موضوع: "هو معدن الایمان و بحبوحته"

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(4)

نوشته شده توسطصداقت...! 10ام مرداد, 1393

(خدایی) که زمین را برای شما بستری هموار و آسمان را سرپناهی قرار داد و از آسمان آبی نازل کرد که  بدان از میوه ها  رزقی برایتان برآورد. پس برای خدا همتایان قرار ندهید در حالی که می دانید(22 بقره) صفحه 4

نکته تفسیری:

خداوند در این آیه می فرماید «در حالی که می دانید» چه چیزی را می دانیم؟(اکثر سوالات توسط بنده مطرح شده و در متن تفسیر وجود ندارد)

قبل از جواب بهتر است بدانی در این آيه به قسمت ديگرى از نعمت هاى بزرگ خدا كه مى تواند انگيزه شكرگزارى باشد اشاره شده ،  نعمت زمين که با سرعت سرسام آورى در اين فضا به حركات مختلف خود ادامه مى دهد، بى آنكه كمترين لرزشى بر وجود شما وارد كند، نيروى جاذبه اش  اگر جاذبه زمين نبود در يك چشم بر هم زدن همه ما و همه خانه ها، وسائل زندگيمان بر اثر حركت دورانى زمين به فضا پرتاب و در فضا سرگردان مى شد؟! سپس  نعمت آسمان كلمه ((سماء)) در قرآن به معانى مختلفى آمده است ، که يكى از آنها كه در اين آيه به آن اشاره شده است همان جو زمين است ، اين قشر مخصوص هوا در عين اينكه مانع از تابش نور آفتاب اين اشعه حياتبخش و زندگى آفرين نيست بقدرى محكم و مقاوم است گر اين سقف نبود، زمين دائما در معرض رگبار سنگهاى پراكنده آسمانى بود و عملا آرامش از مردم جهان سلب مى شد . بعد از آن به نعمت باران پرداخته  آبى حياتبخش ، و زندگى آفرين ، و مايه همه آباديها و شالوده همه نعمتهاى مادى . اين برنامه الهى كه از يكسو، رحمت وسيع و گسترده خدا را بر همه بندگان مشخص مى كند و از سوى ديگر بيانگر قدرت او است كه چگونه از آب بى رنگ صد هزاران رنگ از ميوه ها و دانه هاى غذائى با خواص متفاوت براى انسانها و همچنين جانداران ديگر، آفريده ، يكى از زنده ترين دلائل وجود او است لذا بلافاصله اضافه مى كند:اكنون كه چنين است براى خدا شريك هائى قرار ندهيد در حالى كه مى داني. آرى همه شما مى دانيد كه اين بت ها و شركاى ساختگى ، نه شما را آفريده اند و نه روزى مى دهند، و نه كمترين مواهب شما از ناحيه آنها است ، پس چگونه آنها را شبيه خدا مى دانيد. بديهى است اين شباهت و شركت در پندار بت پرستان وجود داشته نه اينكه يك امر واقعى باشد. در اينجا توجه به اين حقيقت لازم است كه قرار دادن شريك براى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آن فراتر، انسانى همچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيست بلكه معنى وسيعى دارد صورتهاى مخفيتر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور كلى هر چه را در رديف خدا در زندگى مؤ ثر دانستن يك نوع شرك است .

تفسیر نمونه  خلاصه صص 119 تا 125

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(3)

نوشته شده توسطصداقت...! 9ام مرداد, 1393

و چون به ایشان گفته شود در زمین فساد نکنید گویند جز این نیست که ما اصلاحگرانیم به هوش باش که همین ها تبهکارانند ولی نمی فهمند(11 و 12 بقره)

نکته تفسیری:

