موضوعات: "نکته ها و آموزه ها" یا "دریای پر گهر" یا "فقط خدا" یا "مهدویت" یا "نشانه های خدا در زمین" یا "پیام قرآنی"

ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار!

نوشته شده توسطصداقت...!

بگذار اگر این‌بار سر از خاک برآرم

بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم

از حاصل عمر به‌ هدر رفته‌ام ای ‌دوست

ناراضی‌ام، امّا گله‌ای از تو ندارم

ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌ روز

روزی که تورا نیز به دریا بسپارم

شاعر: فاضل نظری

چرایی برپایی ایام فاطمیه!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام اسفند, 1394

ميزان عظمت و منزلت هر «روز» به اندازه فضيلت و بزرگى صاحب آن است؛

از اين روي‌ايامي كه متعلق به اهل‌بيت(عليهم السلام) مى‌باشد، شايسته والاترين تکريم‌ها و تعظيم‌هاست.

در اين ميان، ايامى كه منسوب به حضرت صدّيقه طاهره(عليها السلام) مي‌باشد، سزاوار والاترين بزرگداشت‌هاست؛

چرا كه فاطمه(عليها السلام) در پيشگاه خداوند و در نزد فرشتگان، پيامبران، امامان و اولياى الهى، داراى مقامى بي‌بديل و منزلتى بس عظيم است.

او يگانه دختر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، تنها كفو على مرتضى(عليه السلام)،

مادر مهربان ائمه هُدى(عليهم السلام)و بزرگ‌ترين بانوى جهان اسلام؛ بلكه برترين بانوى عالم است:

مگو دختر! نه! تاج خلقت آباى روحانى *** مگو دختر! كه او سبع المثانى را بُوَد ثانى

مخوانش زن كه مردان خرد در وى به حيرانى *** مگر امّ الكتاب است اين بتول از وحى سبحانى.( 1)

آرى، به فرموده ذريه فاطمه، تجليل از مقام فاطمه(عليها السلام)؛

تكريم ايمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ايثار، جهاد، شهادت

و در يك كلام، مكارم اخلاق است؛ مكارم اخلاقى كه پدر بزرگوار آن بانو براى اتمام آن مبعوث شد.(2)

برپايى مراسم جشن و سرور در ايام ولادت اهل‌بيت(عليهم السلام) و نيز تشكيل محفل‌هاى سوگوارى در ايام شهادت آن بزرگواران، از جمله شعاير الهى است كه تعظيم و بزرگداشت آن، هم نشانه پاكى و تقواى قلوب است و هم تثبيت كننده آن: وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(3) هر كه نشان‌هاي خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهيزگارى دل‌هاست.

اساساً آنچه در اسلام شعاير الهى و دينى معرفى شده، به سبب تأثير مطلوبى است كه در نفوس و اذهان مردم مي‌تواند داشته باشد. احترام و بزرگداشت شعاير، اثرى عميق در روح مردم برجاى مي‌نهد و اين از آن روى است كه يك تبليغ دسته جمعى، مي‌تواند از بسيارى تبليغ‌هاي انفرادى پر اثرتر و کاري‌تر باشد. يكى از واقعيت‌هاي روانشناسى اجتماعى اين است كه امور دسته جمعى و عمومي‌، چه حق باشد، چه باطل، تأثيرات عظيم و عميقى در اذهان و نفوس انسان‌ها بر جاى مي‌گذارد.

1.شعر از فؤاد كرمانى، اختران ادب: ص 79

2. با الهام از پيام حضرت آيت‌الله سيد على حسينى خامنه‌اى به سمينار كوثر در شيراز (در زمان تصدى رياست جمهورى)، 20/11/66.

3. حج (22): 32.

 منبع: مشاهده شده در کتاب جامی از زلال کوثر/ آیت الله مصباح یزدی/ صص 49 و 50

انتخاب همایشی!!!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام اسفند, 1394

