« حکایت!جزء چهارم، پیام زندگی »

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام تیر, 1393

نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست

سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش

کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ

ولیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش


فرم در حال بارگذاری ...