موضوعات: "نکته ها و آموزه ها" یا "دریای پر گهر" یا "فقط خدا" یا "مهدویت" یا "نشانه های خدا در زمین" یا "پیام قرآنی"

عمرت برفت و چاره کاری نساختی!

نوشته شده توسطصداقت...!

چـون شـادمانی و غـم دنیـا مقیــم نیست     فرعون کامـران به و ایـوب مبتـلا

غـم نیـست زخـم خـورده راه خـدای را     دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا

مابین آسمان و زمین جای عیش نیست     یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟

عمرت برفت و چاره کاری نســاختی       اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیــا

کردار نیک و بد به قیامت قریـن توست     آن اختیـار کن که تـوان دیـدنش لقـا

خيالتان راحت..!

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام آذر, 1394

در همه شرور هم خير وجود دارد.

امام حسن عسگري عليه السلام مي فرمايند:

«هيچ بلا و گرفتاري نيست مگر اينكه خداوند در آن نعمتي قرار داده است كه

آن بلا و آن گرفتاري آن نعمت را احاطه كرده است.»

اصلا ما شر محض نداريم.

چقدر خيالمان راحت است! هر شري با خير آميخته است و مقدمه خير است.

نسيم بهشت/ حبيب الله فرحزاد/ ص 33

تنهای تنها...!

نوشته شده توسطصداقت...! 19ام آذر, 1394

* در هر جامعه ای در هر شهری ، در هر کشوری مردم  با یک دید با یک برش به دو قسم تقسیم می شوند:

خواص : یعنی کسانی که وقتی عملی را انجام می دهند موضع گیری می کنند، راهی را انتخاب می کنند، از روی فکر و تحلیل است، می فهمند و تصیم می گیرند و عمل می کنند.(که دو دسته اند خواص طرفدار حق و خواص طرفدار باطل)

عوام: کسانی که وقتی جو به یک سمتی می رود اینها هم می روند، تحلیلی ندارند. دنبال این نیستند که ببینند چه راهی درست است، چه حرکتی صحیح است ؛ بفهمند بسنجند؛ تحلیل کنند درک کنند، می بینند که جو این طوری است دنبال آن جو حرکت می کنند.

* خواص طرفدار حق دو دسته اند: کسانی که در مقابله با دنیا،با زندگی، با مقام، با شهوت، با پول، با لذت، با راحتی، با نام موافقند و یک دسته موافق نیستند. همه اینها خوب است… منتها اگر شما در مقابل اینها - خدای نا کرده - آنقدر مجذوب شدید که آن جایی که پای تکلیف سخت به میان آمد نتوانستید دست بردارید این می شود یک طور و …

اگر آن قسم خوب طرفدار حق - یعنی آن کسانی که می توانند با آن قوتی که لازم باشد، از این دنیا دست بردارند- بیشتر باشند هیچ وقت جامعه اسلامی دچار حالت دوران امام حسین علیه السلام نخواهد شد، مطمئن باشید، تا ابد بیمه است.

*در همین وضعیت بود [دوران لغزیدن خواص طرفدار حق و جامعه ای که ارزش ها در آن تحت الشعاع دنیا داری قرار گرفته است] که امام حسن علیه السلام نتوانست بیش از شش ماه دوام بیاورد. او را تنهای تنها گذاشتند.
امام حسن مجتبی علیه السلام دید که اگر الان با همین عده کم برود با معاویه بجنگد و شهید بشود، آن قدر انحطاط  اخلاقی در میان جامعه اسلامی، در میان همین خواص زیاد است که حتی دنبال خون او را هم نخواهند گرفت!! بلیغات معاویه، پول معاویه، زرنگی های معاویه، همه را تصرف خواهد کرد… امام حسن علیه السلام دید خونش هدر خواهد رفت لذا با همه سختی ها ساخت و خودش را به میدان شهادت نینداخت.
می دانید گاهی شهید شدن آسان تر از زنده ماندن است. … گاهی زنده ماندن و زندگی کردن و در یک محیطی تلاش کردن به مراتب مشکل تر از کشته شدن و شهید شدن و به لقای خدا پیوستن است. امام حسن علیه السلام این مشکل را انتخاب کرد. وضع آن زمان این بوده است. خواص تسلیم بودند. حاضر نبودند حرکتی بکنند…

بیانات مقام معظم رهبری/ کتاب فرات حیات/ نکته صص 22 تا 33

ای عشق..!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آذر, 1394

کاروان غمت ای عشق چهل روز که هیچ

تا چهل قرن اگر گریه کند باز کم است

شنيدني هاي نشنيدني از شهيد مدرس !

