« خدا یکی است!حکمت! »

نگاه به محرم و عاشورا 3

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام آبان, 1393

* ثمره دیدگاه دانشگاهی(برای استفاده مناسب از این مطلب دو مطلب شماره های قبل را مرور بفرمایید.) ایجاد سه اندیشه برتر در فرد است. این سه اندیشه در حضرت سید الشهدا علیه السلام وجود داشته ایشان این سه تفکر را به اصحاب و یاران خود منتقل کرده اند و باید از طریق مجالس روضه و … و آنچه مربوط  به محرم است  در ما ایجاد شود. و اگر این انتقال صورت نگیرد ما  در این دانشگاه تحصیل نکرده ایم.

*1 - اندیشه حیات انسانی
نفس کشیدن، خوردن، خوابیدن، حرف زدن، و … موجودیت است نه حیات. موجودیت دو آفت مهم دارد یکی اشتراک با حیوانیت و دیگری به دنبال داشتن مرگ.

*این حیات ایمان و موجودیت نیست چون در آیه قرآن داریم « یا ایها الذین امنوا استجیبو الله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» ای  زنده های با ایمان یعنی این حیات ایمان نیست  موجودیت هم نیست.

*این حیات انسانی اتصال به حیات مطلق عالم است. هو حی الذی لا یموت = قرآن، پیامبر، سیدا اشهدا و … همه آمده اند ما را به حی مطلق برسانند.

* حیات انسانی دو ویژگی دارد یکی اینکه انسان را برتر از حیوانات و حتی فرشتگان می نماید. و دیگری اینکه این حیات مرگ ندارد. چون مرکزیت حیات تمام شدنی نیست. به همین دلیل امام حسین علیه السلام جاودانی شد. تمام شدن مال موجودیت است نه حیات

* راهکار رسیدن به این حیات انسانی بر اساس قرآن
راهکاراول :  ذکر الله (نه فقط ذکر زبانی) به این معنا که در تمام لحظات زندگی خدا را فراموش نکنیم. این طبیعی است چون متصلیم به حیات مطلق عالم نباید غفلت کنیم چون غفلت یعنی قطع اتصال.

* شخصصی نزد آیت الله طباطبایی رفته و درخواست کرد حاصل این عمر طولانی در خدمت اهل بیت و قرآن را در اختیار او قرار دهد. علامه فرمود: اذکرونی اذکرکم/ اذکر کم یعنی انتقال حیات انسانی نه غذا و آب و … اینها که وظیفه خداوندی است . حاصلش اینکه وجود شما با خدا ارتباط پیدا می کند نه افعال شما و شدنی است.

* راهکار دوم:  اینکه همیشه باید حضور خدا را حس کند. نظارت دائمی خدا بر زندگی ( الم یعلم بان الله یری). یعنی یک موجود قوی 24 ساعته  دقیق ناظر است.

*راهکارسوم: انسان به غیر خدا دل نبندد. هیچ کس را کاره ای نداند جز در حد ابزار و وسیله. نشانه داشتن این خصوصیت آن است که با خدا معیت عرشیه داریم.

* معیت(همراهی) سه گونه اس هر چیزی به  وجود پروردگار است. بقاء و دوام و ادامه مسیر با خداست.  این دو نوع معیت عقل انسان کاره ای نیست و هر دو تکوینی است. معیت سوم معیت عرشیه است یعنی شما با اختیار خودت  ریسمان بندگی خدا را بر گردن می نهی. اختیاری می شوی عد الله. و این نشانه حیات انسانی است. اگر کسی عبد  الله شد کاری می کند که معبود بپسندد.

*2 - اندیشه کرامت انسانی : دارای فضائل اخلاقی می شود. اگر کسی اندیشه حیات انسانی داشت بلافاصله فضائل اخلاقی می آید. و صفات حیوانی  مثل درنده خویی، عصبانیت، حسد و … را ترک می کند.

* 3- اندیشه حسرت خواهی
یا لیتنا کنا معنا فافوز فوزا عظیما/ کاش با شما بودم. اگر در خیابان و … ماشین صد میلیونی و … دیدی و گفتی کاش من داشتم با واحدهای درسی این دانشگاه نمیسازد.

* در مسائل معنوی به بالا دست ها و در مسائل مادی به پایین دست خود نگاه کنید.(یکی از 7 چیزی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سلمان یاد داد.)

استاد سید مهدی شمس الدین/ سیزدهم  محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی.


فرم در حال بارگذاری ...