« زشت رو!اولین گفته حکمت آمیز لقمان! »

اینجا دنیاست!

نوشته شده توسطصداقت...! 23ام دی, 1393

انتظار کمی طولانی شد. چیزی تا شروع امتحان نمانده بود. به نظر رفت و آمد با وسایل نقلیه عمومی زمان بر بود و استرس زا. بالاخره تاکسی و مسافر جور شد و راهی دیار امتحان شدیم.  همه  سرنشینان خانم بودند. حرف از پول و چک و نداری وگرانی و … بود و من مثل همیشه سراپا گوش و ساکت.  خانم میانسالی که  روی صندلی جلو نشسته بود حرف از انصافش می زد و نسیه دادن لباس های مغازه اش و مراعات نداری مردم و جنس خوب و وام و پاس کردن چک و هیچ کس قصد عدم پرداخت بدهی مردم را ندارد و … . زیبا حرف می زد. حتی از دزد و کلاهبردار دفاع می کرد که حتما احتیاج دارند و …. راننده هم که هم صحبت پیدا کرده بود ادامه داد و در انتهای حرفش گفت: گذشته از این ها طلاق هم بیداد می کند. از هر چهار ازدواج در این منطقه  یکی منجر به  طلاق می شود. بیشترش هم به خاطر اعتیاد است و این ماهواره.  خانم مهربان  در عین ناباوری پاسخ داد « چه کار خوبی. دخترای امروز شعور دارند. تا سی سالشان که می شود ازدواج نمی کنند و بعد هم این حرف های قدیمی های کم عقل که با لباس سفید برو و با کفن برگرد گوش نمی دهند. مگر آدم دیوانه است که همنشین این مردها باشد. من که در این منطقه یک آدم حسابی ندیده ام ربطی به اعتیاد ندارد شرف ندارند، من که به دخترانم گفته ام شوهرشان نمی دهم تا عزت داشته باشند و …» خلاصه هر چه توانست گفت. انگار رفت و آمد با وسایل نقلیه عمومی خیلی هم بد نبود. می شود اجتماع و افکارشان را بهتر و و اقع بینانه تر شناخت. می شود درک کرد نامردی بعضی مردها زن ها را به ستوه می آورد آن هم زنی که برای دزد دل می سوزاند. می شود فهمید اساس خانواده  اول مردی مردهاست و بعد مهربانی  و گذشت زن ها. اما چیزهای مهمتری هم می شود فهمید. می شود فهمید هدف در زندگی  لذت  است و گذشتن از خود،  بی شعوری . می شود فهمید کار دزد قابل توجیه است و فرمان خدا بی دلیل،  می شود فهمید باید لباس ها هر روز نو شود حتی اگر خودت و نزدیکانت زیر دین باشند، می شود فهمید  فرمان خدا و علمش تا  جایی درست است که منفعت من زیر سوال نباشد و می شود فهمید مالک اصلی خدا غریب است و دشمنانش نفس و شیطان آشنای دیرینه، می شود فهمید اینجا دنیاست و ساکنانش  دنیازده مدعی آخرت!


فرم در حال بارگذاری ...