چطور می شود انسان فسادگر باشد و خود را اصلاحگر بداند؟

آيه فوق ، اشاره روشنى به مسأ له فريب وجدان دارد و اينكه بسيار مى شود كه انسان منحرف و آلوده ، براى رهائى از سرزنش و مجازات وجدان در برابر اعمال زشت و انحرافى دست به فريب وجدان خويش مى زند، و كم كم براى خود اين باور را به وجود مى آورد كه اين عمل من نه تنها زشت و انحرافى نيست بلكه اصلاح است و مبارزه با فساد (انما نحن مصلحون ) تا با فريب وجدان آسوده خاطر به اعمال خلاف خود ادامه دهد. آرى منافقان عصر ما نيز براى فريب مردم يا فريب وجدان خود از اين گفته ها و از آن كارها بسيار دارند، بنابراين نفاق در حقيقت وسيله اى است براى فريب وجدان ، و چه دردناك است كه انسان ، اين واعظ درونى ، اين پليس همى شه بيدار و اين نماينده الهى را در درون خود، خفه كند، و يا آنچنان پرده بر روى آن بيفكند كه صدايش به گوش نرسد.

تفسیر نمونه/ ج1/  ص 105

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!

نوشته شده توسطصداقت...! 8ام مرداد, 1393

آن کتاب [بلند مرتبه] هیچ تردیدی در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است(2 بقره)

نکته تفسیری:

مسلما قرآن براى هدايت همه جهانيان نازل شده ، ولى چرا در این آيه هدايت قرآن مخصوص پرهيزكاران معرفى گرديده ؟

علت آن اين است كه تا مرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحله تسليم در مقابل حق و پذيريش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است ) محال است انسان از هدايت كتاب هاى آسمانى و دعوت انبياء بهره بگيرد. به تعبير ديگر: افراد فاقد ايمان دو گروهند: گروهى هستند كه در جستجوى حقند و اين مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد كه هر جا حق را ببينند پذيرا مى شوند. گروه ديگرى افراد لجوج و متعصب و  هواپرستى هستند كه نه تنها در جستجوى حق نيستند بلكه هر جا آن را بيابند براى خاموش كردنش تلاش مى كنند.  مسلما قرآن و هر كتاب آسمانى ديگر تنها به حال گروه اول مفيد بوده و هست و گروه دوم از هدايت آن بهره اى نخواهند گرفت .
زمين شوره زار هرگز سنبل بر نيارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد بلكه بايد زمين آماده باشد تا از قطرات زنده كننده باران بهره گيرد.

تفسیر نمونه، ج1، ص 68

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!

نوشته شده توسطصداقت...! 7ام مرداد, 1393

با رالها تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم(سوره حمد آیه 5)

نکته تفسیری:

علت ذكر صيغه جمع در نعبد و نستعين (چرا می گوییم می پرستیم و … نه می پرستم و …؟)
این آیات  و همچنين آيات بعد كه همه به صورت جمع است نشان مى دهد كه اساس عبادت مخصوصا نماز بر پايه جمع و جماعت است ، حتى به هنگامى كه بنده در برابر خدا به راز و نياز بر مى خيزد بايد خود را ميان جمع و جماعت ببيند، تا چه رسد به ساير كارهاى زندگيش . به اين ترتيب هر گونه فردگرائى ، و تكروى ، انزواطلبى و مانند اين ها مفاهيمى مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته مى شود . مخصوصا نماز، از اذان و اقامه كه دعوت به اجتماع براى نماز است گرفته (حى على الصلوة بشتاب به سوى نماز …) تا سوره حمد كه آغازگر نماز است ، السلام عليكم كه پايان آن است همه دليل بر اين است كه اين عبادت در اصل جنبه اجتماعى دارد، يعنى بايد به صورت جماعت انجام شود، درست است كه نماز فرادى نيز در اسلام صحيح است اما عبادت فردى جنبه فرعى و درجه دوم را دارد.

