را با انسان خبر داده و كمر عداوت او را بسته است.

الهامات الهى چون با فطرت پاك انسان ، و ساختمان جسم و روح او آشنا است ، هنگامى كه در قلب پيدا مى شود يك حالت انبساط و نشاط به او دست مى دهد. در حالى كه وسوسه هاى شيطان چون هماهنگ با فطرت و ساختمان او نيست به هنگام ايجاد در قلبش احساس تاريكى ، ناراحتى و سنگينى در خود مى كند و اگر تمايلات او طورى تحريك گردد كه در هنگام انجام گناه ، اين احساس براى او پيدا نشود بعد از انجام عمل براى او دست مى دهد، اين است فرق بين الهامات شيطانى و الهامات الهى .

تفسیر نمونه/ جلد اول/ خلاصه صص 569 تا 575

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(24)

نوشته شده توسطصداقت...! 31ام مرداد, 1393

قطعا همه شما را با چيزى از ترس ، گرسنگى ، زيان مالى و جانى ، و كمبود ميوه ها آزمايش مى كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان !(155 بقره)

نکته تفسیری:

مفهوم آزمایش؟ چرا آزمایش؟ روش آزمایش؟ مخصوص چه کسانی است؟راه پیروزی؟

مفهوم آزمايش و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است . آزمايش هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است ، اما آزمايش الهى در واقع همان پرورش و تربيت است .

اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتيجه پرورش دادن بندگان آنان را مى آزمايد.صفات درونى انسان به تنهائى نمى تواند معيارى براى ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانى كه در لابلاى اعمال انسان خودنمائى كند، خداوند بندگان را مى آزمايد تا آنچه در درون دارند در عمل آشكار كنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و كيفر او گردند.

از آنجا كه نظام حيات در جهان هستى نظام تكامل و پرورش است و تمامى موجودات زنده مسير تكامل را مى پيمايند، همه مردم از انبياء گرفته تا ديگران طبق اين قانون عمومى مى بايست آزمايش شوند و استعدادات خود را شكوفا سازند. گرچه امتحانات الهى متفاوت است ، بعضى مشكل ، بعضى آسان و قهرا نتائج آنها نيز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمايش براى همه هست.

در این آيه نمونه هائى از امورى كه انسان با آنها امتحان مى شود بيان شده ، از قبيل : ترس ، گرسنگى ، زيان هاى مالى ، و مرگ … ولى وسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست بلكه امور ديگرى نيز در قرآن به عنوان وسيله امتحان آمده است ، مانند فرزندان ، پيامبران ، و دستورات خداوند، حتى بعضى از خوابها ممكن است از وسائل آزمايش باشد شرور و خيرها نيز از آزمايشهاى الهى محسوب مى شوند.مردم در برابر آزمايشهاى خداوند به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى از عهده امتحانات بر آمده و گروهى مردود مى شوند.

نخستين و مهمترين گام براى پيروزى همان است كه در جمله كوتاه و پر معنى و بشر الصابرين در آيه فوق آمده است ، اين جمله با صراحت مى گويد: رمز پيروزى در اين راه ، صبر و پايدارى است .
توجه به گذرا بودن حوادث اين جهان و سختيها و مشكلاتش و اينكه اين جهان گذرگاهى بيش نيست عامل ديگرى براى پيروزى محسوب كه در جمله انا لله و انا اليه راجعون (ما از آن خدا هستيم و به سوى خدا باز مى گرديم ) آیه بعد آمده است.

تفسیر نمونه/ جلد 1/ خلاصه صص 525 تا 531


هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(23)

نوشته شده توسطصداقت...! 30ام مرداد, 1393

پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم ، و شكر مرا گوئيد و كفران (در برابر نعمتها) نكنيد.(152 بقره)

نکته تفسیری:

یاد کردن خدا از ما؟ منظور از ذکر و یادخدا ؟ شکر یعنی چه؟

بدیهی است که مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم اشاره به يك معنى عاطفى ميان خدا و بندگان نيست ، آن گونه كه در ميان انسانها است كه به هم مى گويند: به ياد ما باشيد تا به ياد شما باشيم بلكه اشاره به يك اصل تربيتى و تكوينى است ، يعنى بياد من باشيد، به ياد ذات پاكى كه سرچشمه تمام خوبيها و نيكيها است و به اين وسيله روح و جان خود را پاك و روشن سازيد و آماده پذيرش رحمت پروردگار. توجه شما به اين ذات پاك شما را در فعاليت ها مخلص تر مصمم تر، نيرومندتر، و متحدتر مى سازد.

مسلم است منظور از ذكر خدا تنها يادآورى به زبان نيست ، كه زبان ترجمان قلب است ، هدف اين است با تمام قلب و جان به ذات پاك خدا توجه داشته باشيد، همان توجهى كه انسان را از گناه باز مى دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مى كند.

منظور از«شكرگزارى و عدم كفران
» تنها يك مسأله تشريفاتى و گفتن با زبان نيست ، بلكه منظور آن است كه هر نعمتى را درست به جاى خود مصرف كنيد و در راه همان هدفى كه براى آن آفريده شده
به كار گيريد
تا مايه فزونى رحمت و نعمت خدا گردد.

تفسیر نمونه جلد 1/ خلاصه صص 513 تا 516