آن روز که رفتند حریفان پی هر کار
زاهد به سوی مسجد و من جانب خمار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه!

ای امید و آرزوهای علی علیه السلام
دیده واکن من علی علیه السلام هستم علی علیه السلام

حضرت زهرا علیها سلام در قسمتی از خطبه فدکیه خود در خطاب به اهل مجلس می فرمایند:
انتم عبادالله نُصبُ امره و نهیه و حمله دینه و وحیه و امناء الله علی انفسکم و بلغاوه الی الامم
شما ای بندگان خدا نصب شدگان امر و نهی خداوند هستید. شما حاملان دین خدا و وحی او هستیدو امین خدا بر خود هستید و باید آن را به امت های دیگر برسانید

برای نصب دو معنا ذکر شده است
معنای اول چیزی که در جایی نصب می شود مانند علم و آنچه در زمین نصب شود
بر این اساس این جمله اینگونه معنا می شود
شما منصوب هستید برای امرو نهی خدا و در حقیقت امر و نهی خداوند متوجه شماست و شما بنده مختار او هستید
شما مکلف هستید و باید وظیفه خودتان را انجام دهید و آنچه خدا امر کرده امتثال کنید و ازآنچه نهی کرده دوری کنید
معنای دوم نصب مقابل و روبرو است
بر این اساس اینگونه معنا می شود
خداوند می بیند شما را که آیا اوامر او را انجام می دهید یا نمی دهید.
حضرت زهرا علیها سلام در این بخش سه مسئولیت برای انسان ها ذکر فرموده اند:
مسئولیت در برابر خداوند و قانون الهی
مسئولیت در برابر نفس خود
(خیانت به خود آن است که در چهارچوب دین و مکتبی که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم تعیین کرده، حرکت نکنید)
مسئولیت در برابر جامعه بشری و تاریخ انسانی
پیام یاس نبوی در شرح خطبه فاطمی علیها سلام/ سید احمد خاتمی/خلاصه صفحات66-64

… ایها الناس اعلمو ا انی فاطمه!…
یا معشر النقیبه و اعضاد المله و حضنه الاسلام
ما هذه الغمیزه فی حقی؟
و السنه عن ظلامتی؟
چرا نسبت به حق من از خود ضعف نشان میدهید؟
و از ظلمی که بر من وارد شده در چرت به سر می برید؟



خطبه حضرت زهرا علیها سلام/ ترجمه محمد روحی/ صص 22 و 39

عشق یعنی انقلاب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
عشق یعنی گریه های حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینه ای
جای میخ در به روی سینه ای
عشق یعنی انتظار منتظر
سینه ای مجروح از مسمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین
رد خون سینه بر روی زمین!

حضرت زهرا علیها سلام  در خطبه فدکیه پس از گله از امت اسلانی به خاطر عدم دفاع از حق و مظلوم و عدم موضع گیری در برابر باطل عواملی را برای این بی تفاوتی و سستی بیان می فرمایند که:
خوشگذرانی و رفاه
الا و قد رای ان قد اخلدتم الی الخفض
من می بینم که شما پناه آورده اید به رفاه و خوشگذرانی
خفض به معنای راحتی و آسایش و خلود به معنای میل و علاقه است.
می بینم که شما دل بسته به دنیا و جلوه های آن شده اید و می خواهید بی درد سر و راحت زندگی کنید. منطق شما هم این است که سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند در حالی
که سر یک مسلمان باید برای تحقق حق درد کند و دغدغه دین داشته باشد
کنار گذاشتن علی علیه السلام از صحنه اداره جامعه
و ابعدتم من هم احق بالبسط و القبض و اقواهم علیه
در اینجا کلمه احق به قول طلبه ها احق تعیینی است نه تفضیلی مثل
«و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله»
معنای آیه شریفه این نیست که تا طبقه اول هستند طبقه دوم هم حقی دارند لکن این ها اولی هستند؛ نه معنایش این است که تا طبقه اول ارث هستند اصلا نوبت به طبقه دوم نمی رسد
و خلوتم بالدعه
با سکون و آرامش خلوت کردید
راحت طلبی شد مشی زندگی شما و آرمان و دین را رها کردید
و نجوتم من الضیق بالسعه
شما نجات دادید خودتان را از تنگنا به سوی وسعت
یعنی حال مبارزه نداشتید دیدید مبارزه در راه حق یعنی کنار گذاشتن راحتی و خوشگذرانی و این برای شما نا خوشایند بود لذا نتیجه آن شد که
فمججتم ما وعیتم
شما به برکت رسالت نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم گوهر ایمان و معنویت را گرفتید
اما متاسفانه آن را نگاه نداشتید .
تا جو عوض شد شما هم عوض شدید و از معنویت و ارزش ها عقب گرد داشتید…

منبع: خلاصه صفحات 200-198

کتاب یاس نبوی در شرح خطبه فاطمی علیه سلام/ آیت الله سید احمد خاتمی