ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(11)

نوشته شده توسطصداقت...! 17ام مرداد, 1393

گفتند: از خدايت بخواه براى ما روشن كند بالاخره چگونه گاوى باشد؟ زيرا اين گاو براى ما مبهم شده ! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!.(70 بقره)

نکته تفسیری:

چرا بنی اسرائیل این قدر سوال می کردند؟ چرا این قدر توصیف برای  یک گاو؟چه درسی برای ما دارد؟

بدون شك سؤ ال كليد حل مشكلات و بر طرف ساختن جهل و نادانى است ، اما مانند هر چيز اگر از حد و معيار خود تجاوز كند، و يا بى مورد انجام گيرد، دليل انحراف و موجب زيان است ، همانگونه كه نمونه اش در اين داستان قابل مشاهده است. شايد براى اينكه مى خواستند حقيقت ، لوث گردد و قاتل معلوم نشود، و اين اختلاف همچنان ميان بنى اسرائيل ادامه يابد. از اين گذشته افراد لجوج و خود خواه غالبا پر حرف و پر سؤ الند، و در برابر هر چيز بهانه جوئى مى كنند.قرائن نشان مى دهد كه اصولا آنها نه معرفت كاملى نسبت به خداوند داشتند و نه نسبت به موقعيت موسى (عليه السلام ).

تكليف بنى اسرائيل در آغاز، مطلق و بى قيد و شرط بود، اما سختگيرى و سرپيچى آنها از انجام وظيفه ، حكم آنها را دگرگون ساخت و سختتر شد.

اوصاف و قيودى كه بعدا براى اين گاو ذكر شده ممكن است اشاره به يك حقيقت اجتماعى در زندگى انسانها بوده باشد: قرآن گويا مى خواهد اين نكته را بيان كند كه گاوى كه بايد نقش احيا كننده داشته باشد، ذلول يعنى تسليم بدون قيد و شرط، و باربر و اسير و زير دست نباشد، همچنين نبايد رنگ هاى مختلف در اندام آن به چشم بخورد بلكه بايد يكرنگ و خالص باشد.
به طريق اولى كسانى هم كه در نقش رهبرى و احياء كردن اجتماع ظاهر مى شوند و مى خواهند قلبها و افكار مرده را احيا كنند، بايد رام ديگران نگردند، مال و ثروت فقر و غنى ، قدرت و نيروى زورمندان ، در هدف آنها اثر نگذارد، كسى جز خدا در دل آنها جاى نداشته باشد، تنها تسليم حق و پايبند دين باشند هيچگونه رنگى در وجودشان جز رنگ خدائى يافت نشود، و اين افراد هستند. كه مى توانند بدون اضطراب و تشويش به كارهاى مردم رسيدگى كرده ، مشكلات را حل نموده ، و آنها را احياء كنند.ولى دلى كه متمايل به دنيا و رام دنيا است ، و اين رنگ وى را معيوب ساخته ، چنين كسى نمى تواند با اين عيب و نقصى كه در خود دارد قلوب مرده را زنده سازد و نقش احيا كننده داشته باشد.

تفسیر نمونه/ ج1/ خلاصه صص 307 تا 309  

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 16ام مرداد, 1393

یکی از بزرگان عرفا می گفت:

سی سال است از یک الحمدلله که گفته ام در پیشگاه خدا استغفار می کنم.

گفتند: چگونه بوده است؟ گفت حریقی شب هنگام در بغداد روی داد.

من بیرون رفتم تا وضع دکان خود را ببینم. گفتند حریق از مغازه تو دور است.

گفتم: الحمدلله سپس با خود گفتم:

فرض کن دکان تو نجات یافته آیا به مسلمانان نمی اندیشی؟!


حکایت و حکمت2/ حسین دیلمی/ ص 42

امضا می کنیم!

نوشته شده توسطصداقت...! 16ام مرداد, 1393

قلب ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است.

قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید تا برای شما امضا کنیم که

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنجا هست.!


جرعه وصال/ چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت/ ص 28

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(10)

نوشته شده توسطصداقت...! 16ام مرداد, 1393

 

كسانى كه (به پيامبر اسلام ) ايمان آورده اند، و يهود و نصارى و صابئان  آنها كه ايمان بخدا و روز رستاخيز آورده اند و عمل صالح انجام داده اند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است ، و هيچگونه ترس و غمى براى آنها نيست(62 بقره)

نکته تفسیری:

این آیه چه می گوید؟  یعنی پیروان هر دینی به آیین خود عمل کنند اهل نجاتند؟

مى گويد آنچه ارزش دارد واقعيت و حقيقت است، نه تظاهر و ظاهرسازى ، در پيشگاه خداوند بزرگ ايمان خالص و عمل صالح پذيرفته مى شود كسانى كه به پيامبر اسلام ايمان آورده اند و همچنين يهوديان و نصارى و صابئان  آنها كه ايمان به خدا و روز قيامت آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است بنابراين نه ترسى از آينده دارند و نه غمى از گذشته.


اولا به خوبى مى دانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى كنند، قرآن در آيه 85 سوره آل عمران مى گويد: و هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد. بعلاوه آيات قرآن پر است از دعوت يهود و نصارى و پيروان ساير اديان به سوى اين آئين جديد اگر تفسير فوق صحيح باشد با بخش عظيمى از آيات قرآن تضاد صريح دارد، در اينجا دو تفسير از همه روشنتر و مناسبتر به نظر مى رسد.

1 - اگر يهود و نصارى و مانند آنها به محتواى كتب خود عمل كنند مسلما به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) ايمان مى آورند چرا كه بشارت ظهور او با ذكر صفات و علائم مختلف در اين كتب آسمانى آمده است

2 - اين آيه ناظر به سؤ الى است كه براى بسيارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده ، آنها در فكر بودند كه اگر راه حق و نجات تنها اسلام است ، پس تكليف نياكان و پدران ما چه مى شود؟
در اينجا آيه فوق نازل گرديد و اعلام داشت هر كسى كه در عصر خود به پيامبر بر حق و كتاب آسمانى زمان خويش ايمان آورده و عمل صالح كرده است اهل نجات است ، و جاى هيچگونه نگرانى نيست .
بنابراين يهوديان مؤ من و صالح العمل قبل از ظهور مسيح ، اهل نجاتند، همانگونه مسيحيان مؤ من قبل از ظهور پيامبر اسلام .


تفسیر نمونه/ ج1/ خلاصه صص 282 تا 285

کو صبر و چه دل!

نوشته شده توسطصداقت...! 15ام مرداد, 1393

گفتی که تو را شوم مدار اندیشه

دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه

کو صبر و چه دل کانچه دلش می خوانند

یک قطره خون است و هزار اندیشه

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 15ام مرداد, 1393

فقیری تهیدست خواجه ای ثروتمند را گفت: اگر من در سرای تو بمیرم با من چه می کنی؟

خواجه گفت: کفن می کنم و به گور می سپارم.

فقیر گفت: امروز به زنده گی مرا پیراهنی پوشان و چون بمیرم بی کفن به خاک بسپار.

خواجه بخندید و او را پیراهن بخشید.


حکایت و حکمت 2/ حسین دیلمی/ ص 52


 
مداحی های محرم