موضوع: "شنوده ها"

سبک زندگی حسینی 8

نوشته شده توسطصداقت...! 16ام آبان, 1393

* حضرت علي اكبر بر اساس نقل صحيح در سال 33 هجري متولد شدند و در كربلا 27 ساله بودند. در روايت است  حضرت علي اكبر خُلقا و خَلقا و منطقا اشبه الناس به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بودند. براي فهم اهميت بايد توجه كنيم به اينكه قرآن به دنيا مي گويد متاع قليل و به اخلاق پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم  مي گويد عظيم(انك لعلي خلق عظيم)

* آمار تاريخ نگاران نشان مي دهد 90 درصد كساني كه به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ايمان آوردند شيفته اخلاق ايشان شدند.

* دور شدن از اخلاق دور شدن از حقيقت دين است.

* اخلاق نباشد حرف نتيجه نمي دهد.

* 200 صفحه كتابي اروپايي در مورد فن ارتباط مطالعه نمودم تمامش در دو نكته خلاصه مي شد كه در  يك حديث ما خلاصه مي شود. اول اينكه ارزش شما در اخلاق ارتباطي شماست. دوم اينكه مي خواهي انسان موفقي باشي باور كن كه همه زندگي ات اخلاق تو است.  حضرت علي عليه السلام: قيمت هر كدام از شما به اندازه اخلاق نيك شماست.

* به گونه اي با ديگران ارتباط برقرار كن كه اگر مردي برايت گريه كنند و اگر زنده اي به تو اهميت دهند.

* مرده آن است كه نام نيكويي از او نبرند.

* ابزارهاي ارتباطي دو تاست : زباني / رفتاري

* امام علي عليه السلام: السان ميزان الانسان. اين زبان ترازويي (ابزار سنجش) است كه مردم تو را با آن م سنجند. زبان كه باز كني مشخص مي شود چقدر عقل داري. زبانت معرف عقل، ادب، علم، شخصيت و تربيت خانوادگي ماست.

* مهمترين پيشنهاد دين عاقلانه صحبت كردن است. يكي از جلوه هاي خرد و سبك زندگي ديني عاقلانه صحبت كردن است.

* انسان عاقل هم خوب حرف مي زند و  هم حرف خوب مي زند(شاخصه عاقلانه حرف زدن) و انسان جاهل هم زشت حرف مي زند و هم حرف زشت مي زند.

* راهكار عاقلانه صحبت كردن

1 -  حرف هايت را جزءاعمالت حساب كن. (امام صادق عليه السلام مي فرمايند: من لم يحسب كلامه من عمله كثرت خطايا و حضر عذابه)؛ كلام ما جزء اعمال ماست يعني به امام حسين قسم كلمه كلمه حرف هاي ما را از ما حساب مي كشند. در قرآن آمده: ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد.  تنوين كلمه قول يعني يك كلمه، نگهبان آماده نه خوابش مي برد نه چرتش مي برد نه غافل مي شود بلكهدانه دانه حرف هاي ما را مي نويسد و براي يك يك آنها از ما سوال مي شود. اگر اين را باور كنيم لغو هم نمي گوييم چه رسد به ناسزا و ….


* 2 -  آدم عاقل ژرف نگر است. بنابراين اول فكر مي كند بعد حرف مي زند. سخنان ما پيامدهاي دنيوي، معنوي، اخلاقي، اجتماعي، اخروي و … دارد.
* فراموش نكنيم مردم به ظاهر حرف ما دقت مي كنند و به نيت ما كاري ندارند(منظورم اين نبود و …)

* 3 - شخصي نزد امام رضا عليه  السلام آمد عرض كرد مي خواهم از آفات زبان در امان باشم چه كنم؟ حضرت فرمود: به دو مطلب دقت كن و به يك مطلب عادت كن. دو مطلبي كه دقت كن يكي اينكه دقت كن مفيد حرف بزني و دوم اينكه مطالبي كه مطرح مي كني كوتاه و در خور فهم افراد باشد.(با بچه مثل بچه و …)  و عادت كن در محيط خانواده آرام حرف بزن، نرم حرف بزن. (آمار نشان مي دهد 73 درصد طلاق در اثر جر و بحث بوده است يعني در حل اختلاف بي هنرند. همسر و فرزند تو هركسي كه باشند از فرعون كه بدتر نيستند قرآن  به موسي مي گويد با  فرعون نرم حرف بزن)