چه قدرتی داشت، خواب آلودگی. چیزی به تسلیم نمانده بود. با اینکه بیدار بودن تمام شب از اتفاقات معمول برخی اوقات به ویژه فصل امتحانات بود، اما مثل اینکه این بار همه عوامل جمعند و تجربه جدیدی را رقم می زد. جمعی از علما و بزرگان جمع و ما هم چرا در این جمع حضور داشتیم بماند، موضوع جنگ نرم و شهید و شهادت ها. حیف چه معنویتی حاکم بود. اما مگر تمرکز برای باز نگه داشتن چشم اجازه بهره مندی می داد. چه روزی بود. بعد از بازگشت و استراحتی نیم ساعته، از محتوای غنی برای مادرم گفتم واز احوالاتی که اجازه نتیجه درست را نداد شکایت کردم. منطق مادرپس از محبت و همدردی و ان شاء الله خیر است تذکر اینکه : « از یک هفته قبل از برنامه خبر داشته ای، چرا باید شب قبل از جلسه وقتی می دانی فردا تا شب کلاس داری و از چهار و 5 صبح باید از خانه خارج شوی و 4 تا 5 ساعت در مسیر برای رسیدن معطل، تا دو شب بیدار بمانی؟ آن هم برای جبران کوتاهی های روز؟؟؟»

از جلسه بیش از بیست صفحه یادداشت سوغات اورده بودم. خواستم نکات را مرور کنم، تا قسمتی از فرصت از دست رفته را جبران نمایم، حتی نمی توانستم خط خود م را بخوانم. چینی بود یا میخی نه، اما فارسی با چاشنی خواب از این دو خط هم برایم نا مفهوم تر بود. این شماره های ششگانه مربوط به کجاست؟ وجه تسمیه را به یاد آورم آخر جلسه سوالی از جمع شنیده شد و سخنران که از سران و حقیقتا شخصیتی معنوی و علمی بود و کلامش اثر گزاری عجیبی داشت، پاسخش را در شش جمله کوتاه خلاصه نمود. برای هر انتخاباتی شش ملاک را در نظر داشته باشید. شخصی که انتخاب می کنید نسبت به اسلام متعبد باشد(نخواهد چیزی ضمیمه اسلام نماید)، نسبت به ولایت تبعیت مطلق ، نسبت به دشمن تبری مطلق، نسبت به مردم احساس نوکری، نسبت به خطرها ، واقعیت ها و حوادث جهان بصیرت و نسبت به مسئولیت مورد نظر توانایی داشته باشد.

ملاک ها از خود انتخاب سخت تر به نظر می رسید و نیاز به ایجاد مهارت هایی داشت. نیاز داشت از قبل از موعد مقرر بررسی شوند، فهمیده شوند، بر مصداق ها تطبیق داده شوند، نیاز داشتند بدانیم هفته آینده کلاس داریم و باید برای آن برنامه ریزی داشته و زمان اختصاص دهیم. برای اینکه بدانیم کجا حضور داریم و چه می نویسیم باید سر وقت از خواب بیدار شده و زمان بیداری خواب نباشیم و الا نتیجه چیزی شبیه شرکت همایشی بنده و انتخابی همایشی است. بدانیم اگر کوتاهی کردیم  هرگز این فرصت قابل بازگشت و جبران نیست. و به جای یک روز شاید، یک آینده را از دست داده ایم.


نوشته شده توسط: صداقت 2/ 12 /94

شنیدنی هایی از انقلاب اسلامی ایران!

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام بهمن, 1394

 … استقامت، پیروزی و پیشرفت جمهوری اسلامی نیز برای برخی ها قابل باور نبود اما قدرت فائقه پروردگار، خود را در این پیروزیها و تحولات شگفت نشان داد…(2)

 امام(ره) «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در دهها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» است (1)…

  … براساس سخنان امام(ره)، موضوع «مردم»، «استقلال کشور»، «تدین و پایبندی به مبانی اسلامی»، «مبارزه با استکبار و زورگویی»، «مسأله فلسطین»، «موضوع معیشت مردم»، «توجه به مستضعفین و رفع فقر»، خطوط اصلی انقلاب هستند که از ترکیب آنها «هندسه انقلاب» به‌دست می آید (1)…

مردم‌ ايران‌ مذهبي‌ و معتقد به‌ علما بودند و همين‌ نقطه‌ انفجار مردم‌ عليه‌ رژيم‌ ستمشاهي‌ بود.(3)

انگيزه‌ حضور مردم‌  در صحنه‌ مبارزه‌ عليه‌ رژيم‌ طاغوت‌ به‌ خاطر حمايت‌ از دين‌ بود…(3)

