موضوع: "راغبين"

تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند!!!

نوشته شده توسطصداقت...!

هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک

مرا امید وصال تو زنده می‌دارد

و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک

تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند

به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک

به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ

که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک

یا مهدی

اللهم عجل لولیک الفرج

شاعر: حافظ/ غزل 300

راه های مشتاقان (17)

نوشته شده توسطصداقت...! 16ام آذر, 1394

وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیک شارِعَةٌ

[خداوندا] و راه های گرایندگان به تو آشکار و مستقیم است

* راه هايي كه از پيروي آنها نهي شده ايم راه هايي است كه يا از نظر اعتقادي ما را از خدا جدا مي كند يا از راه صفات ناپسند ، پيروي از كساني كه گمراهند و گمراه كننده، راه جاهلان، پيروي از شيطان.

*انسان  در اين عالم تنها يك خط مستقيم براي رسيدن به نتيجه وجودي اش دارد و آن خطي است كه آفريننده اش براي او ترسيم نموده و شامل راه هايي مي شود كه او را در اين خط قرار مي دهد.

*بزرگترين ناپاكي از ديدگاه قرآن شرك و مراتب آن است كه اين مراتب با ايمان ظاهري نيز جمع مي شود.

*اطاعت و پيروي از امور مورد رضايت خداوند و مجاهده براي او نشانه رغبت و ميل و اشتياق به حق تعالي است.

*اشتياق و ميل به حق تعالي سبب حركت انسان در مسير او مي شود و هنگاني كه حركت كرد و خود را موافق رضاي او قرار داد خداوند متعال نيز به او اظهار شوق مي كند و در نتيجه به كرامت هاي بالاتري دست مي يابد.

*راه هاي ايجاد ميل به حق و تشديد آن
**تفكر در ماهيت خود و عالم (درك فاني بودن امور اين عالم  و باقي بودن انسان در  عالم آخرت)
**توجه به آثار اطاعت
**توجه به نعمت هاي خداوند.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 360 تا 370

راه های مشتاقان (16)

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام آذر, 1394

اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیک والِهَةٌ

خداوندا دل هاي آرام گرفتگان به تو، سرگشته است.

*پس از دعا ها و تقاضاهاي سيزده گانه ، در ادامه امام سجاد عليه السلام عباراتي را در بيست و دو فرازبه صورت مناجات با حق تعالي ابراز مي فرمايند. منظور حضرت طلب مضمون آنها از خداوند براي خويش است. اگر چه حضرت اين كمالات را در حد اعلا دارا بوده اند اما چون حدوث و بقاي آن را از خداوند متعال مي دانستند، با دعا دوام آن را خواستارند.

*با توجه به معناي «خبت» مخبتين مومناني هستند كه به مرتبه اي از ايمان رسيده اند كه هيچ چيز آنها را متزلزل نكرده و از ياد خدا وند متعال غافل نمي شوند.

*اساس تعليمات قرآن و سنت در تمامي شوون زندگي انسان، بر تحصيل ايمان و حفظ و تقويت آن استوار است كه اين مهم با ايجاد شرايط و لوازمش محقق مي شود كه مهمترين آن، پيروي از دستورات آن هاست.

*با مقاومت در برابر وسوسه هاي شيطاني تابعين حقيقي پيامبر صلي الله ليه و آله و سلم از غير ايشان جدا شده و شناخته مي شوند.

*همگان ماموريم در دين بصيرت يافته و از آن با آگاهي و روشنايي دفاع كنيم. خداوند متعال در چندين آيه اعطاي قرآن را به عنوان بصائر بيان كرده تا ديگران نسبت به آن بصيرت يافته و از كوري رهايي يابند (انعام آيه 104، اعراف آيه 203 و …)

*محبت خداوند نسبت به بنده، آثاري دارد و آن برطرف كردن موانع قلبي بين او و خودش است.

*مراد از كلمات طيب همان اعتقادات صالح است كه طبق موازين محكم عقلي باشد. اين اعتقادات با عمل صالح و پيروي دقيق از كتاب و سنت روشن تر مي شود، به گونه اي كه دل انسان را دگرگون و متحول مي سازد، تا جايي كه دل از غير حق تعالي بريده مي شود و جز به او شيفتگي و اشتياق نمي ورزد.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 350 تا 360

راه های مشتاقان (15)

نوشته شده توسطصداقت...! 30ام آبان, 1394

مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِک وَثَناَّئِک

[خداوندا چنان کن که ] به جای اشتغال به دنیا، به ستایش و ثنایت سرگرم باشم.