نوشته شده توسط 9ام آذر, 1394

** روزی یکی از نمایندگان که با رضا خان ارتباط برقرار کرده بود خدمت آقا آمد و گفت: آقا اگر با رضا خان بسازید بهتر است، بهتر می توانید به مردم خدمت کنید. او به شما علاقمند است، به شما ارادت دارد. آقا جواب داد: سردار سپه دو عیب دارد: اولا دروغگو است. ثانیا طمع وی حد و مرزی ندارد. لذا من نمی توانم با او کنار بیایم (1).

**امام خـمينى(ره ‌) : «اينك كه مدرس با سربلندى از‌ بين‏ ما‌ رفت، برماست كه ابعاد روحى‌ و بـينش‌ سـياسى‌ و اعـتقادى او را هرچه‌ بهتر‌ بشناسيم، زيرا كه او‌ زنده‌ است و الگوى تمامى مبارزان ‏است‏ حق‏جوست… »(2)

** وقـتى‌ طرح نخستين اسكناس جمهورى اسلامى ايران را خدمت امـام خميني (ره) ‏بردند، امـام ذيل تصوير آن مجتهد مبارز نوشت‌: «سزاوار‌ است‌ كه ‏اولين اسكناسى كه در ايران به طبع‌ مى ‏رسد‌ عكس‌ اولين مـرد‌ مجاهد در‌ رژيم منحوس پهلوى باشد.»(2)

**اختلاف من با رضاخان بر سركلاه و عـمامه و اين قـبيل مسائل جزئى‌ مثل نظام اجـبارى نـيست. من‏ در حقيقت ‏با سياست انگلستان كه رضاخان را عامل اجراى مقاصداستعمارى خود در ايران قرار داده مخالفم. من با سياست هايى كه ‏آزادى و استقلال ملت ايران و جهان اسلام را تهديد‌ مى‏ كند‌، مبارزه‏ مى ‏كنم. راه و هدف خـود را مـى ‏شناسم. در اين مبارزه هم پشت‏ سر خـودرا نـگاه نمى‏ كنم كه شما يا كسان ديگر همراهى مى‏ كنيد يا نه. لازمه‏ مبارزه در اين راه از خود گذشتگى‌ و فداكارى‌ است…»(3)

(1) مدرس/ علی مدرسی/ ص 202

(2) گلي زواره، غلامرضا ، امام خمینی (ره )و شهید مدرس (1)، ماهنامه فرهنگ كوثر، 1378، ش 36، صص20 تا22.

(3) گلي زواره، غلامرضا ، امام خمینی (ره )و شهید مدرس (2)، ماهنامه فرهنگ كوثر، 1379، ش 37، صص16 تا19

مقالات برگرفته از سايت نور مگز مي باشد.

تالیف شده توسط: مدیر وبلاگ

انتخاب عنوان و مطالب توسط مدير وبلاگ صورت گرفته و سليقه اي است.

مگر این چند روز دریابیم!!!

نوشته شده توسطصداقت...! 6ام آذر, 1394

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصه‌های سردابیم

بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

آمدی بغض کوچه‌ها وا شد، اشکها قطره قطره دریا شد
با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم

شاعر: قاسم صرافان

غم هايت را افزون نما!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام آذر, 1394

وقتي با خوبان همنشين شديم، غم ها كم مي شود. اصلا آن غم ها عوض مي شود.

غمي كه براي خدا و امام زمان است، غمي كه به خاطر نرسيدن به كمال است

غمي كه براي آخرت است… بگزار بيشتر شود. اين ها مغزش شادي است.

اگر دعاي ندبه مي خواني و در فراق امام زمان عليه السلام گريه مي كني

اگر زيارت عاشورا مي خواني و بر مصائب امام حسين عليه السلام گريه مي كني

بعد از آن احساس سبكي مي كني. احساس شادي و خوشي مي كني.

نسيم بهشت / حبيب الله فرحزاد/ ص 68