« برای اداره کره زمین کافیست!دقت کن! »

همراهی با کاروان کربلا17

نوشته شده توسطصداقت...! 10ام آبان, 1393

لشکریان عمر سعد سوار بر اسب شدند. امام حسین علیه السلام بریر بن حصین را برای موعظه آنها فرستاد ولی سخنانش را گوش ندادند و تذکرشان داد ولی سودی نبخشید لذا امام  حسین علیه السلام خود سوار بر راحله  اش شد و آنها را امر به سکوت کرد و ساکت شدند و حضرت بعد از حمد و ثنای خدا و بیان آنچه سزاوار حضرت حق بود و درود بر محمد  صلی الله علیه و آله و سلم و فرشتگان و پیامبران و رسولان الهی  خطابه دوم خود را ایراد نمودند.

توضیحات مختصر

* گزیده ای از خطابه دوم امام حسین علیه السلام با  لشکر عمر سعد
هلاک و اندوه باد شما را ای جماعت غدار و ای بی وفاهای جفاکار. هنگامی که به جهت هدایت خویش ما را به سوی خود طلبیدید و ما اجابت شما کرده و شتابان به سوی شما آمدیم پس  کشیدید بر ما شمشیرهایی  که به جهت ما در دست داشتید  و بر افروختید بر روی ما آتشی را که برای دشمن ما و دشمن شماها مهیا کرده بودیم. (1)

اکنون دوستان دشمنان شده اید و علیه دوستانتان اجتماع نموده اید درصورتی که اینان (بنی امیه) نه عدالتی را در شما برقرار کردند و نه امید خیری از آنها دارید.ای وای بر شما، پس چرا از ما دست کشیدید و حال آنکه شمشیرها در نیام بود، دلها مطمئن و رای ها محکم شده و نیرو داشت، لکن شما با شتاب مانند ملخ به سوی ما پریدید و همچون پروانه (که خود را به آتش می زند) بر این کار هجوم آوردید، پس دور باشید از رحمت خدا ای معاندین امت و بدترین احزاب و ترک کنندگان کتاب خدا و تحریف کنندگان سخنان الهی و ای پایه های محکم گناهان و پیروان وساوس شیطان و ای خاموش کننده سنت ها، آیا ظالمان را حمایت می کنید و از ما دست بر می دارید؟!
(2)

… الحال آگاه باشید که زنا زاده فرزند زنازاده، مرا مردد کرده میان دو چیز، یا آنکه یا شمشیر کشیده و در میدان مبارزت بکوشم یا آنکه لباس مذلت بر خود بپوشم، و دور است از ما ذلت و خداند رضا ندهد و رسول نفرماید و مومنان و پروردگان دامن های طاهر و صاحبان حمیت و اربابان غیرت ذلت لئام را بر شهادت کرام اختیار نکنند. اکنون حجت را بر شما تمام کردم و با کمی یاران با شما رزم خواهم کرد. (1)


(1) منتهی الآمال/ شیخ عباس قمی/ صص 561 تا 563
(2) لهوف/ سید بن طاووس/ ترجمه علیرضا رجالی تهرانی / صص 133 تا 139

نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام زهره بانو
خوبید عزیزم؟!
عرض ارادت…
شرمنده با این همه تأخیر، این روزها کم سعادتی بهره ی ما شده(لبخند)…
ان شاالله شما ایام را با سعادت و معرفت پیش برده باشید…
کتاب لهوف را دانلود کردم ولی باورتون میشه هنوز فرصت نشده بخونمش؟!
چه ایامی واجب تر از این ایام برای مطالعه لهوف و مقتل…
افسوس…
ما شاالله خیلی زود و زیاد به روز میشید درست برعکس من(لبخند)…

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
الحمدلله به خوبی دوستان.
عرض ارادت و احترام
دشمنت شرمنده. ان شاء الله خدا به همه ما توفیق درک لحظه ها و بهره مندی از آن را عطا کند.
معلومه خیلی فعالید. من مطالعه از روی سیستم را دوست ندارم. کتابش دارم می خواهید بعد از اتمام مطالعه پست کنم برای شما؟
مهم کیفیته عزیز
موفق باشید
از حضور شما سپاسگزارم
در پناه حق

1393/08/10 @ 20:40


فرم در حال بارگذاری ...