(تفسیر نمونه/ ج 1/ ص 44)

جزء سی ام، پیام زندگی

نوشته شده توسطصداقت...! 6ام مرداد, 1393

همانا ما از عذابی نزدیک بیمتان دادیم روزی که شخص به آنچه پیش فرستاده بنگرد و کافر گوید کاش خاک بودم(40 نبأ)

آن روزی است که آدمی آنچه کوشیده به یاد آورد(35 نازعات)، روزی که رازها فاش گردد(9 طارق)

روزی که مردم مانند پروانه های پراکنده باشند(4 قارعه)

در آن روز جهنم را حاضر کنند آن زمان است که انسان بیدار شود اما از این بیداری او را چه سود؟(23 فجر)

پس چه چیز تو را به تکذیب روز جزا وا می دارد؟(7 تین)

ای انسان چه چیز تو را به پروردگار کریمت مغرور کرد(6 انفطار)

و این(قرآن) سخن شیطان مطرود نیست پس کجا می روید(25 و 26 تکویر)

لیکن(شما) زندگی دنیا را ترجیح  می دهید حال آنکه آخرت بهتر و پایدارتر است(16 و 17 اعلی)

خدا بهتر داند که در خاطر چه دارند(23 انشقاق)،

هنگامی که آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانه پیشینیان است. چنین نیست بلکه اعمالشان زنگاری بر دل هایشان گردیده(14 مطففین)

آری انسان نسبت به پروردگارش نا سپاس است(6 عادیات)، مرگ بر این انسان چقدر ناسپاس است(17 عبس)

و او خود بر این معنا گواه است و به راستی او علاقه شدیدی به مال دارد(7 و 8 عادیات)

وای بر کم فروشان(1 مطففین)، آیا ندانسته که خدا می بیند(14 علق)، چون به هلاکت افتد مالش به او سودی ندهد(11 لیل)

همانا کسانی که مردان و زنان مومن را آزردند سپس از آن بازنگشتند عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان برای آنهاست(10 بروج)

که ما انسان را در رنج آفریریم(4 بلد)، پس بی تردید با دشواری آسانی است(5 شرح)

نام پروردگار والایت را بستای(1 اعلی) پروردگارت نه تو را واگذاشته و نه دشمن داشته(3 ضحی)

همانا هر که خود را تزکیه کرد رستگار شد(9 شمس)

البته کسانی که ایمان آورده و اعمال شایسته کردند آنهایند که بهترین آفریدگانند(7 بینه)

پس

تفاخر و افزون طلبی سرگرمتان کرد(1تکاثر)

انتخاب و ترتیب آیات سلیقه ای است.

جزء بیست و نهم، پیام زندگی

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام مرداد, 1393

و پروردگارت را بزرگ دار(3 مدثر)، چه شده شما را که برای خدا عظمت قائل نمی شوید؟ (13 نوح)

آیا انسان می پندارد که بی هدف رها می شود؟ (36 قیامت)

مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان به عمل نیکوتر است (2 ملک)

هر که خدا و رسولش را نافرمانی کند قطعا برای او آتش جهنم است که جاودانه در آن خواهند ماند(23 جن) هر کس از یاد پروردگار خود روی گرداند وی را در عذابی روز افزون بکشاند(17 جن)

پس اگر کافر شوید چگونه از عذاب روزی که کودکان را پیر می کند خود را حفظ می کنید(17 مزمل)

منحرفان هیزم جهنم خواهند بود(15 جن)

اهل سعادت که در بهشت ها از هم می پرسند درباره مجرمان چه چیز شما را به «سقر» کشانید؟ گویند ما از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را غذا نمی دادیم و با آنها که باطل می بافتند هم صدا می شدیم و همواره روز جزا را تکذیب می کردیم تا آنکه مرگ به سراغمان آمد(47-39 مدثر)

اگر می شنیدیم یا تعقل می کردیم در زمره دوزخیان نبودیم(10 ملک)

وای بر تکذیب کنندگان(15، 19، 24، 28، 34، 37، 40، 45، 47، 49 مرسلات)

هر کار خوبی برای خود پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشی بزرگتر خواهید یافت(20 مزمل)

پس

صبری زیبا پیشه کن(5 معارج)

پروردگارا بر من و بر پدر و مادرم و هر کس با ایمان به خانهمن درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و ظالمان را جز هلاکت و تباهی میفزای(28 نوح)

انتخاب و ترتیب آیات سلیقه ای است.