موضوع: "راغبين"

تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند!!!

نوشته شده توسطصداقت...!

هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک

مرا امید وصال تو زنده می‌دارد

و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک

تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند

به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک

به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ

که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک

یا مهدی

اللهم عجل لولیک الفرج

شاعر: حافظ/ غزل 300

راه های مشتاقان (11)

نوشته شده توسطصداقت...! 8ام آبان, 1394

ذاکرَةً لِسَوابِغِ آلا ئِک

[خداوندا جان مرا] یادآور نعمت ها[بلاها]ی فراوان و کاملت [بگردان]

* معنای «یاد نعمت های خداوند» این است که انسان به موجودات آن گونه که هستی واقعی دارند توجه کند، که آن ربط مطلق بودن به غنی بالذات است. (با برخورد و تماس با موجودات این عالم،  آن ها را در عمل مستقل در تاثیر[اثر پذیری] و تاثر[اثر گذاشتن] ندانسته و از آن حقیقتی که موجودات لحظه به لحظه از او فیض هستی و شوون آن را دریافت می کنند و او با ایشان و محیط به آنهاست، غافل نباشند)

*علت سفارش به یاد آوری نعمت ها، دروری از غفلت است.

*طبق آیات و روایات از اوصافی که ضد یادآوری نعمت های الهی است عبارتند از
** غفلت (همه کسانی که به این عالم آگاهی دارند اما از ربط آن به حق تعالی و بازگشتش به او جاهل و بی توجه اند، کسانی که تکبر می ورزند، تکذیب آیات الهی در عمل، ترجیح دنیا به آخرت)
**فرح و خوشحالی نسبت به امور دنیایی که به انسان می رسد بدون ارتباط دادن به حق تعالی

*اسباب یادآوری نعمت ها طبق آیات و روایات
** به کار بستن عقل و فکر(حجت باطنی)
**بیداری از یاد آوری کنندگان (رسولان خداوند  وپیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام )(حجت ظاهری)
**از دست دادن نعمت ها(تا به سوی خداوند رود و از او کمک بخواهد)

* هر مقدار نعمت های الهی بر فرد یا گروهی بیشتر باشد حقوق خداوند بر آنها بیشتر خواهد بود.

*نعمت های امت اسلام: وجود خاتم پیامبران و پیامبر رحمت برای عالمیان، خاتم ادیان و نبوت ها، ولایت و امامت امام علی علیه السلام و صفاتی که به برکت این رسالت در جامعه اسلامی گسترش یافت.

*هدف از یادآوری نعمت ها پیمودن مسیر بندگی حق تعالی از طریق ایجاد انگیزه قوی در انسان است.  مقدمه ایجاد انگیزه یاد آوری نعمت های خداوند و انگیزه محبت به اوست.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 257 تا 270

راه های مشتاقان (10)

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام آبان, 1394

شاکرَةً لِفَواضِلِ نَعْماَّئِک

[خداوندا جان مرا] سپاسگزار نعمت های افزون خود [بگردان]

*لازمه عاقل بودن انسان آن است که تمامی نعمت ها را از سوی کمال مطلق دانسته و هیچ چیزی را از خود و دیگر موجودات مانند خود نداند و آن را تنها برای حق تعالی اظهار نماید.

*شکر تصور و اظهار نعمت و از مدح و حمد خاص تر است. ( مدح ستایش چیزی نسبت به کمالی است که دارد اعم از کمال اختیاری و غیر اختیاری و حمد ستایش چیزی در برابر کمال اختیاری آن است.)

*لازمه نعمت بودن چیزی آن است که در مسیر هدف از آفرینش قرار گیرد.

*اظهار عبودیت برای خداوند همان شکرگزاری اوست.