* در رواياتي از حضرت علي عليه السلام  آمده است:  عادت بده زبانت را به دو چيز نرم حرف بزند و سلام بلند بگو به ديگران. زيبا حرف بزن جواب زيبا مي شنوي. آرام حرف بزن جواب نرم مي شنوي.

* 4 - بالاي هشت روايت از اهل بيت داريم كه هر كسي را  از طريق حلال دوست داشتي با زبان به او ابراز كن . حضرت علي مي فرمايند اگر نگويد به او خيانت كرده است. نگو نمي تواني كه خداي متعال چيزي براي انسان قرار نداده كه نتواند.

* ما ذاتا نمي توانيم به كسي اظهار محبت نكنيم يا اظهار محبت به ما نشود.

* انبياء و … آمده اند ما را صاحب مكارم و مكاسب اخلاق نمايند.

* امام حسين عليه السلام به گونه اي رفتار كرده بود كه دختر سه ساله در فراقش جان داد. تمام زنانش عاضقانه او را دوست داشتند و برايش مي مردند.  حضرت چه رفتار، چه انسانيت و چه عقبه اي از اخلاق داشته است كه اطرافيانش  اينگونه او را مي خواهند.

استاد سيد ابراهيم حسيني / هفتم محرم 1436/ نكته برداري از سخنراني

سبک زندگی حسینی 7

نوشته شده توسطصداقت...! 15ام آبان, 1393

* سبک زندگی حسینی یعنی یک انسان دینی ولایت مدار روش ، روح و باطن زندگی اش دینی باشد. همه انبیا برای این آمدند بقیه چیزها مقدمه است. همه مجالس و حج و جهاد و زکات و … مقدمه است برای این ذی المقدمه.

* یکی از جلوه های  سبک زندگی انسان عاقل  این است که  در دنیا زندگی می کند اما برای آخرت. جلوه دیگر آن در حوزه اجتماعی و خانوادگی است. یعنی حوزه ارتباطات، تعاملات و معاشرت هایی که دارد.

* دانشمندان علم ارتباط می گویند 75 درصد وقت هر کسی صرف ارتباط با دیگران می شود. و دانشمندان این فن بیان می کنند قبل از هر کاری اگر خواهان موفقیتی باید اخلاق ارتباطی خود را درست کنی.  مثلا می خواهی ازدواج کنی اول اخلاق ارتباط با طرف مقابل را یاد بگیر.

* اهمیت این مسئله تا جایی است که خدا در قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: ما کمکت کردیم با مردم ارتباط برقرار کنی و الا مردم از اطرافت متفرق می شدند.

* عصر عصر ارتباطات و الکترونیک و ابتکارات است و ابزارهایی ارتباطی هم سرعت و هم کمیت ارتباط را بیشتر کرده اند اما متاسفانه ضعف ایمان و عقلانیت در اکثریت مردم امروز به جای اینکه این سرعت ارتباطات را سبب دینداری و نزدیک شدن دل ها  و… نماید شد بلای جان مردم و جامعه. به گلوی بریده اصغر خطر آن از تریاک و شیشه و … بیشتر است.

*  ابزار ارتباطی دست انسان های ضعیف الایمان و ضعیف العقل و ضعیف الاخلاق ، اخلاق انسانی را به تباهی کشید.

* محبت و عاطفه در زندگی ها در حال مردن است در 75 درصد از  خانواده ها زن و شوهرهیچ میل و عاطفه ای به هم ندارند و اگر طلاق نمی گیرند از ترس آبرو یا به خاطر فرزندان است و الا طلاق عاطفی اتفاق افتاده.

* روانشناسان می گویند اثر یک طلاق تا یک قرن باقی می ماند.

