« صداقت کیه!الهی! »

همراهی با کاروان کربلا12

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام آبان, 1393

شب عاشورا امام حسین علیه السلام اصحاب خود را جمع کردو با اصحاب خود سخن گفت.  همچنین حضرت فرمودند که خیمه ها ی حرم را متصل به یکدیگر بر پا کنند و به دور آن خندقی حفر کردند و پر از هیزم که جنگ یک طرف باشد.  و تمام آن شب را به عبادت و دعا و تلاوت و تضرع و مناجات  به سر بردند.(1)

توضیحات مختصر

* گزیده ای از سخنان حضرت در شب عاشورا برای اصحاب خود
… ای پروردگار من سپاس می گذارم تو را بر اینکه ما را به نبوت گرامی داشتی و برای ما گوشی شنوا، چشمی بینا و دلی آگاه قرار دادی و تو علم قرآن را به ما آموختی و ما را در دین فقیه و آگاه ساختی. پس ما را از زمره سپاسگزاران قرار ده..

… اما بعد من یارانی بهتر و با وفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بیتی فرمانبردارتر و به صله رحم بندتر از اهل بیتم نمی شناسم. خدا شما را به خاطر یاری من جزای خیر دهد. من می دانم فردا کار ما با اینان به جنگ خواهد انجامید من به شما اجازه می دهم و بیعت خود را از شما بر می دارم تا از سیاهی شب برای پیمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده کنید...این مردم مرا می خواهند چون به من دست یابند به غیر من نپردازند…

چون سخن به اینجا رسید برادران و فرزندان و برادرزادگان و فرزندان عبدالله جعفر عرض کردند: برای چه این کار را کنیم؟ آیا برای اینکه بعد از تو زندگی کنیم؟خداوند هر گز نگذارد که ما این کار نا شایسته را دیدار کنیم و اول کسی که این کلام را ابتدا کرد عباس بن علی علیه السلام بود…

* گوشه ای  از سخنان حضرت در تسلی دادن حضرت زینب علیها سلام!
ای خواهر بپرهیز از خدا و شکیبایی کن به صبر، و بدان که اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقی نمی مانند و هر چیزی در معرض هلاکت است جز ذات خداوندی … جد و پدر و مادر و برادر م بهتر از من بودند و هر یک دنیا را وداع  نمودند و برای من و هر مسلمی است که اقتدا و تاسی کند بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم….


(1) منتهی اآمال/ شیخ عباس قمی/ جلد اول/ صص 550 تا 555
مشابه این مطالب در کتب لهوف/ ترجمه علیرضا رجالی تهرانی /ص 125 تا130
مقتل الحسین علیه السلام سید ضیاء الدین تنکابنی ص 52 و 53 نقل شده است.


فرم در حال بارگذاری ...