« همراهی با کاروان کربلا4 | اگر جنگ نمی شد! » |
ترسم ای دوست که!
نوشته شده توسطصداقت...! 25ام مهر, 1393بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم
ذره خاکم و در کوی توام جای خوشست
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم!
سلام گل بانو
احوال شما؟
راستی خانوم اجازه ما می خواستیم یک چیز خصوصی عرض کنیم،
ان شاالله کی اجازه میدید به این شرط که وقتی گفتیم ما را از وبلاگتون تون بیرون نندازید(لبخند)؟!
پاسخ دادن:
سلاااام با وفا دوست
الحمدلله خوبیم به احوالپرسی دوستان
بفرمایید اجازه ما هم دست شماست. هر موقع دوست داشتید. انتقاد باید سریع گفت قبل از اینکه ریشه دار بشه(با لبخند)
اولا وبلاگ خودتونه مهربان. دوما ما و این جسارتا کجا.سوما حضور شما باعث افتخار ماست. چهارما در مورد عکس العمل بعد از شنیدن تصمیم می گیریم(با لبخند). با جان و دل منتظریم
از حضور دوستانه شما سپاسگزارم
در پناه حق
سلام دوست عزیز
می دونی کم سن وسال ترین رزمنده ی دفاع مقدس کییه؟
به وبلاگ عطر یاس سر بزنید ودریک کار خیر شریک شوید
پاسخ دادن:
سلام دوست مهربان
نه نمی دونم. چشم حتما. شما نخواهید هم ما سر می زنیم برای استفاده از مطالب ارزشمند شما.
از حضور ارزشمند شما سپاسگزارم
در پناه حق
سلام دوست عزیز
می دونی کم سن وسال ترین رزمنده ی دفاع مقدس کییه؟
به وبلاگ عطر یاس سر بزنید ودریک کار خیر شریک شوید
پاسخ دادن:
سلام دوست مهربان
نه نمی دونم. چشم حتما. شما نخواهید هم ما سر می زنیم برای استفاده از مطالب ارزشمند شما.
از حضور ارزشمند شما سپاسگزارم
در پناه حق
سلام خیلی عالی مناجات میکنی. از صمیم قلب بهتون نبریک میگم . التماس دعا
پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
کیفیت از اندیشه ناب شماست.
از توجه شما و حضور دلگرم کننده شما سپاسگزارم
محتاجیم به دعای خیر دوستان
در پناه حق
سلام شعر زیبایی بود.
به ما هم سری یزنید خوشحال می شویم.یاعلی
پاسخ دادن:
سلام بزرگوار
زیبایی از اندیشه زیبا پند شماست
چشم حتما. باعث افتخار ماست
علی یارتان
از حضور زیبای شما سپاسگزارم
درپناه حق
فرم در حال بارگذاری ...