« جزء پنجم، پیام زندگی | که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش! » |
حکایت!
نوشته شده توسطصداقت...! 11ام تیر, 1393یکی را از علما پرسیدند که: یکی با ماهرویی است در خلوت نشسته و درها بسته
و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب.
هیچ باشد که به قوت پرهیزکاری از او به سلامت بماند؟
گفت: اگر از مهرویان به سلامت بماند، از زبان بدگویان نماند.
شاید پس کار خویشتن بنشستن
لیکن نتوان زبان مردم بستن
گزیده گلستان سعدی/ سید اکبر میر جعفری / ص 122
سلام علیک یا گل دختر
طاعات و عبادات قبول…
ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید ان شاالله…
یاعلی
پاسخ دادن:
سلااااااام دوست عزیز. خوش آمدید
طاعات و عبادات همه مقبول درگاه حق
محتاجیم به دعای خیر دوستان.
از حضور گرم شما سپاسگذارم
در پناه حق
1393/04/12 @ 21:47
فرم در حال بارگذاری ...