ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



مهار شیطان19

نوشته شده توسطصداقت...! 25ام مهر, 1393

دست به دامن خلیفه های خدا شوید که این کار شیطان را می سوزاند.

امام باقر علیه السلام:

به درستی که شیطان وقتی ندای«یا محمد یا علی» را می شنود گداخته می شود

همان طور که قلع گداخته می گردد.

مهار کردن شیطان/ واحد پژوهش هناریس/ ص 50

مهار شیطان18 / راهکار درمان

نوشته شده توسطصداقت...! 25ام مهر, 1393

برای درمان حسد دو راهکار وجود دارد درمان عملی و درمان علمی

*در مان علمی

بدان حسد اسباب زیادی دارد که عمده آن ها بر می گردد به آنکه کسی خود را ذلیل ببیند.اگر دیگری را کامل دید در او حالت ذلت و انکسار پدید می آید و حسد تولید می کند و اثر آن میل به زوال نعمت و کمال از دیگری است.

حسد بیماری  مهلک قلبی است و عامل ایجاد بیماری های قلبی و مفاسد فراوان دیگر است.

همه اوصاف معنوی و ظاهری مومن با آثار ناشی از حسد منافات دارد از جمله مومن خوش بین به خداو تقسیمات او در بین  بندگان است و حسود غضبناک و رویگردان از خدا.

ایمان را که سرمایه نجات آخرت است از انسان می گیرد و او را بیچاره می کند.

حسد حسود را بر خداوند که ولی نعمت است غضبناک کرده و از او رویگردان می سازد و چه مصیبتی بالاتر از اینکه خدا از انسان بیزاری بجوید و بفرماید: من از او نیستم و او از من نیست!

حسد سبب فشار قبر و ظلمت آن است.

حال قدری بیندیش چیزی که این همه مفسده دارد باید درمان شود در صورتی که حسد تو  به محسود هیچ زیانی نمی رساند و از حسد تو نعمت از او زایل نمی شود و به جای او تو در حزن و عذاب و فشار و غم قرار می گیری. در اخرت هم حسد تو به نفع اوست خصوصا اگر حسد تو به غیبت و تهمت منجر شود که محسنات تو را به او می دهند تو بیچاره و مفلس می شوی و او برخوردار.

* در مان عملی

با محسود اظهار محبت کن و مقصودت در مان مرض باطنی باشد. بر خلاف خواسته نفس خوبی هایش را بگو و … به نفس خود بفهمان او بنده خداست و شاید خداوند نظر لطفی به او داشته که برخوردارش نموده  و بدان اگر کسی از نعمت و قسمت  خدا ناراضی است او را عادل نمی داند. ایمان به گفتن و شنیدن نیست  خلوص نیت می خواهدخداجو خدا یاب است.

بر کرانه شرح چهل حدیث امام خمینی ره/ جواد محدثی/ خلاصه صص 58 تا 64

این را می دانم که!

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام مهر, 1393

نیمه های شب بود. از خواب بیدار شدم.

از اتاق کناری که درش بسته و سردتر از بقیه اتاق ها بود صدای العفو گفتن نماز شبش را شنیدم.

صبح گفتم: پسر جان مگر تو چقدر گناه کردی که شب ها از خواب ناز بیدار می شوی و العفو می گویی؟

گفت: آن را که فقط خدا می داند که چقدر گناهکارم اما این را می دانم که

بزرگترین گناه ها کوچک شمردن آنهاست.

حرف های شنیدنی 1/ پا به پای شهدا/ موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت/ص 101/ شهید محمود جهانشیر

حکمت!

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام مهر, 1393

عجب، کبر و حسد مانع قبولی اعمال است زیرا

خداوند سبحان می فرماید انما یتقبل من المتقین(سوره مائده/ آیه 27)

جرعه وصال(چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت)/ ص 56

همراهی با کاروان کربلا2

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام مهر, 1393

امام حسین علیه السلام در مکه(گوشه ای از اقدامات)

1- پاسخ دادن به نامه های کوفیان  و فرستادن مسلم بن عقیل  برای آگاه شدن از آخرین تصمیم کوفیان

2- فرستادن نامه به بزرگان بصره که در آن آنها را به یاری خود  دعوت نموده و لزوم اطاعت از حضرت تذکر داده شده بود.

توضیحات مختصر:

* کوفیان پس از شنیدن خروج حضرت از مدینه به سوی مکه و خودداری از بیعت حضرت با یزید جمع شده نامه ای به حضرت با مضمون«ما پیشوایی جز تو نداریم به سوی ما بیا شاید خداوند به وسیله شما ما را در راه حق گرد هم آورد …» نوشتند.

دو روز بعد از آن عده ای به نمایندگی همراه با 150 نامه که هر کدام به امضا 1 و 2 و 3 و 4 نفر رسیده بود نزد حضرت آمدند.

روزی دیگر 600 نامه از کوفه به امام رسید و ادامه داشت تا به 12 هزار رسید.

سپس هانی بن هانی و سعید بن عبدالله حنفی آخرین نامه را از جانب کوفیان برای امام آوردند.

امام در نهایت بعد از خواندن دو رکعت نماز بین رکن و مقام و طلب خیر از خدا مسلم بن عقیل را خواست و از جریان امور آگاه کرد و جواب نامه کوفیان را نوشت و وعده پذیرش دعوت آنها را داد و به ایشان فرمود پسر عمویم را به سوی شما گسیل داشتم تا مرا از آخرین تصمیم شما آگاه سازد.

* اقدامات بزرگان بصره از جمله یزید ابن مسعود برای یاری حضرت طی نامه ای و با پذیرش یاری قبیله هایی از جمله بنی تمیم و بنی سعد برای  حضرت فرستاده شد اما وقتی یزید بن مسعود آماده حرکت به سوی امام حسین علیه السلام بود هنوز عزیمت نکرده بود خبر شهادت آن حضرت را شنید و از این سعادت محروم ماند.

لهوف سید بن طاووس / ترجمه علیرضا  رجالی تهرانی/ خلاصه صص 51 تا 65

مهار شیطان18

نوشته شده توسطصداقت...! 24ام مهر, 1393

حسادت اولین خون به ناحق را در زمین ریخت پس شما مرتکب حسادت نشوید.

قابیل بر اثر وسوسه های شیطان گمراه شده

و از روی حسادت با قتل برادرش هابیل اولین خون ناحق را در روی زمین ریخت.

مهار کردن شیطان/ واحد پژوهش هناریس/ ص 56