*  مومن مثل زنبور عسل است یعنی عسل تولید می کند/ المومن کثیر الانس/ این احادیث یعنی  اخلاق ارتباطی ما بسیار ضعیف است.

* ضابطه ارتباط موفق و معاشرت موفق این است که طرف مقابل در قلب و ذهنش به من اعتماد کند.

* مادر سعادت تفاهم است و مهمترین عامل تفاهم اعتماد متقابل است.

* از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوال شد مومن کسیت؟ حضرت فرمود کسی که در جامعه ایمانی مردم به او اعتماد کنند. مال و جان و ناموس خود را در اختیار او قرار می دهند چون می دانند اهل خیانت نیست.

* آدم مومن کسی است که خودش از خود  اذیت می کشد اما مردم از او در آسایشند و شرش به کسی نمی رسد.

* خدا ابزار ارتباط را هم به ما داده یکی کلی قرآن و پیامبر و چهارده معصوم و عقل  و دیگری  جزئی یعنی  زبان.

* شخصی نزد رسول خدا رفت و سوال کرد در این دین شما کلید سعادت و شقاوت، کلید خیر و شر، کلید بهشت و جهنم چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: زبان

* امام علی علیه السلام: ایمان درست نمی شود مگر دلتان درست شود، دل ها اصلاح نمی شود مگر اینکه زبان شما اصلاح شود.

*شخصی نزد رسول خدا رفته و گفت: چه کنم آسان بروم بهشت؟ حضرت فرمود: مال داری در راه خدا بده. گفت مال نداشتم چه؟ تشنه ای را سیراب کن، گفت آب نداشتم چه، فرمود:  برو از زبانت استفاده کن و امر کن به معروف کن، گفت معروف را نشناختم چه، فرمود نهی از منکری کن گفت نتوانستم چه؟  فرمود سعی کن این زبان را زیاد حرکت ندهی و سکوت کن. گفت نتوانستم چه؟ حضرت فرمود سر بر سجده گزار و از خدا بخواه زودتر بمیری.

* امام حسین علیه السلام می توانست در خانه خود بنشیند و ذکر بگوید و … اما دار و ندارش را برد کربلا که یک آدم  دینی تربیت شود.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ هفتم محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

سبک زندگی حسینی 6

نوشته شده توسطصداقت...! 14ام آبان, 1393

* جهنم هفت طبقه دارد که کوچکترین آن جهنم است. در سوره ملک آیه 10 جهنمی ها  دو مطلب  دارند
کاش به حرف قرآن و پیامبرانش گوش داده بودیم و دیگری اینکه کاش عاقلانه زندگی می کردیم.

* انسان برای اصلاح دنیا هم باید اهل آخرت باشد. قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: کسی که صبح و شام کند و تمام همتش دنیا باشد گرفتار سه عذاب می شود اول اینکه برکت را از او بر می دارد(دائما فقر را پیش روی خود می بینی)، کار دنیایت را پراکنده می کند(هر چه می دوی نمی توانی زندگیت را جمع کنی) ، از دنیا بیش از آنچه خدا مقدر کرده نمی برد. اما اگر کسی صبح و شام  کند و تمام همتش آخرت باشد خدا بی نیای بر او حاکم می کند که به دنیای دنیاداران طمع ندارند. خدا کارت را جمع می کند(به چه کنم چه کنم مبتلا نمی شوی) ؛خدا مدیر زندگیت می شود ودیگر اینکه  تا آن روزی ها را به تو نداده از این دنیا خارج نمی شوی.

*پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: من کان همته آخرته کفی الله همه من الدنیا کسی که همتش آخرتش باشد تمام هم و غم دنیایش را خدا خود تقبل می کند و به تمام آرزوهایش می رسد.

* امام علی علیه السلام: هر کس خود را به چیزی کمتر از بهشت بفروشد دچار افسوس و حسرت و ندامت روز قیامت می شود.

