« چگونگی فهم قرآنآنچه همیشه ترک کردم و آنچه هرگز ترک نکردم! »

سیب!

نوشته شده توسطصداقت...! 13ام بهمن, 1392

مرحوم مجلسی درباره شیخ عبدالله تستری گفته است که او در فضل و فضیلت دارای مقام والایی است. وقتی که به جوار رحمت خدا رفت، یکی از علما او را در خواب دید که وضع خوب و هیئتی نیکو دارد، از او پرسید که به چه وسیله صاحب این رتبه و مقام شدی؟ پاسخ داد: «من در مسجد جامع اصفهان درس حدیث می گفتم. مردی پیش من آمد سیبی که در دستش بود را به من هدیه کرد. چون درس تمام شد، من از مسجد خارج شدم. در حالی که آن سیب در دستم بود بین راه کودک یتیمی را مشاهده کردم و آن سیب را به او دادم.
آن طفل از گرفتن سیب بسیار خوشحال شد، به همین جهت خداوند به من این  را عطا  فرموده است.»

نشریه طلایه داران، بهمن و اسفند 1392، ش 39، ص 31

نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

راستی این سیب چقدر قشنگه!!!
یک دست و قرمز…
تعارف نمی کنی؟!!!
پاسخ:
سلام عزیز. اتفاقا این انتخاب کردیم و گذاشتیم برای مهمانانی عزیز مثل شما. نوش جون:D

1392/11/15 @ 11:54
نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام مهربان جان
شکر…شما در چه حال و احوالید، با ترم جدید؟
بیشتر توی وبلاگ (یک طلبه صفیر…)حاضری میزنید فکر کنم این
وبلاگ را بیشتر از اون یکی می پسندید…
صحیحه خواهرجان؟
پاسخ:
سلام دوست عزیز.
ما هم خوب. یکی دو روز رفتیم. مشغول پایان نامه هستم.
تقریبا همین طور. موفق باشید. ممنون سر زدید.

1392/11/15 @ 11:52
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام علیکم. از حضور سبزتان مثل همیشه ممنونم و از این که به یاد ما بودیداز شما کمال تشکر را دارم.من هم به یاد شما هستم.یا حق
پاسخ:
سلام دوست عزیز. خوش آمدید. همیشه برقرار باشید. در پناه حق

1392/11/14 @ 21:08


فرم در حال بارگذاری ...