« حکمت! | صداقت کیه! » |
همراهی با کاروان کربلا13
نوشته شده توسطصداقت...! 5ام آبان, 1393چون سپیده روز دهم محرم دمید امام حسین علیه السلام نماز گذاشت. پس از آن به تعبیه سپاه خود پرداخت. از آن سوی نیز عمر سعد لشکر خود را مرتب ساخت.(1)
توضیحات مختصر
* گزیده ای از سخنان امام علیه السلام با اصحاب در صبح روز عاشورا
پس از حمد و ثنای خدا فرمود: همانا خداوند عزیز و جلیل اجازه شهادت شما و مرا در این روز داده و وظیفه شما صبر و جنگ است…و در پایان چنین دعا کردند: خدایا تو در مشکلات پناهم هستی، در سختی ها امید من، بر بلا و مصیبتی که نازل می شود پناه و یاورم هستی، تو ولی هر نعمتی، و صاحب هر نیکی، و غایت و پایان بخش همه آرزوهایی!…(2)
* آغاز گر جنگ
لشکر پسر سعد حرکت کرده و گرداگرد لشکر امام حسین علیه السلام جولان دادند از هرطرف با خندق و آتش روبرو شدند. پس شمر با صدای بلند فریاد زد ای حسین پیش از آنکه قیامت رسد شتاب کردی به آتش!
حضرت فرمود: گوینده کیست؟ گویی شمر است. گفتند: بله جز او نیست. فرمود: ای پسر زنی که بز چرانی می کرده تو سزاوارتری به دخول در آتش.
مسلم بن عوسجه خواست تا تیری به جانب آن ملعون پرتاب کند که امام اجازه ندادند . مسلم گفت: اجازه دهید تا او را با تیر هدف قرار دهم که او فاسق و از دشمنان خدا و از بزرگان ستمکاران است وخداوند مرا به او تمکین داده. حضرت فرمود: مکروه می دارم که من با این جماعت مقاتله را آغاز کنم. در این هنگام امام حسین علیه السلام سوار بر اسب خود شده و با صدای بلند که بیشتر مردم آن را می شنیدند فریاد برداشت و خطابه ای برای آنها ایراد نمودند.(1)
(1) منتهی اآمال/ شیخ عباس قمی/ جلد اول/ صص 556 تا 558
(2) مقتل الحسین علیه السلام سید ضیاء الدین تنکابنی ص454 و 55 نقل شده است.
مشابه این مطالب در کتب لهوف/ ترجمه علیرضا رجالی تهرانی /ص 133
سلام دوست گرامی
قیامت بی حسین معنا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش تا در روز محشر نگویند نامه ات امضا ندارد
مطلب مفید و غنی بود. ممنون. راستی من هم فکر می کردم فامیلی شما صداقت است. می توانم اسم شما را بدانم.البته بنده هم اسمم باران نیست. رستمی هستم.
پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
ان شاء الله نامه هیچ کداممان بی امضا نماند.
تشکر از حضور و توجه شما.
چه جالب! در پیام خصوصی برایتان ارسال می کنم.
از آشنایی با شما خوشبختم
موفق باشید
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...