أ ظننت یا یزید!(آیا چنین پنداری ای یزید)
اینک که فضای آسمان و زمین را بر ما تنگ کرده ای و ما را همانند اسیران به  هر  دیار سوق داده و کشانده ای
ما نزد خدا خوار و زبون هستیم! و تو در پیشگاه خدا گرامی و عزیز هستی؟
مگر گفته خدای عز و جل را فراموش کرده ای که فرماید:
آنان که کافر شدند گمان نکنند مهلتی که به آنها داده ایم برای ایشان خوب است بلکه ما آن ها را مهلت دهیم تا بر گناه خود بیفزایند
و عذابی خوار کننده در پیش دارند…
… ای یزید به خدا سوگندنشکافتی مگر پوست بدن خود را و پاره پاره نکردی مگر گوشت خود را و
به زودی به نزد رسول خدا ذر آیی در حالی که بار سنگین ریختن خون او و هتک حرمت خاندان و پار ه های تن او را به گردن داری!
… همین بس است که حاکم خداست و دادخواه محمدصلی الله علیه و آله و سلم و جبرئیل پشتیبان!
(این را هم بدان) آن کسانی هم که کار را برای تو فراهم ساخته و تو را بر گردن مسلمانان سوار کردند به کیفر خود خواهند رسید
و بدانند که ستمگران را بد کیفری در پیش است و خواهند فهمید کدام یک از شما بدبخت و سپاه کدام ضعیف تر است….
…. بدان که رای و تدبیرت سست و روزگارت اندک و انگشت شمار و جمعیت تو رو به پراکندگی است
در ان روز که منادی خدا فریاد زند: همانا لعنت خدا بر ستمکاران باد…
… با این همه من خدا را ستایش می کنم که آغاز زندگی ما را با سعادت و آمرزش مقرر فرمود و پایان آن را شهادت و رحمت قرار داد و از خدای تعالی می خواهیم که پاداش نیک خود را بر شهیدان ما کامل کند که به راستی او بهترین دوست و مهربان است.
حسبنا الله و نعم الوکیل
خطبه حضرت زینب علیها سلام در شام/ نگاهی کوتاه به زندگی زینب کبری علیها سلام/ آیت الله سید هاشم رولی محلاتی/ صص 120-116