« جزء هفدهم، پیام زندگی | الهی! » |
حکایت!
نوشته شده توسطصداقت...! 23ام تیر, 1393عابدی را حکایت کنند که شبی ده من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی.
صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی بسیار از این فاضلتر بودی.
اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی
تهی از حکمتی به علت آن که پری از طعام تا بینی
معرفت= شناخت خداوند بینی= دماغ
گزیده گلستان سعدی/ سید اکبر میر جعفری/ ص 84
سلام دوستم
طبق معمول کوتاه و مفید
امام علی (ع): زندگی را برای خوردن مخواه، بلکه خوردن را برای زندگی بخواه. (شرح نهج البلاغة، ج 20، ص333، ح824)
التماس دعا
پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
از لطف شما سپاسگذارم.
خیلی به این حدیث علاقه دارم و کاملا به آن معتقد. از یادآوری زیبای شما سپاسگذارم.
محتاجیم به دعای خیر دوستان.
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...