« او دلش می گیرد! | هرآنچه دیده ام یاد تو کردم...! » |
كرسي هاي عشق!
نوشته شده توسطصداقت...! 27ام آذر, 1396با اينكه غالبا طالب سكوتم و فقط در تنهايي تمركز كار علمي دارم، همه مي دانند از درب بسته بيزارم. درب اتاقم يادش نيست كي بسته شده است. كليدهايش فسيل شده اند. وقتي درب بسته مي شود حس غريبي دارم. حسي شبيه جدايي و تنهايي و شايد هم بي كسي. بدترين حس ممكني كه به ذهنم خطور مي كند. اين روزها حسي كه از باز بودن درب درك مي كنم از حس بسته بودن آن نامبارك تر است. سرگيجه چند هفته است امان مادر را بريده و ميخكوبش كرده روي تخت. شنيدن ناله هايش و ديدن حجم بالايي از داروهاي بي اثر و پرونده هاي بستري، نه مجالي براي بسته بودن درب گذاشته نه براي باز بودن.
براي تغيير روحيه سري زدم به وبلاگ هاي سامانه. بازار مكتوبات و تصاوير و تزئينات خوراكي هاي شب يلدا داغ است. هر كسي به روش خودش يلدا شناسي مي كند. يكي تاريخچه اش را هفت هزار ساله مي داند و تفاخر مي كند كه ايرانيان از هزاران سال پيش دانش گاه شماري داشته اند. يكي ريشه شناسي مي كند و سرياني بودن و معناي ميلادش را رسوا مي كند و يكي سالروز زايش مهر مي خواندش. يكي با طرح آداب و رسوم اين بزرگترين شب سال، به جاي جاي ايران زمين سفر مي كند و يكي هنرمندي شاعران را رديف مي كند. يكي پيامك ها را دسته بندي كرده براي تبريك گفتن ها، يكي يلداي مهدوي تعريف مي كند. يكي سعي دارد تاييد اين آيين قبل از ظهور اسلام را، به دليل رسومات پسنديده -صله ارحام و مهماني و هديه دادن هايش- از اسلام بگيرد، يكي نگران تغذيه نا سالم اين شب است. يكي توجهات را جلب مي كند به شب و جايگاه آن در آيات و روايات و زندگي بزرگان و ارتباط مي دهد به بلندترين شب سال . يكي نظر موبدان زرتشتي را به رخ مي كشد. يكي فلسفه اش را با پايان يافتن شب اهريمني و غلبه بر تاريكي به زرتشتيان نسبت مي دهد. يكي سعي دارد نظر علما را با تصاوير و گزيده هاي كتابي معتبر ارائه دهد و به تبليغش جامه عمل بپوشاند. هر كسي به زبان و دانش خود و از پنجره ديدگاه خودش يلدا را تعريف كرده است. با سليقه ها، دست به دامان ژل و چاقو و ظروف مختلف شده اند كه سفره يلدا را زيبا كنند. تنوع بود ولي چيزي از نگراني هايم كم نكرد.
لپ تاپ را رها كردم و از درب باز، روي لبه تخت مادر نشستم و يلدا را بهانه ارتباط كردم: «مامان بچه بودي يلدايتان چه شكلي بود؟ با صداي گرفته و ناشادش گفت: مثل الان. مردم براي يلدا كجا مي رفتند: خانه پدر بزرگ ها. چه مي خورديد؟ هندوانه هم بود؟ هر كس هر چه داشت. ولي هندوانه نبود. تخمه خربزه و هندوانه هاي تابستان و توت خشك و… مزه يلدايتان به چه بود؟ غذاي محلي خاصي؟ قصه خاصي؟ جشن؟ زنده نگهداشتن چيزي؟ كرسي؟چشمانش را دوخت به چشمانم. دستش را گذاشت روي دستم و با لبخندي كه مي فهماند، چرا اين قدر سوال مي كنم، گفت: به با هم بودنش». درونم پر شد از حسي بي نظير. جاي من در كتاب ها و نوشته هايتان كه نيست، روي قلب هايتان بنويسيد صداقت مي گفت يلدا يعني ما نه به سردي هاي پاييزي عادت مي كنيم و نه سرماهاي زمستاني حريف گرمي دل هاي ماست. براي يلدا كرسي هاي عشق بچينيد. يلدايتان از جنس آرامشِ شب هاي قرآني.
نوشته شده توسط: صداقت/ 27 آذر 1396
سلام استاد جان
دیر رسیدم به یلدایتان، حال مادرتون خوبه؟
سلااام روشنك خانم
خوش اومدين. چه عجب از اين طرفا
يلداي ما رمزش اينه هر وقت بخونيدش دير نيست:)
الحمدلله خدا روشكر بهترن. از احوالپرسي و حضورتون سپاسگذارم
در پناه حق
سلام بزرگوار. به نظر من متن زیباییه.همین که به قلم خودتون هست خیلی ارزشمنده. وبنده توهین وتمسخری هم درونش نمیبینم فقط اشاره شده به دیدگاههای مختلف ولی چیزی ردوتکذیب نشده!!!!
ممنونم
سلام و احترام
بزرگوارید
از حضور ارزشمند و پر مهر شما سپاسگذارم
در پناه حق
سلام و احترام خانم انتظاری عزیز
زیبایی از نگاه شماست
از حضور زیبای شما سپاسگذارم
در پناه حق
سلام علییکم
وقتی رسمی رو جایی میبینیم و می شنویم به دنبال تاریخچه و اینکه چجوری وارد خانه های ما شده می گردیم پس نوشتن فلسفه و تاریخچه و نظر بزرگان و …..بیهوده و مسخره نیست بلکه نتیجه این بحث ها مهم هست و اون صله ارحام بدون تشریفات و یاد شب فراق مولایمان صاحب الزمان است. متنی که به مردم آگاهی بده ثمربخش است.
سلام و احترام
از حضور و مطالعه مطلب و بزرگواري و اظهار نظر شما متشكرم.
حقير به خود اجازه تمسخر و بيهوده فرض كردن نظرات ديگران را نمي دهم و هميشه نظرات ديگران را ارزشمند و قابل احترام مي دانم.
بنده به ابعاد مختلف رايج اشاره نموده و در پايان پاراگراف هم صراحتا اعلام كرده ام كه هركسي از ديدگاه خود يلدا را تعريف كرده است و به احترام مطالب حتي در نوشته همه را به منبع لينك كرده ام .
بعد اشاره كرده ام محتواهاكمكي به كم شدن نگراني هايم نكرد و از نگاه ديگري يلدا را تعريف كرده ام و صريح گفته ام «صداقت گفت…»
به نظر شما اين بيهوده انگاري ساير محتواهاست؟
موفق باشيد.
فرم در حال بارگذاری ...