انقلاب‌ اسلامي‌ به‌ بركت‌ حضور مردم‌ و اعتقاد و ايمان‌ اسلامي‌ آنان‌ به‌ يك‌ انقلاب‌ استثنايي‌ تبديل‌ شد و حتي‌ كساني‌ كه‌ در جنگهاي‌ پارتيزاني‌ با رژيم‌ مقابله‌ مي‌كردند معترف‌ بودند كه‌ جز با پيشوايي‌ امام‌ پيروزي‌ اين‌ انقلاب‌ ممكن‌ نمي‌باشد…(3)

[پیروزی انقلاب اسلامی] اين‌ حادثه‌ عظيم‌ و عميق‌ فرهنگي‌ موجب‌ تغيير نگرش‌ به‌ اسلام‌ و تفكر ديني‌ در دنياي‌ اسلام‌ و سراسر عالم‌ و ارايه‌ برداشتي‌ نو از اسلام‌ در اداره‌ امور بشريت‌ شد.(4)

… با پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ مسلمانان‌ در هر نقطه‌اي‌ از جهان‌ احساس‌ قدرت‌ و عزت‌ كردند و پيروزي‌ ملت‌ مسلمان‌ ايران‌ را پيروزي‌ بزرگي‌ براي‌ خود دانستند و بر اساس‌ همين‌ اعتقاد بود كه‌ رهبران‌ مسلمان‌، شخصيتهاي‌ اسلامي‌، روشنفكران‌، شعرا، هنرمندان‌، سياستمداران‌ و عالمان‌ ديني‌ جهان‌ اسلامي‌ هنگامي‌ كه‌ به‌ ايران‌ مي‌آمدند اشك‌ شوق‌ مي‌ريختند و به‌ اين‌ ترتيب‌ عواطف‌ و علائق‌ خود را به‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ابراز مي‌كردند…(3)

… امروز ملتهاي‌ مسلمان‌ در آسيا، اروپا و آفريقا به‌ نفع‌ انقلاب‌ اسلامي‌ حرف‌ مي‌زنند و شعار مي‌دهند و از فتواي‌ امام‌ (رض‌) تا پاي‌ جان‌ حمايت‌ مي‌كنند و اين‌ همان‌ عمق‌ استراتژيك‌ انقلاب‌ اسلامي‌ است‌…(3)

… تبليغات‌ و شايعه‌سازي‌ عليه‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ پديده‌اي‌ است‌ كه‌ در كمتر حادثه‌اي‌ از جهان‌ به‌ اين‌ شدت‌ بكار گرفته‌ شده‌ است‌.(3)
قدرتهاي‌ مخالف‌ اسلام‌ و انقلاب‌ اسلامي‌ نظير دولتهاي‌ آمريكا و انگليس‌ و صهيونيستهاي‌ غاصب‌ كه‌ ابزار دست‌ آمريكا محسوب‌ مي‌شوند از آغاز پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در ايران‌ خبرگزاريها و تلويزيونها و راديوهاي‌ وابسته‌ را براي‌ انجام‌ تبليغات‌ پرحجم‌ و با كيفيت‌ بالا عليه‌ ايران‌ اسلامي‌ بكار گرفتند و امروز از اين‌ طريق‌ عليه‌ ملت‌ ايران‌ شايعه‌سازي‌ و جعل‌ اخبار مي‌كنند…(3)

… خبرگزاريهاي‌ وابسته‌ در تبليغات‌ خود عليه‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ از خبرهاي‌ دروغ‌ و غلط استفاده‌ مي‌كنند و قصد دارند به‌ اين‌ ترتيب‌ انتقام‌ رژيم‌ استعمارگر آمريكا و انگليس‌ را از ملت‌ ايران‌ بگيرند. آنها دشمن‌ ملت‌ ايران‌ هستند خود حق‌ مي‌دهند به‌ سبب‌ قطع‌ شدن‌ منافع‌ استعمارگران‌ انتقام‌ بگيرند…(3)

دشمنان‌ ما پول‌ زياد و ابزار مدرن‌ را براي‌ به‌ انجام‌ رساندن‌ تبليغات‌ خود عليه‌ ايران‌ اسلامي‌ در اختيار دارند. آنها مي‌خواهند در داخل‌ ايران‌ نفوذ كنند و ميان‌ دوستان‌ انقلاب‌ با ملت‌ مسلمان‌ ايران‌ جدايي‌ بيندازند و براي‌ اين‌ كار شايعه‌پراكني‌ و دروغ‌سازي‌ را در ابعاد وسيع‌ آن‌ دنبال‌ مي‌كنند…(3)

