« الهی!وز سر پیمان نرود! »

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(20)

نوشته شده توسطصداقت...! 26ام مرداد, 1393

آيا شما به هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را مى پرستيد؟ گفتند : خداى تو و خداى پدرانت ، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق ، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم .(133 بقره)

نکته تفسیری:

چرا خدا می فرماید مگه اونجا بودید؟چرا یعقوب فرمود: چه چیز را؟ اسماعیل پدر یعقوبه؟

اعتقاد جمعى از يهود اين بود كه «يعقوب »به هنگام مرگ فرزندان خويش را به دينى كه هم اكنون يهود به آن معتقدند (با تمام تحريفاتش ) توصيه كرد، خداوند در رد اعتقاد آنان اين آيه را نازل فرمود در اینکه توصيه  حضرت یعقوب تنها به توحيد و تسليم در برابر فرمان حق بود كه ريشه پذيرش همه برنامه هاى الهى است .

در وجود يعقوب به هنگام مرگ آثار يكنوع ناراحتى و نگرانى از وضع آينده فرزندانش احساس مى شد، سر انجام اين نگرانى را به زبان آورده پرسيد فرزندانم بعد از من چه چيز را مى پرستيد؟ مخصوصا گفت «چه چيز»و نگفت «چه كس را »  چون در محيط زندگى او گروهى بت پرست بودند كه در برابر اشيائى سجده مى كردند، يعقوب مى خواست بداند آيا هيچگونه تمايلى به اين آئين در اعماق جان آنها هست ؟

حضرت اسماعيل پدر يا جد«يعقوب» نبود، بلكه عموى او بود، در حالى كه در آيه مورد بحث كلمه «آباء» جمع «اب» به كار رفته ، و از اينجا روشن مى شود كه در لغت عرب گاهى كلمه «اب » به عمو اطلاق مى گردد، و از همين رو مى گوئيم اگر اين كلمه در مورد «آزر»در قرآن به كار رفته مانع از آن نيست كه آزر عموى ابراهيم باشد نه پدرش (دقت كنيد).

تفسیر نمونه/ جلد 1/ خلاصه صص 462 تا 465


فرم در حال بارگذاری ...