* مراتب شکر
**شکر ظاهری (توجه سطحی به نعمت های ظاهری در اطراف خود؛ ادای اینگونه شکر به این است که این نعمت ها در معصیت خداوند استفاده نشود.)
**شکر باطنی(توجه عمیق به نعمت های الهی در جهان هستی و در شوون وجودی خود و پی بردن به هر نعمتی شکر مناسب با آن را بخواهد).

*اگر ایمان انسان قوی شد، حتی نسبت به مشکلاتی که در آنها ست خداوند را شکر می کند چون آنها را از خداوند حکیم دانسته که او به حتم مصلحتی در نظر داشته است.

*حقیقت شکر همان ستایش حق تعالی به جهت کمالی است که از او ظهور کرده هر چند به واسطه امور یا وسایط فیض باشد.

*لوازم و آثار شکر در آیات و روایات: دارا بودن حکمت (آگاهی به اشیا آنگونه که می باشند و با شکر متلازمند)، زیاد شدن نعمت (اثر حتمی شکر وعده داده شده از طرف خدا)، تشکر خداوند از انسان شاکر(برای ایشان پرده از نعمت هایش برداشته  و نعمت را عین فقر به منعم می بینند.)، انعام به دیگران (از نشانه های شکر عدم منع دیگران از نعمت است)، جلوگیری از نزول بلا

*آثار شکر نکردن در آیات و روایات : زوال نعمت، شهادت نعمت بر ضرر صاحبش، فشار قبر

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 237 تا 256

راه های مشتاقان (9)

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام آبان, 1394

صابِرَةً عَلى نُزُولِ بَلاَّئِک
[خداوندا جان مرا] شكيبا بر نزول بلاها [بگردان]

* كساني كه به اين ابزار(دنيا) با نگاه استقلالي بنگرند و همه فكر و توجه و همت خود را تنها رسيدن به آن قرار دهند اين عالم براي آنها ابزار غرور و فريب مي شود. و چون با اين  توجه ازهدف حقيقي باز مي مانند و سر انجام هم چيزي جز خيالات عايدشان نمي شود دنيا براي آن ها سرگرمي و بازيچه و زينت مي شود. تمامي آيات و رواياتي كه در مذمت دنيا آمده با توجه به اين ديدگاه است  و الا موجودات اين عالم از جمله انسان و تمام خصوصيات وجودي اش آفريده و آيه حق تعالي مي باشند و از آن جهت كه ما را به حق تعالي مي رسانند نيكو زيبا مي باشند.

*اگر تنها همت و هدف انسان رسيدن به مقتضاي تمايلات ظاهري باشد اين جهان - كه از جهت ظاهر به او نزديك است و ارتباط مستقيمي با آن دارد و آن تمايلات را تامين مي كند- مي شود دنياي مذموم لكن اگر هدف و همت او از اين جهان رسيدن به عالم ثابت و ابدي مي باشد مي شود دنياي ممدوح(پسنديده)

*امور دنيايي هميشه كسب يا حفظ آن همراه تحمل سختي هاست.

*چون  خداوند متعال بندگانش را دوست دارد و نمي خواهد آن ها را به امور گذرايي و نابود شدني دنيا سرگرم شوند تا در نتيجه خويشتن شان كه از عالم قدس است نابود شده و خسران ببينند  آنان را علاوه بر نزول بلاياي طبيعي - كه از لوازم اين عالم است - به امور سخت و ناگواري مبتلا مي كند تا از خواب غفلت بيدار شده و از توجه استقلالي به اين عالم دست بردارند و به عالم غيب متوجه شده و زندگي خود را با آن عالم منطبق كنند.

*اقسا م و مراتب بلا
** براي كفار و انسان هاي بي اعتقاد به حق تعالي (در جهت عاقل شدنآنها در گرفتاري ها و ايمان آوردن به او)
**براي عموم مومنان( غفلت زدايي و ياد خدا و حركت به مقتضاي ايمان شان حركت نموده و از خطا و گناه خود توبه كنند، كفاره گناهان)
**براي انبيا و اوصيا و اوليا (ترفيع مقام، ترفيع درجه ايمان، ظهور مقام قرب و كمالات، اعطاي اجر از خداوند)

*بهترين راه برخورد با بلاها، صبر و استقامت در برابر بلاهاست. معناي صبر اين نيست كه در برابر بلاها عمل و واكنشي انجام نداد.

