« الهی!حکمت! »

حکایت!(لبخند)

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام مهر, 1393

جوانی قصد ازدواج داشت پدرش به او گفت:

پسرم بدان ازدواج سه مرحله دارد

مرحله اول ماه عسل است که در این مدت تو صحبت می کنی همسرت گوش می دهد

مرحله دوم او صحبت می کند تو گوش می دهی

مرحله سوم که خطرناکترین مرحله است موقعی است که

هر دو بلند بلند داد می کشید و همسایه ها گوش می دهند!

حکایت ها و لطیفه ها/ جلد 3/ شعبانعلی لامعی/ ص 13

نظر از: یثربی [عضو] 

سلام میلاد نور با نور مبارک.
منتظر انتقادات و پیشنهادات شما در وبلاگمان هستیم.یاعلی

پاسخ دادن:
سلام گرامی
عید بر شما هم مبارک
ان شاء الله
از حضور گرم شما سپاسگزاریم
علی یارتان
در پناه حق

1393/07/05 @ 11:49
نظر از: كمالي انداني [عضو] 
كمالي انداني

سلام.موفق باشید

پاسخ دادن:
سلام گرامی
از حضور شما سپاسگزارم
موفق و موید باشید
در پناه حق

1393/07/04 @ 14:46


فرم در حال بارگذاری ...