* شخصی نزد امام صادق علیه السلام آمد و سوال کرد یعنی چه شیطان از جلو و پشت سر و سمت راست و چپ به ما حمله می کند؟
حضرت فرمود
:
از جلو حمله می کند یعنی  نقشه اش این است که آخرت را از یادت می برد
از پشت سر حمله می کند یعنی نقشه اش این است که دلت را مشغول دنیا می کند و به بخل دچار می شوی
از سمت راست حمله می کند یعنی نقشه اش این است که تو را به شبهه و شک می اندازد و در اعتقاد و ایمانت تزلزل ایجاد می شود.
از سمت چپ حمله می کند یعنی شهوات را برای تو جلوه می دهد.
دور تا دور شما را شیطان محاصره کرده فقط یک طرف باز است و آن بالاست. سوال کرد بالا باز است یعنی چه؟ حضرت فرمود: یعنی تنها راه نجات تو از شیطان ارتباط با خداست،  با یاد خدا و آخرت. ارتباط با خدا میل به دین و شنیدن موعظه و نصیحت برای تو به همراه دارد.

* چه کنم اهل آخرت شوم؟
اولا رزق خداست باید از خدا طلب کنی و خدا  به تو عنایت کند و از فضل و رحمت او بهره مند شوی. و موانع آن دو چیز است اول گناه دوم هوای نفس این دو قطع کننده روزی های خداست.
فکر کنی و خوشی ها و لذت های این دنیا و اخرت را مقایسه کنی و ببینی عقلت چه می گوید و همان راه را نتخاب کنی.

* پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد بهشتی که روز قیامت می دهند وسعتش اندازه آسمان ها و زمین است و یک وجب از آن از تمام آنچه در دنیاست و دنیا بهتر است.

* قال علی علیه السلام: گناهان را کنار بگذارید که هیچ نقص رزق و بلایی نازل نمی شود مگر اینکه عاملش گناه است.

* راه جهنم راه لذت و راه بهشت راه سختی است.

* سعی کن در جه لذتت را بالا ببری و از آنچه انسان های عاقل  و اهل آخرت لذت می برند لذت ببری.

* آیا همه ما به اندازه قاسم 13 ساله کربلا عاقل  بودیم؟!

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ششم محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

سبک زندگی حسینی 5

نوشته شده توسطصداقت...! 12ام آبان, 1393

* از جلوه های عقلانیت امام حسین علیه السلام و یارانش  در کربلا نگاه عاقلانه به دنیا و آخرت بود. در دنیا اهل آخرت زندگی می کردند.

* انسان جاهل چون از نور عقل و خرد بهره مند نیست در دنیا می ماند و دنیا را برای دنیا می خواهد.

* برای سنجش میزان عقلانیت خود ببین دنیا را برای دنیا می خواهی یا  دنیا را می خواهی برای آخرت.

* امام فخر رازی  در توضیح اینکه چرا قرآن می گوید اکثرهم لا یعقلون یا لا یشعرون می گوید اگر دنیا جنسش طلا و آخرت سفال بود آدم عاقل سفال را انتخاب می کرد و دل به این طلا نمی داد تا چه رسد به اینکه این دنیا جنسش از سفال است و آخرت از طلا اما اکثریت مردم آخرت را فراموش کرده و چسبیده اند به این سفال.

* عده ای جمع شده بودند در محلی.  پیامبر پرسید اینجا چه خبر است؟ گفتند دیوانه ای است. حضرت فرمود: این دیوانه نیست مریض است دیوانه کسی است که آخرت را به دنیا معامله کند.

* سبک زندگی اهل بیت و سبک برخورد اهل بیت اینگونه بود :    برای اینکه دنیا سرشان را کلاه نگذارد مدام به یاد مرگ بودند.

* پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس در روز 20 بار یاد مرگ کند در قیامت با شهدا محشور می شود.

* قاعده دنیا فراموشی است. دنیا فراموش خانه است (قال علی علیه السلام: الدنیا دار النسیان). انسان حتی مرگ را فراموش می کند. حتی به جایی می رسد که خدا را فراموش می کند.

* انسانی که مرگ را فراموش کرد 124 هزار پیامبر هم نمی توانند درستش کنند.

