موضوع: "دریای پر گهر"

پسرم!

نوشته شده توسطصداقت...! 19ام خرداد, 1393

… پسرم!
هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت،
و توانایی، رو به کاستی رفت،
به نوشتن وصیت برای تو شتاب کردم،
و ارزش های اخلاقی را برای تو بر شمردم.
پیش از آنکه اجل فرا رسد، و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم،
و در نظرم کاهشی پدید آید، چنان که در جسمم پدید آمد، و
پیش از آن که خواهش ها و دگرگونی های دنیا به تو هجوم آوردند، و پذیرش و اطاعت مشکل گردد
زیرا قلب نوجوان
چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم. پیش از آن که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد،
تا به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را کشیده اند و
تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند…


نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ نامه 31، بند 20، ص 373

اگر نتوانستید بدانید که...

نوشته شده توسطصداقت...! 18ام خرداد, 1393

در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چون
دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود
از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی کردو
آنچه را می یافت زیاده روی نداشت.
در بیشتر عمرش ساکت بود اما گاهی که
لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف می نمود اما در برخورد جدی چونان شیر بیشه می خروشید،
یا چون مار بیابانی به حرکت در می آمد.
تا پیش قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمی کرد و
کسی را که عذری داشت سرزنش نمی کرد تا آن که عذر او را می شنید،
از درد شکوه نمی کرد مگر پس از تندرستی و بهبودی.
آنچه عمل می کرد می گفت و بدانچه عمل نمی کرد چیزی نمی گفت
اگر در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند در سکوت مغلوب نمی گردید.
و برشنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود.
اگر بر سر دو راهی دو کار قرار می گرفت می اندیشید که
کدام با خواسته نفس نزدیک تر است با آن مخالفت می کرد،

پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزش های اخلاقی و
با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید،
و اگر نتوانستید، بدانید که
به دست آوردن برخی از آن ارزش های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است.


نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ حکمت 289/ ص 499

پرواز به آن سامان!

نوشته شده توسطصداقت...! 6ام اردیبهشت, 1393

اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری
از آنچه در دنیاست دل می کنی هر چند شگفتی آور و زیبا باشد و

از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آن کناره می گیری و
اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هایش همواره به هم می خورند
و ریشه های آن در توده های مشک پنهان، و در ساحل جویباران بهشت قرار گرفته آبیاری می گردند
و خوشه هایی از لو لو آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آویخته، 
و میوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بیرون آورده اند
سرگردان و حیرت زده می شوی
شاخه های پر میوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار می گیرند
تا چیننده آن هرگاه که خواهد بر چیند.
مهمانداران بهشت گرد ساکنان آن و پیرامون کاخ هایشان در گردشند
و آن ها را با عسل های پاکیزه و شراب های گوارا پذیرایی کنند.
آن ها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند
تا آنگاه که در سرای ثابت خویش فرود آیند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند.
ای شنونده
اگر دل خود را به منظره های زیبایی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری
روح تو با اشتیاق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد.
و از این مجلس من با شتاب به همسایگی اهل قبور خواهی شتافت.

خداوند با لطف خود من و شما را از کسانی قرار دهد که
با دل و جان برای رسیدن به جایگاه نیکان تلاش می کنند.


نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ خطبه 165/ص 225

عجب شکرانه ای!

نوشته شده توسطصداقت...! 6ام آذر, 1392

امروز در قرائت قرآن رسیدم به این آیه
« قلیلٌ من عبادِیِ  الشَّکُورُ»
سوره سبا/ آیه 13
سوال:
بنده شکور یعنی چه؟
یعنی بنده ای که خدانعمتی به او داده است و او آن نعمت را تقدیر می کند
‎ تقدیر نعمت یعنی چه؟ قدر نعمت را بشناسد یعنی چه؟
یعنی آن نعمت را در مسیری که برای آن افریده شده است به کار برد.
شکر یعنی
به کار بردن نعمت حق در مسیری که خدای متعال ان نعمت را برای ان افریده است
شکر نعمت دست، گفتن الهی شکر نیست
الهی شکر خبر از شکر است نه خود شکر
خود شکر یعنی
حرکت کردن، عمل کردن، به کار انداختن نعمت در مسیری که خدا این نعمت را برای آن مسیر افریده است
شکر چشم مطالعه عالَم است
‎ شکر گوش حقایق را شنیدن
شکر دل فکر کردن اندیشه کردن تجزیه و تحلیل کردن استدلال کردن و …
(مساله شناخت/ استاد مطهری/ صص 46 و 47)
بی نظیرترین نعمت خدا به ما

ولایت امام علی علیه السلام
(الحمدلله الذی هدانا بهذا )‎
این هم شکرانه اش از طرف مردم  از متن نهج البلاغه
دو دقیقه بهش فکر کن
این سخن امام علی علیه السلام است
مظهر رافت و مهربانی. مظهر صبر و مظهر تمام خوبی های عالم و دارای مقام عصمت
« … از خدا می خواهم به زودی مرا از این مردم نجات دهد!
به خدا سوگند اگر در پیکار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و
خود را برای مرگ اماده نکرده بودم
دوست می داشتم حتی یک روز با این مردم نباشم
و هرگز آنان را دیدار نکنم
»
نامه / 35
ارتباط بین این آیه و جملات کتاب استاد مطهری و نهج البلاغه  یک برداشت شخصی  از بنده است دوست دارم  جواب این سوالات را به وجدانت بدهی
به نظر شما رفتار ما با امام زمانمان حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
چقدر به این مردم نزدیک است؟
اصلا ما در روز چند بار از اماممان یاد می کنیم؟
چقدر تلاش می کنیم برای زمینه سازی ظهورش؟!!

عبرت از گذشتگان

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام بهمن, 1391

 

 

آنان که مال فراوان گرد آورده بر آن افزودند ، و

آنان که قصرها ساخته ، و محکم کاری کردند ،طلا کاری کرده ، و زینت دادند ،

فراوان اندوختند ، و نگهداری کردند ،

و به گمان خود برای فرزندان خود باقی گذاشتند

،همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جایگاه پاداش و کیفر رانده می شوند.

آنگاه که فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود ” پس تبهکاران زیان خواهند دید ” .

 

به این واقعیت ها عقل گواهی می دهد ،

هرگاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته ، و از دنیا پرستی به سلامت بگذرد.

 

                                                                                         نهج البلاغه نامه ی 3