همه رذایل اخلاقی از ضعف در معرفت خداوند متعال پدید می آیند!

اگر انسان دریابد که خداوند متعال همیشه و در همه حال از هر زیبایی زیباتر است

از انس با او هرگز جدا نخواهد شد!

جرعه وصال/ چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت/ ص 87

توانگران  را به دیدن خانه خوانده ای و درویشان را به دیدار خداوند خانه

آنان سنگ و گل دارند و اینان جان و دل

آنان سرگرم در صورتند و اینان محو در معنا

خوشا آن توانگری که درویش است!

الهی نامه آیت الله حسن زاده آملی/ ص 18

صاحب دیوان محمد بن محمد جوینی ، «پهلوان عوض» را گفت:

یکی را که عقلی داشته باشد بطلب که به جایی فرستادن می خواهم.

گفت ای خواجه! هر که را عقل بود از این خانه رفت!

اندر لطایف روزگار/ علیرضا رتضوی کرونی/ ص 47

بیایید با حقایق زندگی کنیم نه وعده ها که آخرش خسارت است.

نوید و امید و وعده شیطان به مردم چیزی جز غرور و فریب نیست. (سوره نساء)

واحد پژوهش انتشارات هناریس/ مهار کردن شیطان/ ص 11

خیلی وقت بود تلویزیون ندیده بودم هر چند کار خاصی انجام نمی دهم اما این رسانه جمعی هم مرا جذب نمی کند. امروزکنار سفره نشسته بودم که شبکه قرآن برنامه ای مستند از مرحوم دکتر سعید کاظمی آشتیانی (مدیر عامل سابق مرکز رویان) پخش می کرد قسمتی از یک سخنرانی ایشان پخش می شد تا به حال سخنی به این زیبایی نشنیده بودم  می گفتند:

الفت می خواهی الفت دائمی،  بروخدایی را بپرست که« اطعمهم من جوع» یعنی نیازهای مادی تو را برطرف می کند «امنهم من خوف »یعنی نیازهای معنوی و روحی تو را برطرف میکند این خدا را عبادت کردی «ایلافهم رحله الشتاء و الصیف» الفت زمستانی و تابستانی یعنی دائمی برایت فراهم می شود. و دیگر اینکه

و الله مدیر عامل پژوهشکده رویان خداست. تا زمانی که این دست را ببینیم لازیدنکم اما اگر گفتیم من اینجا  کار انجام می دهم  نعمت را خواهد گرفت. دستی که همراهیمان می کند می زند پشت سرمان!

و دیگر اینکه همکارشان می گفت: انس عجیبی با قرآن داشتند، وقتی کشتی نتیجه نمی داد می گفت صلوات نذر کنید مشکلمان حل می شد، می گفت در جبهه ها هم حضور داشته و …

روحش شاد و یادش گرامی باد.(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)

برای زندگینامه می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

http://www.royaninstitute.org/cmsfa/index.php?option=com_content&task=view&id=32&Itemid=6

شخصی زنی بد اخلاق داشت تا جایی که مجبور شد آن زن را کتک بزند.

زن شکایت نزد پدر برد. پدر هم او را کتک زد و گفت:

برو به شوهرت بگو حالا که تو دختر مرا کتک زدی من هم تلافی نموده و زن تو را کتک زدم!

اندر لطایف روزگار/ علیرضا مر تضوی کرونی/ ص 98