« راه حل ترک درآمدهای نامشروع و شبهه ناک!حکایت! »

هرورقش دفتری است معرفت کردگار(14)

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام مرداد, 1393

ولى آنها در مقابل بد بهائى ، خود را فروختند كه بناروا به آياتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند و معترض بودند چرا خداوند به فضل خويش بر هر كس از بندگان خود بخواهد آيات خود را نازل مى كند، لذا خشم خداوند يكى پس از ديگرى آنها را فرو گرفت و براى كافران مجازاتى خوار كننده است(90 بقره)

نکته تفسیری:

کدام معامله؟ چرا زیانبار؟سرمایه معامله چه بود؟

يهود در كتاب هاى خويش ديده بودند هجرتگاه پيامبر اسلام بين كوه «عير»و كوه «احد» (دو كوه در دو طرف مدينه ) خواهد بود، يهود از سرزمين خويش بيرون آمدند و در جستجوى سرزمين مهاجرت رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرداختند، در اين ميان به كوهى بنام «حداد» رسيدند گفتند «حداد» همان «احد»است در همانجا متفرق شدند و هر گروهى در جائى مسكن گزيدند. يهود معامله زيان آورى انجام دادند، چرا كه در آغاز از مناديان اسلام بودند و براى پيروى از پيامبر موعود از سرزمينهاى خود كوچ كرده بودندزندگى در مدينه را با تمام مشكلاتش براى رسيدن به اين مقصود برگزيدند، اما پس از ظهور پيامبر اسلام ، تنها به خاطر اينكه او از بنى اسرائيل نيست و يا منافع شخصيشان را به خطر مى اندازد به او كافر شدند، چه معامله اى از اين زيانبارتر كه انسان نه تنها به مقصودش ‍ نرسد بلكه پس از صرف تمام نيروها در جهت ضد آن قرار گيرد، و خشم و غضب خدا را براى خود فراهم سازد.


در اينجا سرمايه معامله را اصل وجود آنان ذكر مى كند چرا كه با كفر، ارزش هستى آنها به كلى سقوط مى كند گوئى فاقد شخصيت خود مى شوند، و به تعبير ديگر به بردگانى مى مانند كه وجود خود را فروخته و به اسارت ديگرى در آمده اند، آرى آنها اسير هوى و بنده شيطانند.

گاه انسان عاشقانه به دنبال حقيقتى مى دود، ولى هنگامى كه به آن رسيد و آن را مخالف منافع شخصى خود ديد بر اثر هوا پرستى به آن پشت پا مى زند و آن را وداع مى گويد بلكه گاه به مخالفتش برمى خيزد

تفسیر نمونه ج 1 خلاصه صص 342 تا 344



فرم در حال بارگذاری ...