ملامتگو چه دريابد !
نوشته شده توسطصداقت...!هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني
كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني
ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق
نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني
دريغا عيش شبگيري كه در خواب سحر بگذشت
نداني قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در ماني
ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست
بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني
علت عقب ماندگی!
نوشته شده توسطصداقت...! 4ام تیر, 1393دلیل عقب ماندگی ما آن است که
اموال شبهه ناک مصرف می کنیم.
و مال شبهه ناک ایجاد تردید و شبهه می کند.!
جرعه وصال(چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت)/ ص 93
ای صبا!
نوشته شده توسطصداقت...! 3ام تیر, 1393عشق بازی کار بازی نیست ای دل سر بباز
زانکه گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس
نام حافظ گر بر آید بر زبان کلک دوست
از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس
بارخدایا!
نوشته شده توسطصداقت...! 3ام تیر, 1393بارخدایا من به درگاه تو عذر می خواهم از
ستم کشیده ای که در برابر من به او ستم رسیده و من او را یاری نکرده ام
و از احسان و نیکی که به من شده و سپاس آن را به جا نیاورده ام
و از نیازمندی که از من درخواست نموده و من او را نبخشیده و بر خود برتری نداده ام
و از حق صاحب حق مومنی که بر من لازم است و آن را نپرداخته ام
و از عیب و نقص مومنی که برای من آشکار شده آن را نپوشانده ام
و از هر گناهی که برای من پیش آمده و از آن دوری نکرده ام
پس بر محمد و آل او درود فرست و پشیمانیم را از لغزش هایی که به آن گرفتار شدم و
قصدم را در به جا نیاوردن گناهانی که به من رو می آورد
توبه ای قرار ده که موجب دوستی تو شود ای دوستدار توبه کنندگان
صحیفه سجادیه/ ترجمه و شرح فیض الاسلام/ دعای 38/ص 253-251
یعنی چه!
نوشته شده توسطصداقت...! 2ام تیر, 1393هر کس از مُهره مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت با همه کج باخته ای یعنی چه
حافظا در دل تنگت چو فرود آید یار
خانه از غیر نپرداخته ای یعنی چه!
عامل ناشناخته!
نوشته شده توسطصداقت...! 2ام تیر, 1393با اینکه هنوز موفق نشده بودم برای دیدار دوستم به منزلشان بروم اما یکی دو باری که به بهانه گرفتن کتاب و … او را دعوت کردم به خانه مان دعوتم را رد نکرد. از ویژگی های خاص او که هرگز به او نگفته ام دقت زیاد در نوع لباس پوشیدن ها ، وسایل و دکوراسیون است البته نه از نوع غیر اسلامی و فراتر از رضایت میزبان. اتفاقا گاهی دقت ها یش برایم جالب بود. در این چند بار همیشه از قفسه های کتاب و … بنده که درست روبروی محل نشستن است تعریف می کرد. اما راستش را بگویم باورم نمی شد آخر چند تا کتاب که کنار هم گذاشته شده و با نظمی که همه جا مرسوم است چه سلیقه ای دارد. و از همه مهمتر اینکه .وقتی بعد از به دنیا آمدن فرزندش به دیدارش رفتم بیشتر حس کردم که واقعی نیست. عجیب با سلیقه بود. بار آخری که به منزلمان آمد خیلی زود فهمیدم که متوجه تغییر دکوراسیون شده. حتی نپسندید و بالاخره به زبان آورد. گفت: پس غنچه های گل خشکی که جلو قفسه ها بود کجاست؟ چرا حفظ رنگ کتاب ها و … را به هم زده ای؟ چرا بعضی قفسه ها خالی تر و بعضی ها فشرده تر است؟ دوباره قرآن خریده ای؟ ضمن تعجب از دقتش با لبخندی همراهیش کردم و گفتم. غنچه ها که از بوته های گل باغچه بودند وقتی نمی توانستم در حیاط بنشینم چند غنچه همراه خود می آورم که طراوتش همراهم باشد، کم کم انباشته و خشک شده بودند چون جایی نداشتم برای محافظتشان آنجا قرار داده بودم دیدم هر چه می خواهم کتابی بردارم یا باید قید کتاب را بزنم یا گل ها چون می افتاد و ضمن خرد شدن همه اتاق را کثیف می کرد منتقلشان کردم به گلدان آنجاست حالا فقط جای گلدان را تغییر می دهم. اینکه بعضی قفسه ها خلوت و بعضی فشرده تر است به خاطر این است که یکی از قفسه های پایین را خالی کرده ام برای قرآن و نهج البلاغه و صحیفه و یکی دو کتاب در دست مطالعه. حالاهم در دسترس هستند و هم اینکه خارج کردن آن ها از بین کتاب ها آسان تر شده، به اضافه اینکه نیازی به احتیاط نیست که چون تمام کتاب ها نظمشان به هم می خورد و حوصله درست کردنشان را ندارم یا ممکن است مهمان بیاید یا وقت ندارم و …قید خواندن کتاب ها را بزنم. هنوز هم دور از سلیقه و نظم نیست هست؟ تاملی کرد و گفت خوب نه. قرآن جدید نیست همان هدیه مدرسه است. به خودم گفتم اصلش قرائت است شاید مردم و نرسیدم به آن بعدی که قرار است بیاید برای استفاده، آن را از دور دست ها بیرون آوردم و قرآن های قطع جیبی را به جای آن گذاشتم و هدیه را با جلدی از نایلون و قابل تعویض چند ماه یکبار و قرار دادن در رحل هنگام قرائت محافظت کردم نه با پنهان کردن و استفاده نکردن. به اضافه اینکه چون خطش درشت تر و خواناتر است هر چند چشمانم ضعیف نیست اما چون انرژی برای تمرکز نمی خواهد قرائت را خستگی ناپذیر کرده و چون معانی روبرو نوشته شده راه فرار از معانی را بسته، باور کن این کشف معجزه کرده تو هم امتحان کن. یعنی ظاهرا مبارزه کردم با حساسیتی که به خاطر حفظ آن گاهی اجازه نمی دهیم حتی یک بچه کنجکاو نگاهی به کتاب و وسایل بیاندازد و با گناه دل شکستن و اذیت شدن بچه و شاید تندی با بقیه از نظم و سلیقه خود دفاع می کنیم و اصلش را بخواهی عزیز مبارزه کردم با یک عامل ناشناخته که ظاهرش دوست داشتنی و قابل تایید اما باطنش غریب ماندن قرآن و کتب بی نظیر شیعه و درصد پایین مطالعه در خانه ها ست. تعریف نادرست از دکوراسیون و نظم و استفاده از کتب قطع جیبی برای همه زمان ها .
مردم اگر!
نوشته شده توسطصداقت...! 1ام تیر, 1393امام رضا علیه السلام
خداوند رحمت کند بنده ای را که امر ما را احیا کند.
راوی پرسید: چگونه امر شما را احیا کند؟ حضرت فرمودند:
علوم ما را یاد گیرد و به مردم بیاموزد زیرا
مردم اگر زیبایی های کلام ما را بشناسند هر آینه از ما تبعیت خواهند نمود
سیری در سیره امام مهدی علیه السلام/بنیاد فرهنگی مهدی موعود اصفهان/ ص 7