ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



گفتم!

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام مرداد, 1393

گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی

گفتا درست بنگر شاید رسیده باشی!

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام مرداد, 1393

جوانی مغرور پیر قد خمیده ای را دید و گفت: ای پیرمرد کمانت چند است؟

پیش بیا و آن را به من بفروش

پیر گفت: ای جوان این کمان را زندگانی رایگان به ما بخشید

پولت را نگه دار که روزی هم به تو رایگان می بخشند.


حکایت و حکمت2/ حسین دیلمی/ ص 20

راه حل ترک درآمدهای نامشروع و شبهه ناک!

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام مرداد, 1393

چیزی از دنیای حرام برای پس از مرگت باقی مگذار زیرا

آنچه از تو باقی می ماند نصیب یکی از دو تن خواهد شد

یا شخصی است که آن را در اطاعت خدا به کار گیرد پس

سعادتمند شود به چیزی که تو را به هلاکت افکنده است.

و یا شخصی که آن را در نافرمانی خدا به کار گیرد

پس هلاک می شود به آنچه تو جمع آورری کردی پس تو او را در گناه یاری کرده ای

که هیچ یک از این دو نفرسزاوار آن نیستتند تا بر خو مقدم داری.


نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ حکمت 416/ ص 521

هرورقش دفتری است معرفت کردگار(14)

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام مرداد, 1393

ولى آنها در مقابل بد بهائى ، خود را فروختند كه بناروا به آياتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند و معترض بودند چرا خداوند به فضل خويش بر هر كس از بندگان خود بخواهد آيات خود را نازل مى كند، لذا خشم خداوند يكى پس از ديگرى آنها را فرو گرفت و براى كافران مجازاتى خوار كننده است(90 بقره)

نکته تفسیری:

کدام معامله؟ چرا زیانبار؟سرمایه معامله چه بود؟

يهود در كتاب هاى خويش ديده بودند هجرتگاه پيامبر اسلام بين كوه «عير»و كوه «احد» (دو كوه در دو طرف مدينه ) خواهد بود، يهود از سرزمين خويش بيرون آمدند و در جستجوى سرزمين مهاجرت رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرداختند، در اين ميان به كوهى بنام «حداد» رسيدند گفتند «حداد» همان «احد»است در همانجا متفرق شدند و هر گروهى در جائى مسكن گزيدند. يهود معامله زيان آورى انجام دادند، چرا كه در آغاز از مناديان اسلام بودند و براى پيروى از پيامبر موعود از سرزمينهاى خود كوچ كرده بودندزندگى در مدينه را با تمام مشكلاتش براى رسيدن به اين مقصود برگزيدند، اما پس از ظهور پيامبر اسلام ، تنها به خاطر اينكه او از بنى اسرائيل نيست و يا منافع شخصيشان را به خطر مى اندازد به او كافر شدند، چه معامله اى از اين زيانبارتر كه انسان نه تنها به مقصودش ‍ نرسد بلكه پس از صرف تمام نيروها در جهت ضد آن قرار گيرد، و خشم و غضب خدا را براى خود فراهم سازد.


در اينجا سرمايه معامله را اصل وجود آنان ذكر مى كند چرا كه با كفر، ارزش هستى آنها به كلى سقوط مى كند گوئى فاقد شخصيت خود مى شوند، و به تعبير ديگر به بردگانى مى مانند كه وجود خود را فروخته و به اسارت ديگرى در آمده اند، آرى آنها اسير هوى و بنده شيطانند.

گاه انسان عاشقانه به دنبال حقيقتى مى دود، ولى هنگامى كه به آن رسيد و آن را مخالف منافع شخصى خود ديد بر اثر هوا پرستى به آن پشت پا مى زند و آن را وداع مى گويد بلكه گاه به مخالفتش برمى خيزد

تفسیر نمونه ج 1 خلاصه صص 342 تا 344


حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 19ام مرداد, 1393

روزی نادرشاه با سید هاشم خارکن که از روحانیون بنام بود در نجف ملاقات کرد.

نادر خطاب به سید هاشم گفت: شما واقعا همت کرده اید که از دنیا گذشته اید.

سید هاشم با همان وقار و آرامش روحانی مخصوص به خود گفت:

بر عکس شما همت کرده اید که از آخرت گذشته اید.


حکایت و حکمت2/ حسین دیلمی/ ص 13

آسوده باش!

نوشته شده توسطصداقت...! 19ام مرداد, 1393

زهد یا بی رغبتی به دنیا به معنای نداشتن مال نیست؛

بلکه به معنای دلبسته نبودن به دنیاست.

اگر دنیا ناپایدار و همراه با سختی هاست

و اگر دلبسته شدن و لذت خواهی آن پیامدهای تلخ را دارد، پس نباید به آن دل بست.

آنچه را نپاید، دل بستگی نشاید


رضایت از زندگی/ عباس پسندیده/ ص 333