* از امام صادق سوال شد عقل چیست؟ فرمود عقل آن چیزی است که راه بندگی خدا را به شما نشان می دهد. راه بهشت را به شما نشان می دهد. پرسید یابن رسول الله پس  باید بگوییم معاویه که خیلی زیرک بود چه بود؟ فرمود: معاویه عقل نداشت تیزهوش شیطان صفت بود.

* عقل یعنی حر

* از نشانه های زندگی عاقلانه اینکه در این دنیا زندگی می کنند و همه کارهای دنیایی را انجام می دهند اما اهل دنیا نیستند و تنظیم کننده همه افکار و اندیشه ها و تمایلات و دوستی ها و دشمنی ها ، وصل رابطه ها و قطع رابطه ها و کنش ها و واکنش ها خلق و خوی و اخلاق و اعمال و اختیار یاد آخرت، عشق به آخرت و رسیدن و آباد کردن آخرت است.

* امام علی علیه السلام: اهل آخرت بودن یعنی بدنت در این دنیا باشد و لی دلت آخرتی باشد. عملت آخرتی باشد.

* یکی از رازهای کربلا این بود که آدم های با سابقه و جانماز آب کش رفوزه شدند.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ 5 محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

سبک زندگی حسینی 4

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آبان, 1393

* مهمترین رکن زندگی دینی، قرآنی، ولایی که اساس و شالوده خوشبختی در دنیا و آخرت است این است که عقاید و باورها، صفات و اخلاق و رفتار و گفتارش را در عقلانیت و خرد ورزی بنا کند.

* لا فقر اشد من الجهل = سه واژه  فقر و غنی و استغنی در آموزه های دینی مطرح است ؛ غنی = ثروت باطنی و استغنی = ثروت ظاهری اعم از مال و تیپ و … امام حسین علیه السلام در دعای عرفه می فرمایند: اللهم اجعل غنای فی نفسی/  قرآن ، پیامبر، اولیای دین و ائمه  به ما یاد داده اند اگر خواهان روسفیدی دنیا و آخرت هستید  دنبال غنی بروید نه استغنی

*  در روایات ؛  سه ثروت است که اگر خدا به کسی بدهد ثروتمندترین مردم است از نظر باطنی= عقل، ایمان، ولایت

* کمالات آدمی دو نوع است  کمال اصیل و کمال مقدماتی
کمال اصیل = کمال حقیقی که برای رسیدن به آن آفریده شده است. آدمیت به اندازه ادراک است. به همان اندازه که استعدادها شکوفا شد از فضل و رحمت خدا بهره مند می شویم مابقی همه مقدمه این کمال است. این کمال یک دانه بیشتر نیست. همه چیز حول این یک دانه می چرخد. همه انبیا آمده اند برای همین و این  کمال اصیل چیزی نیست جز تقرب به خدا

* منظور از هدایت (ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه) این است که امام می فرماید بیا دستت را بده به من حسین که چه کند؟ دستت را می گیرم و به سلامت از این دنیا عبور می دهم. مقصد کجاست؟ دستت را می گیرم عبور می دهم از دنیا و دستت را می گذارم در دست مولایت خدا بعد تو با خدا برگرد به دنیا و زندگی ات. یعنی چه دستم به دست خداست؟ یعنی نماز و حج و زکات نه لحظه لحظه زندگیت مال مولاست.

* نهایت حرف غرب این است که دستت را بده به من خوشبختت می کنم من تو را به دنیا می رسانم که از دنیا لذت ببری.کلاس اول ما از کلاس آخر غرب بالاتر است

*تا هوای خدا در سرمان نباشد به و الله نمی توانیم پای امام خود بایستیم.

* بهترین راه تقرب چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند:  علی جان  اگر دیدی مردم انواع  کارهای خیر را انجام می دهند برای نزدیک شدن به خدا تو مثل  آنها نباش یا علی فکتسب انت انواع الخرد. تو دنبال انواع خردمندی و عقلانیت باش پس بدان از همه جلوتری در تقرب و در درجات دنیا و آخرت از همه جلوتر می آیی.= اعنال خیر ما به اندازه عقلمان ما را به خدا نزدیک می کند.