* نشانه صبر بر بلا اين است كه انسان صابر در تمامي حالاتش به وظايف بند گي اش عمل مي كند.

*آثار صبر بر بلا بر اساس آيات و روايات
**آثار دنيايي (پيروزي، ياري شدن، تسليم شدن دشمن، رسيدن به اهداف دنيا، توانمند شدن در اراده و عزت يافتن)
**آثار روحي و آخرتي (اساس ايمان، همراهي و محبت خداوند، پاداش نيكو، اعطاي مقامات الهي، )

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 213 تا 236

راه های مشتاقان (8)

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام آبان, 1394

مَحْبُوبَةً فى اَرْضِک وَسَماَّئِک

[خداوندا جان مرا] محبوب در زمین و آسمان [بگردان]

*دقیق ترین رابطه ها بین موجودات ویژه انسان با خداوند متعال است زیرا او فیاض علی لاطلاق می باشد. اگر بخواهیم این رابطه آگاهانه شود باید آنچه را که محبوب اوست محبوب خود دانسته و به دنبال آن باشیم.

*پس از آنکه ثابت شد محبوب حقیقی ذات حق تعالی است و او کمال مطلق و مبدا تمامی کمالات است باید از آن چه او می خواهد و دوست دارد تبعیت کرد. زیرا کمال مطلق جز کمال نمی خواهد.پس اگر انسان را برای هدف عالی خلق کرده و راه آن را نیز بیان کرده برای آن است که او عین کمال است و آنچه کمال و موجب کمال است برای انسان بیان کرده تا از این طریق کمال الهی از انسان ظهور کند.

*وقتی انسان محبوب خداوند قرار گرفت محبوب سایر موجودات نیز قرار می گیرد.(سوره مریم آیه 96)

*محبوب شدن انسان در پرتو پیروی از خواسته های الهی است که این مهم به واسطه تبعیت از رسول و اهل بیت علیهم السلام تحقق می یابد و با پیروی انسان از ایشان، لنسان متصف به صفاتی می شود که خداوند آن ها را دوست دارد و از آن ها خشنود است.

*اصول صفات کمالی و محبوب خداوند بر طبق قرآن عبارت است از محسنین(نیکوکاران)، توابین و متطهرین(توبه کنندگان و پاکیزگان)، متقین(پرهیزگاران)، صابرین، متوکلین، مقسطین(دادگران)، کسانی که در راه او صف به صف چنان که گویی بنایی ریخته شده از سرب اند جهاد می کنند.

صداق تام محبوبین خداوند  رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام می باشند.

*محبت تکوینی بین تمام موجوداتی که نوعی رابطه فعل و انعالی دارند برقرار است از جمله بین انسان ها. علاوه بر آن انسان فطرتا به خوبی ها و محبت به افعال و اوصاف نیکو تمایل دارد هر چند گاهی در مصداق یابی آن ها اشتباه می کند  لکن محبتی بین افراد انسان کارساز و موجب تکامل آن هاست که بر اساسرسیدن به هدف حقیقی از آفرینش - بندگی آگاهانه خداوند- برقرار شود.

*باید رابطه محبت را طبق دستور خداوند و اولیایش برقرار کرد تا آثار روحی و اجتماعی آن برقرار باشد.

* منظور از درخواست از خداوند برای محبوبیت  انسان در زمین و آسمان این است که خداوند متعال توفیق دهد تا در مسیر بندگی خودش قرار گیریم.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 187 تا 212

راه های مشتاقان (7)

نوشته شده توسطصداقت...! 29ام مهر, 1394

مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِک
[خداوندا جان مرا] دوستدار دوستان برگزیده ایت[گردان]

*نمی توان از طرفی مدعی محبت اهل بیت علیهم السلام شد ولی در دل نسبت به دشمنانشان کینه نداشت و از ایشان بیزاری نجست. از این جهت محبت پایدار، محبت بر اساس دینداری و بغض بر اساس عدم دینداری است.