بدون‌ ترديد در سايه‌ كمكهاي‌ الهي‌ ، انقلاب‌ اسلامي‌ همچنان‌ آسيب‌ ناپذير پا بر جا خواهد ماند. (3)

حفظ وحدت‌ ملت‌، تقويت‌ روح‌ تقوا در آحاد مردم‌ و اتكال‌ به‌ خدا ضامن‌ شكست‌ ناپذيري‌ انقلاب‌ اسلامي‌ است‌ و ملت‌ و دولت‌ ايران‌ و مسئولين‌ كشور بايد با همدلي‌ و همكاري‌ با يكديگر اسلام‌ را صد در صد آسيب‌ ناپذير كنند…(3)


(1) بیانات مقام معظم رهبری / 14 /بهمن/ ۱۳۹۴/  دیدار دبیر و کارشناسان دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی

(2)بیانات مقام معظم رهبری/ 10 /بهمن/ ۱۳۹۰/ رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور جوانان مسلمان و انقلابی:

(3) بیانات مقام معظم رهبری/ ۱۴ /بهمن/ ۱۳۷۳/اقامه نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي

(4) بیانات مقام معظم رهبری/ ۱۶ /مرداد/ ۱۳۷۹/ديدار رايزنان‌ فرهنگي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ در نقاط مختلف‌ جهان‌

انتخاب عنوان و نکات توسط مدیر این وبلاگ انجام شده و کاملا سلیقه ای است.

درد ما...!

نوشته شده توسطصداقت...! 9ام بهمن, 1394

درد ما بی خبریست …

درد ما تنهاییست ،

درد ما …

روز وشبهای ، همه تکراریست …

درد ما …

آسمانیست ، که هوایش سرب ایست .!

و زمینش زندان …

مردمانش …! پی نان ،

غافل از …! موج خزان …

درد ما … آدمکانیست …!

… که ماتم زده اند .!

درد ما … مردمکانیست …!

که غفلت زده اند .!

درد ما …

بی خِردانیست ، که قدرت زده اند .!

درد ما … درد زمینى شدن است …

ساکنانِ عرشى …

که به فرش افتادیم .!

همه از اسب که هیچ …

………………… ما ز اصل افتادیم …!!!

 

غم یا شادی؟؟!!

نوشته شده توسطصداقت...! 7ام بهمن, 1394

پیشگفتار:

  برداشت یک سویه و افراطی از برخی روایات و معارف دین، عاملی شده است در اینکه  برخی برگزار کنندگان مراسم مذهبی تنها وظیفه خود را گریاندن مردم حتی در مراسم شادی و جشن اهل بیت علیهم الاسلام بدانند. و از طرفی برخی به استناد برخی روایات و یافته های علمی مبنی بر آسیب زا بودن غم و … تمام همت خود را صرف شاد بودن و شاد کردن دیگران می کنند. این رفتارها که محصول برداشت یک سویه و افراطی یا تفریطی از برخی روایات و معارف دین است با تعاریف و احکام دین اسلام مطابقت ندارد. رواج چنین پندارهایی در جامعه، کم کم مردم را از باورهای اصیل دور و از برکات آن  محروم می نماید. بنابراین اولین قدم در بازگشت به سنت های اصیل، آگاهی و تصحیح باورها ست. در مورد تشکیل مراسم دینی و مذهبی در شادی و غم، هر دو گرایش  نامبرده محکوم به شکست و در مسیر غلط و انحرافی است و راه اسلام نه این است نه آن. نکات ذیل شاید راهگشایی در این زمینه باشد.

جایگاه شادی و غم در اسلام

از دیدگاه اسلام خنده و گریه، شادی و غم و سرور و ماتم هیچ کدام مطلوبیت ذاتی ، استحباب نفسی و ارزش ما هوی ندارند تا چه برسد به اینکه یکی بر دیگری رجحان و برتری داشته باشد. اسلام خنده را در برابر گریه و یا گریه را در برابر خنده قرار نمی دهد و هر یک را با دیگری مقایسه نمی کند تا یکی را بر دیگری ترجیح دهد. بلکه هر یک را به عنوان واقعیت زندگی می پذیرد و برای آنها شرایط و ویژگی هایی بر می شمرد. گریه و شادی بر اساس پیامد و یا مقدمه آن مورد قضاوت و ارزش گزاری واقع می شوند. بنابراین هر نوع شادی و غمی مذموم و یا پسندیده نیست. 