* آیت الله بهاء الدینی = اکثر عبادات من در دل شب تفکر است.

* امام علی علیه السلام: عارف کسی است که اولین کار عقلش را احیا کرده و جهالت و هوای نفس را در باطن کشته. اگر پلیدی ها  و گناهان حرام خدا را کنار گذاشتی و از گناه فاصله گرفتی منور می شوی به نور خدا و خدادستت را می گیرد از مقام های مختلف عبور می دهد تا برسی به دارالاقامه و در پیش خدا در امنیت و آرامش زندگی می کنی.

* هر کس به اندازه ای که گناه می کند عاقل نیست.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ 4 محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

سبک زندگی حسینی 3

نوشته شده توسطصداقت...! 10ام آبان, 1393

* جهل  دو معنا دارد؛
عدمی یا سلبی مانند عدم علم. جاهل یعنی کسی که دانش ندارد . دانا در برابر نا   دان
وجودی یا اثباتی. در این تعریف مقابل جهل، عقل است نه دانش.

* در قرآن و روایات و منابع دینی 90 درصد جهل، در مقابل عقل است.

* خداوند متعال دو موجود نیرومند مرموز قوی باطنی در وجود ما  خلق کرده(هر دو مخلوق خدا) و هر دو هستند. مخلوقی از نور که همان عقل است و مخلوقی از تاریکی که همان جهل است.

* وظیفه عقل  درک حقایق  و خوبی ها و زیبایی هاست. عقل سلیم سر سوزنی در ادراک خوبی ها ضعف ندارد. پیامبر و حجت باطنی است و ما را به سمت خوبی ها و زیبایی ها دعوت می کند.

* جهل هم مخلوق خداست در باطن ما و یک شعور باطنی است و به معنای عدم علم نیست. هیچ نوع ادراکی نسبت به خوبی ها و حقایق ندارد و کار آن درک زشتی ها و بدی ها ست و انسان را به سوی انها دعوت می کند.

* خداوند ابتدا عقل را آفریده در نتیجه عقل اصیل و جهل به تبع آن و وجودش  عارضی است.

* خداوند انسان ها را بین این دو شعور آزاد قرار داده این = اختیار/ انسان مختار است بین لبیک به دعوت عقل یا جهل

* چرا در روایات جهل مقابل عقل است و مقابل علم    معنا نشده؟
سرش این است که اگر جهل بر تو حاکم شد و اگر عنان جهل را رها کردی و تحت سلطه و سیطره جهالت در آمدی علم تو برای تو سودی ندارد. اگر اینگونه شد کاری از مدرکت ساخته نیست چون جاهل، سوادش هم در جهت جهلش به او کمک می کند.

* مشکل ما این است که هر کس از دانشگاه و حوزه خارج شد را منطبق بر حق می دانیم خیر عزیز من ضرر عالم جاهل از هزاران بی سواد بیشتر است.

* در روایت است کمر دین را دو گروه می شکنند یکی از آنها عالم  جاهل

* به استادم گفتم رفتم خانه خدا نگاهم که به خانه خدا افتاد چه بخواهم( این دعا مستجاب است) فرمود: از خدا بخواه عقلت را کامل کند. دوم توفیق غلامی امام حسین علیه السلام را از تو نگیرد.

*شخصی نزد امیر المومنین علی علیه السلام رفت و سوال کرد بهترین چیزی که خدا به آدم می دهد چیست: قال غریزه العقل. گفت اگر عقل ندارم چه کنم؟ امام فرمود یک رفیق عاقل پیدا کن که بتواند راهنماییت کند. گفت اگر عاقل پیدا نکردم چه کنم: امام فرمود کم حرف بزن و سکوت اختیار کن. گفت اگر نتوانستم این کار را کنم چه کنم. امام فرمود سر بگذار بر سجده و از خدا بخواه عمرت را کوتاه کند.

* فیض کاشانی در محجة البیضاء بیان می کند گناهان زبان 120 رقم است.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ سوم محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی استاد.