« الهي!همراهی با کاروان کربلا28 »

و شد آنچه گفته بود!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام آذر, 1393

مي گفت روزي را مي بينم كه بالاي قبر پدرم ، حسين حرمي ساخته اند  اطرافش بازارهايي

و مدتي نمي گذرد كه از همه جا به زيارت او مي روند. وقتي كه دولت بني مروان از بين برود.

و شد آنچه گفته بود.

آفتاب در سجده(روايتي داستاني از زندگي امام سجاد عليه السلام/ سميه مصطفي پور/ ص 71)

نظر از: احمدي [عضو] 

السلام علیک یا ابا عبدالله
سلام دوست بزرگوار
ان شاءالله زیارت کربلا روزی هممون…
التماس دعا…
در پناه حق

پاسخ دادن:
سلام باوفا دوست
السلام علیک یا ابا عبدالله
ان شاء الله ان شاء الله
محتاجیم به دعای خیر دوستان
از حضور ارزشمند شما سپاسگزارم
در پناه حق

1393/09/05 @ 20:27
نظر از: امام.حسنی ام [عضو] 

متنی بود که تا حلا ندیده بودم ممنون که گذاشتید

پاسخ دادن:
سلاام گرامی
خوشحالم راضی هستید از ما فقط انتخاب است.
ازدقت و حضور ارزشمند شما سپاسگزارم
موفق باشید
در پناه حق

1393/09/03 @ 13:20


فرم در حال بارگذاری ...