ارسطو قائل است سه سطح از شادی وجود دارد: سطح نازل شادی در «لذت بردن»، سطح متوسط شادی در «عملکرد خوب» و سطح عالی شادی در «زندگی متفکرانه» تعریف می شود. از سطح عالی شادی در روایات به «شادی زاهدانه» تعبیر شده است. یکی از راه های شادی خنده و تبسم است. ولی باید توجه داشت مطلوب همیشه شاد بودن است نه همیشه خندان بودن . شادی مداوم پسندیده و هدف زندگی اسلامی است. این شادی بر اساس یافته های علمی از مسیر زندگی اخلاقی و دینی به دست می آید.

گریه انواع و اقسامی دارد: گریه ترس و هراس که غالبا در اطفال وجود دارد. گریه جلب ترحم، گریه غم و اندوه (که انعکاسی از ظلمتی است که فضای درون را فراگرفته و جنبه مثبت آن تخلیه درون است)، گریه شوق و شادی، گریه تقوا و رشد روحانی.( این گریه مختص مردان و زنان الهی است و موجب پالایش روح و زمینه ساز قرب به خداوند است. برای این گریه عواملی همچون ندامت از گناهان، احساس ابهام در بازگشت نهایی به سوی خدا، شوق و محبت( تنها محبوب را خدا می دانند)، فقدان دوستان حقیقی، نداشتن فضائل و اوصاف راستین بیان شده است)

در آموزه های قرآنی و روایی آنچه بر آن تاکید شده گریه تقوا و رشد روحانی است که از دیدگاه قرآن و روایات دارای ویژگی های ذیل است: منشا آن فهم و شعور است، سرمایه جهاد اکبر است، از انعام و تفضلات الهی است، از علائم الهی بودن عبد است، باطنش خنده و شادی است.

فلسفه برپایی مراسم در شادی و غم اهل بیت علیهم السلام

محبت و دوستی: قرآن و روایات دوستی خاندان رسول خدا و اهل بیت را بر مسلمانان واجب کرده است. دوستی لوازمی دارد. هم دلی و هم دردی با دوستان در مواقع شادی و غم، از لوازم دوستی و حب صادق است.

انسان سازی: ( محتوا و روح حاکم بر مراسم دینی ، عبادت و بندگی آنگونه که خدا و اهل بیت بیان داشته اند، روشنگری نسبت به امور دینی و حقایق علمی و نیازها و وظایف، ایجاد الفت و صمیمیت انسانی، ادای دین نسبت به اهل بیت و کسب نشاط برای ادامه ی مسیر زندگی معنوی آنان می باشد.)در فرهنگ شیعی شادی و غم باید از سر معرفت و شناخت باشد. همدردی و سرور در واقع یادآوری فضایل و مناقب و آرمان های ایشان بوده و بدین شکل انسا ن را به سمت الگو گیری و الگو پذیری سوق می دهد.

جامعه سازی:  انسان سازی و تغییر درونی انسان به جامعه کشیده می شود و آدمی می کوشد تا آرمان های اهل بیت علیهم السلام را در جامعه حاکم فرماید.

انتقال دهنده فرهنگ شیعی به نسل بعد. مراسم های مذهبی به دلیل قالب و محتوا بهترین راه تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی آنان با گفتار و کردار اهل بیت علیهم السلام است.

نکته: پرداختن به مصیبت و مرثیه اهل بیت علیهم السلام به صورت کوتاه در پایان مراسم، نوعی ادای دین و زندگی دینی و اخلاقی است و داشتن زندگی دینی و اخلاقی شادی آفرین است.

منبع: دیده شده در کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی( دفتر سیزدهم/ ویژه محرم)/گروه مولفان

(این مطالب از مباحث مختلف این کتاب  با تغییراتی  توسط مدیر وبلاگ بازنویسی و منظم  شده است.)

محرومیت مدرن!

