ملامتگو چه دريابد !
نوشته شده توسطصداقت...!هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني
كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني
ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق
نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني
دريغا عيش شبگيري كه در خواب سحر بگذشت
نداني قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در ماني
ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست
بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني
به هوائی که مگر صید کند شهبازم!
نوشته شده توسطصداقت...! 27ام خرداد, 1393صحبت حور نخواهم که بود عین قصور
با خیال تو اگر با دگری پردازم
گر به هر موی، سری بر تن حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم
کارگاه آموزش محبت امام زمان سلام الله علیها!
نوشته شده توسطصداقت...! 27ام خرداد, 1393روش های کسب و آموزش محبت امام زمان علیه السلام
تقویت مبانی اعتقادی و باورهای دینی
از احادیث استفاده می شود که بین ایمان و حب اهل بیت ملازمه برقرار بوده و با ایمان حب اهل بیت در دل ایجاد و با افزایش آن تشدید می شود.
تحصیل شناخت و ایجاد مقدمات دلبستگی
این مقدمات عبارتند از شناخت زیبایی هاو زیبندگی های شخصیتی امام زمان (باطنی و جوانحی)
شناخت زیبایی ها و زیبندگی های شخصی امام زمان (ظاهری و جوارحی)
در علم اخلاق نقطه آغازین عشق حالتی است به نام میل و یا جاذبه که این حالت شدیدا تحت تاثیر زیبایی ها و مظاهر زیبایی و محاسن نیکی های محبوب است. به همین دلیل در کتب مربوط بخ اهل بیت بخش انبوهی از مطالب را به ذکر فضائل و مناقب و محاسن اهل بیت اختصاص می دهند تا با تعلیم و یادگیری فضائل و مناقب تولید عشق در دل و ذهن شود و در یک مسیر منطقی رشد و تعالی یابد.
ایجاد سنخیت و مناسبت عملی و رفتاری
سنخیت یعنی نوعی اشتراک و اتحاد مرئی و محسوس و یا نا محسوس بین دو چیز و یا دو کس که این نقطه اشتراک موجب اتحاد و یگانگی و پیوند بین آن دو می شود. راز اصلی دوستی ها، وجود سنخیت و وجه مشترک است هر چند تفاوت هایی هم در شخصیت هر دو وجود داشته باشد. هر چه سنخیت بالاتر باشد، دوستی اتحاد و یگانگی هم عمیق تر و استوارتر خواهد شد.
دفاع از آرمان و مکتب علمی و عملی اهل بیت و امام زمان علیه السلام در برابر دشمنان.
دفاع فرهنگی و علمی و تلاش برای توسعه افکار و آرمان های مکتب اهل بیت و کوشش برای کنترل افکار مخالفان فکری اهل بیت و کوباندن و رسوا نمودن علمی و عملی دشمنان آنان است.
دعا و خواستن از خدا
بحث محبت، مهدی نیلی پور، خلاصه صص 48-40
قدم اول!
نوشته شده توسطصداقت...! 26ام خرداد, 1393در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو،هان سهو مکن
ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی
راه های کسب عشق و محبت!
نوشته شده توسطصداقت...! 26ام خرداد, 1393در علم تربیت عشق و محبت دو قسم است
نا آموخته: محبتی که از غیر راه آموزش و یا از راه های ناشناخته خدا در دل ایجاد می کند. مانند عشق مادر به فرزند و عشق فرزند به مادر
آموختنی: محبتی که برای به دست آوردن آن باید کوشید و انرژی و توان مصرف نمود و آموزش دید. در این قسم از محبت به مقدار معرفت و به اندازه تلاش و کوشش و صرف وقت و انرژی ، عشق توسعه می یابد و به مراحل عالی در سیر تکامل خود می رسد.
* بسیاری از دلدادگان امام زمان علیه السلام به عنایت خدا و اهل بیت دارای محبت موهوبی و ناآموخته هستند و البته قسم دیگر دلدادگی به خدا و رسول و اهل بیت محبت و عشق اکتسابی است.
*پایه و اساس محبت اکتسابی بر معرفت و عرفان نهاده شده و با محبت رابطه ای متقابل دارد. یعنی هر چه معرفت خالص تر و شدیدتر عشق نیز افزون تر و هر چه عشق اوج و صعود یابد، عطش معرفت بیشتر می شود.
بحث محبت، مهدی نیلی پور، خلاصه صص 40و41
الهی!
نوشته شده توسطصداقت...! 26ام خرداد, 1393الهی
در جواب خطاب «یا ایها الذین امنوا»، لبیک بگویم مایه شرمندگی است،
نگویم دور از وظیفه بندگی
الهی نامه/ آیت الله حسن زاده آملی/ ص 22
* نکته اول
سال پیش در یک سخنرانی شنیدم که (از روحانیون برجسته و معتبر)
هر کجا در قر آن خطاب «یا ایها الذین امنوا» است
خداوند می فرماید: ای شیعیان علی علیه السلام (مثلا یاد کنید نعمت های خدا بر خود را مائده 11) و
استدلال می فرمودند به اینکه
اگر منظور از ایمان؛ ایمان به خدا باشد بیشتر اهل کتاب را هم شامل می شود چون یکی از اصول
مشترک بیشتر ادیان توحید است.
اگر منظور خدا و پیامبر اوست برادران اهل سنت را هم شامل می شود.
بنابراین چون شیعه به حق است این خطاب یعنی
ای کسانی که به خدا
و پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و ولایت و
امامت حضرت علی علیه السلام ایمان دارید.
* نکته دوم
از یک روحانی دیگر شنیده ام همه آن ها که امامت و ولایت حضرت علی علیه السلام را پذیرفته اند مومنند و شامل این خطاب می شوند فقط درجات و مراتب ایمان ها با هم تفاوت دارد.
به خود رحم کنید!
نوشته شده توسطصداقت...! 25ام خرداد, 1393بدانید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم کنید.
شما مصیبت های دنیا را آزمودید
آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته،
یا در زمین خوردن پایش مجروح شده، یا ریگ های داغ بیابان او را رنج داده،
دیده اید که تحمل آن مشکل است.
پس چگونه می شود تحمل کرد
که در میان دو طبقه آتش،
در کنار سنگ های گداخته،
همنشین شیطان باشید؟
آیا می دانید وقتی مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعله ها بر روی هم می غلتند و یکدیگر را می کوبند؟
و آنگاه که بر آتش بانگ زند میان درهای جهنم به هر طرف زبانه می کشد؟!!!
نهج البلاغه/ خطبه 183/ترجمه محمد دشتی