* باید با کسی که  از نظر اعتقاد قلبی صحیح و محب اهل بیت علیهم السلام باشد رابطه محبت قلبی برقرار کرد و اگر از نظر عمل مورد رضایت ایشان نبود، نسبت به عملش کینه و دشمنی داشت. اما اگر کسی با آگاهی و توجه اعتقاد قلبی اش باطل  و به ائمه جور و باطل گرایش داشته باشد و نسبت به اهل بیت کینه و بغض داشته باشد باید نسبت به او بغض و کینه داشت و اگر عمل خوبی داشت باید آن عمل را دوست داشت. زیرا اعتقاد حق و باطل نقشی اساسی در تکامل یا تنزل وجودی انسان دارد.

*اعتقاد به ولايت ائمه عليهم السلام و محبت به ايشان اساس دين و دينداري است زيرا انسان را به ولايت الهي متصل مي كند و اگر انسان به طور عمد بر معصيت خداوند اصرار مستمر نداشته باشد تا ايمانش از بين رود محبت او نسبت به ائمه حتي با ابتلايش به گرفتاري ها براي او كارساز است و او را به توبه موفق واهد نمود و همان پيوند اعتقادي و روحي با حق تعالي و اوليايش دوباره برقرار مي شود.

*طبق روايات راه هاي اظهار محبت به ائمه عليهم السلام عبارتند از:
**تبعيت كامل از دستورات آنان (اصلي ترين راه- تبعيت به هر درجه اي باشد مطلوب است و به آن سفارش شده است).
**ذكر فضايل ايشان (اثرات فردي و اجتماعي. به ويژه ذكر فضايل امام علي عليه السلام) و البته پرهيز از غلو
** نشر معارف ائمه عليهم الاسلام(بيان معارف اعم از اعتقادات، اخلاقيات، وظايف عملي)
**ذكر مصائب ائمه عليهم السلام(مثلا تشكيل مجالسي در اين رابطه و گريه كردن بر مصائب آنها كه از روش هاي موثر در بيان حقانيت ايشان، باطل بودن راه و روش دشمنانشان، زيادت شدن محبت نسبت به ايشان و و كينه دشمنانشان)
**توسل به ائمه عليهم السلام(واسطه قرار دادن ايشان در امور و مشكلات به درگاه خداوند متعال)
**زيارت ائمه عليهم السلام


شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 159 تا 186

راه های مشتاقان (6)

نوشته شده توسطصداقت...! 28ام مهر, 1394

راه های مشتاقان

مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِک
[خداوندا جان مرا] دوستدار دوستان برگزیده ایت[گردان]

*محبت از معانی وجدانی است که برخی مصادیق آن را در خود می یابیم مثل علاقه به غذا ،  علم و … و با دقت در آن می فهمیم علت محبوبیت آن به جهت آن است که به فعل یکی ازقوای ما تعلق دارد. مثل دوست داشتن غذا به این دلیل است که متعلق به قوه غاذیه است و در حقیقت این قوه به واسطه این کار کمال می یابد.

* محبت رابطه وجودی بین محب و محبوب - کمال مناسب با محب- است و دارای مراتب مختلف می باشد. با توجه به روایات می توان اثبات کرد که محبت دیگر موجودات پرتوی از محبت حق تعالی است.

*تمامی موجودات از نظر وجودی دوستدار و طالب حق تعالی هستند چه توجه آگاهانه داشته باشند چه نداشته باشند اما آن محبتی کمال موجود محسوب می شود که آگاهانه باشد.

*محبت واقعی در انسان، هنگامی به حقیقت می رسد که

ادامه »