نوشته شده توسطصداقت...! 6ام بهمن, 1394

برای رفتن تردید داشتم.   چون و چراهای مختلف، شرکت و عدم شرکت را تساوی می دانست. راه حل مشورت مجدد، رفتن را انتخاب، اما رضایت قلبی صد در صد حاصل نشد.  لبیک به دعوت یکی از اساتید، برای شرکت در مراسم خانگی، با عنوان جلسه ختم قرآن و در یکی از محله های شهر که معمولا رفت و آمد نداریم، مقوله جدیدی بود. حتی نمی دانستم در مراسم ختم قرآن چه خبر است.  از برخی  جلسات خانگی شهر و کشور بدعت ها شنیده بودم و تجملات و حق الناس هایی چون تشکیل جلسه غیبت و …. حداقل تلاش یک طلبه - اگر محیط آشنا باشد و به عنوان مخالف شناخته شوی و زبانت بر امر به معروف و نهی از منکر بسته باشد-عدم شرکت جلسات است که تاییدی بر آن نباشد. آخرین باری که در غم و شادی مردم و جلسات خانگی شرکت داشتم را به یاد نمی آوردم و برای شکستن این طلسم  غم انگیز اجبار در محدودیت ارتباط، همراه مادر راهی مراسم شدیم.  به رسم قدیم، جلو درب خانه میزبان، آب و جارو شده  و  درب منزل باز بود.  محل تشکیل جلسه، اتاقی با وسعت دو فرش 3*4، یا همان 24 متر  و کل منزل  و تقریبا اطراف منزل قرق خانم ها بود. 

 مهمانان یکی یکی وارد می شدند و بعد از استقبال گرمی ازمیزبان، هر کجا، جای نشستن بود روی زمین ،  می نشستند. چهل تا پنجاه نفر ، از قشرها و صنف های مختلف،  مهندس، استاد دانشگاه، بی سواد، فقیر، غنی، زشت، زیبا، پیر، جوان ، مجرد، متاهل  و در سن های مختلف.  تنها یکنواختی ظاهری همان چادر مشکی بود.  جزء ها واگزار شد. بی سوادها، مشغول تسبیح و ذکر شدند و باسوادها در سکوت مطلق ، نیم ساعت جزء پذیرفته شده را قرائت وختم قرآن کامل شد. پس از آن  پذیرایی با چای گرم از مهمانان.  خانمی از جمع با خواندن اشعاری مهمانان را به خوشبو شدن دهان ها با ذکر  صلوات دعوت نمود. شعری برای توجه به آقا امام زمان عجل الله و نهایت ده دقیقه هم روضه موثق آقا علی اکبر امام حسین علیه السلام و دعا،  تلاش مداح بود . مجلس عجیب بی ریا و معنوی بود. بعد هم شیرین شدن دهان ها به دانه ای  خرما و بدون توقف، همه از هم خداحافظی کردند. 

چند روز بعد استاد مدعو از احساسم  نسبت به جلسه  سوال کرد. ازاثرات  معنوی  و آرامش مراسم  تقریبا یک ساعته، که تا چند روز بر زندگی ام مشهود بود، گفتم و یادآوری خاطرات شیرین روضه های خانگی  چند نفری که به اصرار پدرم هر ماه در منزل و برای اعضای خانواده برپا می شد و  مرگ روضه خوان جلسه را تعطیل کرد و ما را حسرت به دل  معنویت ها یی که تا شرکت در مراسم آنها تکرار نشد،  گذاشت. هر چند مراسم های مشابه در دهه محرم تکرار شده است.   در پاسخم گفت:  هر کدام از اینها جای خود را دارد دهه محرم حسابش از روضه های  خانگی جداست. ما برای  این تقویت ارتباط با اهل بیت علیهم السلام همه با هم همکاری داریم. همه آشنا هستیم و همسایه و ….  مداح هزینه ای نمی گیرد، پذیرایی هر کجا باشیم در این حد و هر کس خواست مبلغی کمک می کند، محلش هر ماه منزل هر کس که شرایطش را داشت!   مردها درک می کنند و اگر مراسم زنانه، خانه را خالی و ممانعتی از شرکت ندارند، خانم ها به جز شرکت و همراه آوردن بچه ها، با امانت داری و عدم حرف از نوع  پذیرایی و آنچه دیدند و شنیدند. ما عمرها و کودکانمان را بیمه  اهل بیت می کنیم.

چه منطقی. شاید می شد هر روز عاشوراست و همه سال محرم است را در بی نیاز نبودن از  این معنویت و توجه و زنده شدن ارزش ها  و با هم بودن ها با نیت های زیبا در همه سال، ترجمه نمود.  به راستی نسل امروز از چه روی از این برکات و لذت های معنوی محروم است؟!!! کوتاهی از ما است یا آنها؟!!!!

نوشته شده توسط: صداقت/ 6 بهمن 94