موضوعات: "نکته ها و آموزه ها" یا "دریای پر گهر" یا "فقط خدا" یا "مهدویت" یا "نشانه های خدا در زمین" یا "پیام قرآنی"
عمرت برفت و چاره کاری نساختی!
نوشته شده توسطصداقت...!چـون شـادمانی و غـم دنیـا مقیــم نیست فرعون کامـران به و ایـوب مبتـلا
غـم نیـست زخـم خـورده راه خـدای را دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
مابین آسمان و زمین جای عیش نیست یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟
عمرت برفت و چاره کاری نســاختی اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیــا
کردار نیک و بد به قیامت قریـن توست آن اختیـار کن که تـوان دیـدنش لقـا
کجا دانند حال ما!
نوشته شده توسطصداقت...! 4ام اسفند, 1392شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
چه رها چه بسته!
نوشته شده توسطصداقت...! 3ام اسفند, 1392چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد
چه نکوتر آنکه مرغي ز قفس پريده باشد
پر و بال ما بريدند و در قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغي که پرش بريده باشد
نه کوششی نه وفایی!! ؟
نوشته شده توسطصداقت...! 3ام اسفند, 1392معنای انتظار امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف چیست؟
آیا به معنای سکوت و بی تفاوتی در برابر ظلم و فساد است؟
پاسخ:
ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم اما معنای انتظار خورشید آن نیست که دست روی دست بگذاریم و تا صبح در تاریکی به سر بریم بلکه هر کس اتاق خود را روشن می کند.
ما در زمستان منتظر فرا رسیدن تابستان هستیم ولی انتظار تابستان به آن معنا نیست که در زمستان بلرزیم و اتاق خود را گرم نکنیم.
در زمان غیبت امام زمان نیز باید به مقدار توان خود با ظلم مبارزه کنیم و
در صدد اصلاح خود و جامعه برآییم.
در روایات می خوانیم افضل الاعمال انتظار الفرج
بهترین عمل انتظار حضرت مهدی علیه السلام است.
بر اساس این حدیث انتظار حالت نیست بلکه عمل است.افضل الاعمال.
بنابراین منتظران واقعی باید اهل عمل باشند.
منتظران مصلح باید صالح باشند
کسی که منتظر مهمان است در خانه آ رام نمی نشیند.
وظیفه مردم در زمان غیبت خود سازی و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازی دیگران است.
تمثیلات/ محسن قرآئتی/ ص 48
شک نکن!
نوشته شده توسطصداقت...! 2ام اسفند, 1392شــک نکــــن …!
به یاری خدایم
” آینــــده ای ” خواهـــم ساخت که,
” گذشتــــه ام ” جلویــــش زانــو بزنــــد …!
مهربان من الاها
قـــرار نیـــســــت مــــن همیشه بی یاد تو زندگی کنم
هنوز نفس می کشم
پس هنوز امیدی هست و فرصت جبران!
یاریم کن
گفتا تو که باشی!
نوشته شده توسطصداقت...! 1ام اسفند, 1392تو پای به راه می نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
اندر ره عشق غرق خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
گفتم دل و دین در سر کارت کردم
هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی
این من بودم که بی قرارت کردم