* تمامی امر و نهی ها نسبت به دنیا برای آن است که در برخورد با دنیا و شوون آن، برخوردی الهی داشته و  از توجه به نشانه خداوند بودنشان، غفلت نورزیم تا مبتلا به عذاب ابدی نشویم.

*قرآن کسانی را که با دنیا با توجه به آیه بودن آن ارتباط دارند «اولو الالباب» و «صاحبان مغزها» معرفی نموده و ایشان را در زندگانی دنیا، اهل تدبر در آیات الهی، تذکر، هدایت و عبرت معرفی کرده است.

*حقیقت حمد، ستودن و گفتن نیکی کسی نسبت به کار زیبا یا صفت زیبای اوست.

* مراتب ستایش خداوند از آیات و روایات:
** ستایش زبانی (برای اطلاع از آن مراجعه به کتب مفاتیح الجنان و دعای اول صحیفه سجادیه  خالی از لطف نیست)
**ستایش عملی (حقیقت آن نسبت به انسان اینگونه است که هر چه از عنایت های الهی که به او شده، چه نسبت به وجود خودش و چه امور بیرون از او در مسیر بندگی حق تعالی قرار گیرد)
**ستایش قلبی (توجه به حقیقت حمد/ برای رسیدن به آن پیمودن دو مرحله قبل به ویژه ستایش عملی لازم است تا اعمال و رفتار از اعمال دنیایی بودن خارج و نورانیت قلبی حاصل شود و آن توجه تحقق یابد. )


شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 337 تا 350

راه های مشتاقان (14)

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام آبان, 1394

مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیاَّئِک مُفارِقَةًلاَِخْلاقِ اَعْدائِک

[خداوندا جان مرا] آراسته به شیوه های زندگی دوستانت  [بگردان][خداوندا چنان کن که ] از اخلاق دشمنانت کناره گیری نمایم.

* سنت به معنای روش است. بهترین روش ها آن است که با فطرت انسان انطباق کامل داشته باشد و آن تنها روش پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم است . پیامبران سلسله معارف  و روش های عملی  و اخلاقی مشترکی دارند که دعوت به توحید، توجه به معاد، سفارش بندگی و اطاعت خداوند و تبعیت از تقوا و اصول کلی اخلاقی است. همچنین سلسله روش های عملی خاصی دارند که بستگی به شرایط زمانی و مکانی خاص هر یک از آنان دارد.

*کسانی که در مسیر تکامل قرار دارند نه تنها همت شان پیمودن سنت اولیای  الهی و بی اعتنایی به روش های جاهلی و غیر اولیای الهی است بلکه در راه زنده کردن آن روش های الهی و ابطال بدعت های نهایت سعی خود را می کنند تا دیگران را نیز به این جهت سوق دهند.

*سنت از دیدگاه وحی همان روش زندگی حقیقی در این عالم برای انسان است به گونه ای که کاملا منطبق بر فطرت او و جهت دادن تمامی تمایلات وجودی او به سوی کمال مطلق باشد تا سعادت ابدی او را تامین نماید که منحصر در روش انبیا علیهم السلام است که اکمل ایشان نبی گرامی اسلام است.

*برای سنت معانی خاص تری نیز بیان شده  که ممکن است در این زیارت شریفه این گونه روش ها مد نظر باشد. که  این سنت ها در کتاب های حدیثی ذکر شده که جامعترین کتاب نوشته شده در این زمینه  تا کنون،  به نظر کتاب «سنن النبی صلی الله علیه و آله و سلم» از علامه محمد حسین طباطبایی و ترجمه آۀقای فقهی است.

*میزان کلی اوصاف دشمنان آن است که در مرحله اول از بعد اتعقادی زیر بار فرمان حق نمی روند و در مرحله دوم اعلان چنین اعتقاد و مبارزه با کسانی که از چنین اعتقادی طرفداری می کنند (مخفی یا آشکار) و در مرحله سوم در مقام عمل در برابر دستور های الهی و انبیا و اولیا قرار گرفتن ، با آنها مبارزه کردن یا عمدا زیر بار آنها نرفتن و اتصاف به اوصاف رذیله به گونه ای که از آن طرفداری شده و ملاک شرافت و انسانیت قرار گیرد.

*محور اتصاف به سنت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و جدایی از اخلاق دشمنان خداوند، التزام قلبی، قولی  و عملی به مذهب ائمه علیهم السلام و دوری از مذاهب و روش های دیگر است.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 317 تا 336

راه های مشتاقان (13)

نوشته شده توسطصداقت...! 18ام آبان, 1394

مُتَزَوِّدَةً التَّقْوى لِیوْمِ جَزاَّئِک
[خداوندا چنان كن كه]  توشه تقوا را براي روز جزا بر گيرم.

* شخصيت حقيقي انسان وابسته به دو امر است  1- بينش او نسبت به ارتباط وجودي به حق تعالي و بازگشتش به او 2- پياده كردن اين بينش در زندگي عملي و رفتاري

*حفظ وجود خود با تمامي تمايلات، از رفتن در مسير خلاف طريقه اي كه بينش ايماني و گرايش فطري اقتضا مي كند، تقوا ناميده مي شود.

*تقوا از لوازم اوليه سير تكاملي انسان از ابتدا تا انتها ست و به مرتبه خاصي از سير وجودي انسان محدود نيست و وصف مرتبه معيني از مراتب ايمان نمي باشد. و از اولين مرحله ايمان تا آخرين مراحل آن لازم است.

*آثار تقوا در قرآن و روايات
** همراهي يا نصرت خداوند
**روشنايي به دسيسه هاي شيطان  (ايجاد نورانيتي كه به سبب آن عيوب نفساني و عملي و راه هاي نفوذ شيطان را مي فهمد).
**قبولي اعمال
** رسيدن به رحمت هاي ويژه خداوند
** بازگشت به آسايش (چون موجب پاكي انسان از لغزش و كدورت باطني مي شود رجوع او در آخرت نيز به مقام امن و آسايش از آلودگي ها مي باشد. رسيدن به جايگاه صدق)
**  گشايش در امور

* مطابق روايات  تقوا اساس خوبي ها، قوي ترين پايه ايمان، دواي دردهاي باطني انسان، بهترين ذخيره و توشه براي آخرت، رسيدن به حيات پاكيزه در دنيا و آخرت و شرافت دنيا و آخرت، شريف ترين لباس بر قامت انسانيت  و … است.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 307 تا 316

راه های مشتاقان (12)

نوشته شده توسطصداقت...! 12ام آبان, 1394

مُشْتاقَةً اِلى فَرْحَةِ لِقاَّئِک
[خداوندا جان مرا] مشتاق شادماني ملاقات با خود [بگردان]

* شوق حالت و كشش نفساني نسبت به امري مطلوب است كه موجب حركت او به طرف آن گردد چه مربوط به تمايلات جسماني باشد(مثل ديدني  ها و چشيدني ها و …) و يا امور خيالي و وهمي باشد(ميل به كسب مقام و مال و …) و يا مربوط به امور عقلي و روحي و اخلاقي باشد(تمايل به صفات خوب، درك حقايق عالم و …)

*حالت شوق مبتني بر علم به امر مطلوب است هر چند ضعيف باشد.

*چون مطلوب بالذات تمامي موجودات جز كمال مطلق خداوند نيست بندگان به او اشتياق وجودي دارند  اما چون شوق آگاهانه كمال براي موجود است و حصول آن نيز نيازمند شرايط و مقدماتي است، به كاربستن آنها  براي انسان طالب كمال حقيقي لازم است.

*مراد از لقاي خداوند، درك بازگشت موجودات در تمامي شوون وجودي به خداوند متعال است كه اين رجوع به زمان خاصي محدود نمي باشد بلكه محيط بر زمان و مكان است. چون اين رجوع در قيامت براي انسان ها ظهور مي كند در قرآن كريم از قيامت به لقاء الله تعبير و انكار آن، انكار خداوند محسوب و شرط ايمان به خداوند، ايمان به قيامتبيان شده است.

*ايمان، بندگي، لقاي حق تعالي درجاتي دارد.

* مراتب لقاي پروردگار با توجه به آيات و روايات
** درك ثواب خداوند (تفسير «لقاي پروردگار»  و ديدنش، به ديدن ثواب او)
** درك محبت و رضايت خداوند( كساني كه به نعمت هاي بيكران خداوند توجه دارند، او را صاحب كمال دانسته و از او اطاعت مي كنند چون مستحق بندگي است.  البته تنها انگيزه آنها از بندگي، محبت و رضايت اوست.)
**درك قلبي حقايق توحيدي (شوق به صفات جمال و جلال الهي)
** درك قلبي ذات خداوند(هستي و وجودي براي موجودات در برابر حق تعالي نمي بيند)

مراتب شوق به لقاي پروردگار:
** توجه اجمالي به ذات پاك نامحدود حق تعالي و انجام وظابف بندگي با انگيزه اميد به ثواب و فرار از عقاب. در اين مرحله چاره اي از اين انگيزه نيست و اعمال نيز مورد قبول حق تعالي است.
** بندگي به انگيزه كسب رضايت خداوند
**برقراري رابطه محبتي بين او و خداوند كه او را وادار به انجام مستحبات مي نمايد
**بندگي  و تلاش با انگيزه رسيدن به او و درك حضوري بيشتر

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 271 تا 305