ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



دعای تحویل سال!

نوشته شده توسطصداقت...! 29ام اسفند, 1394

تعطیلات امسال خیلی کوتاهتر از سال های قبل به نظر می رسد. هنوز شروع نشده نگران اتمامم. شاید چون بیشتر برنامه ریزی هایم، رویکردی جبران گونه برای سستی های سال قبل دارد. مادر نگران خانه تکانی های باقیمانده و من هم به جای حمایت از مادر، همدست پدر که تمیز است، تمیز کردن می خواهد چکار.

گاهی سری به وبلاگ های دوستان می زنم. برخی ها  از دعای سال تحویل نوشته اند، حضور در مناطق جنوب،  زیبایی های دعا در حرم و …. توفیق حضور در زیارتگاهی را ندارم اما از دعا کردن که منع نشده ام. به دعاهای زیادی فکر کردم. مثل دعای اهل دل و اخلاص یعنی دعا برای فرج. مثل دعای بزرگواران برای سلامتی همه شیعیان و کشور اسلامی. مثل دعای یا مقلب القلوب و … جای شرمندگی داشت اما انگار صدق دلم با این دعاها هماهنگ نبود.  

در همین کش مکش افکار، صدای زنگ شنیده شد. خانم همسایه  که از اقوام است. بعد از ورود، از خانه تکانی از مادرم سوال نمود و نگاهی به من و خوش به حالی به مادرم گفت از داشتن کمک. مادرم لبخند ملیحی زد و نگاهی معنادار به کمکش انداخت. نگاه خانم همسایه  که به گوشه هال افتاد رو به من کرد و چرا هنوز کتاب هایت را جمع نکرده ای، این دفتر دستک و لپ تاپ را ببر یک گوشه بگذار که دید نداشته باشد. بس است دیگر همه عمرت را صرف این چیزهای بی خود کردی و …. با طمانیه کامل پاسخ دادم،  از اتاق کوچ کرده ام این ها وسایلی است که به آن نیاز دارم. اتاق را گذاشته ام برای مهمان ها. از جوابم استقبالی نکرد.

 از حرفش ناراحت نشدم. این حرف ها از خیلی ها شنیده می شود و تازگی ندارد اما  از حرفش دعای تحویل سال را یافتم. خدایا پناه می برم به تو از  افکاری که مردم سرزمینم ایران اسلامی، در دید بودن کتاب را قبیح، اما نمایش گذاشتن ثروت و فخر فروشی را زیبا بداند. و پناه می برم به تو از علمی که نتیجه اش هدر عمر است و لا ینفع از دیدگاه  فقط خودت ای خدای کریم!

دعای سال تحویل

نوشته شده توسط: صداقت/29 اسفند94

چگونگی همراه شدن با حضرت زهرا علیها سلام و آل الله (2)

نوشته شده توسطصداقت...! 23ام اسفند, 1394

* شانیت و عظمت حضرت زهرا علیها سلام در ذهن و عقل ما ناسوتی ها نمی گنجد. اگر همه آب ها ی روی زمین در یک لیوان جا شد ما هم این عظمت را می فهمیم اما در فهم خود می توانیم برداشت هایی داشته باشیم.

*حضرت زهرا علیها سلام 138 اسم و لقب دارند.

* گفته شد حضرت را زهرا نامیده اند به دو دلیل: یکی از زهره است به معنای نورانی . یعنی جنس حضرت از نور است. و دوم زهرا بودند چون آرامبخش خانه علی علیه السلام بودند. لذا هرکسی بخواهد همراه زهرای مرضیه علیها سلام باشد باید به گونه ای تربیت شود و شخصیت او به گونه ای باشد که هر جا قرار می گیرد باعث آرامش باشد. پس کسی که با رفتار و زبان و … مردم را اذیت می کند همراه اهل بیت علیهم السلام نیست.

* اهل بیت علیهم السلام هر کجا قرار می گرفتند مایه برکت و آرامش و امید و وحدت و همدلی  و رحمت و آرامش بودند. زهرا یعنی مرکز سکینه و آرامش

* عوامل سکینه و آرامش چیست؟
از دیدگاه قرآن 4 چیز باعث سکینه و آرامش می شود و 4 چیز موجب سلب آرامش و سکینه.

ادامه »

چگونگی همراه شدن با حضرت زهرا علیها سلام و آل الله (1)

نوشته شده توسطصداقت...! 20ام اسفند, 1394

* محبت به اهل بیت علیهم السلام و عشق به آل الله چقدر ما را با ایشان همراه نموده است؟

اولا  باید یک چیز روشن شود. شیعه و محب با هم متفاوتند و دایره محبت بسیار وسیع است.  ظرف محبت اهل بیت مثل آکواریوم ا ست  و همه جور آدمی در آن دیده می  شود. شیعه، سنی، بودایی، هندو و یهودی و مسیحی و حتی کسانی که خدا را قبول ندارند و جهان بینی مادی دارند چون تاریخ و قانون و علم و تجربه و اخلاق را قبول دارند. از طریق تاریخ شیفته اهل بیت می شوند. ما کسانی را داریم که اصلا مسلمان نیستند اما در مورد حضرت علی علیه السلام کتاب نوشته اند. مثل جرق جرداق  که در مورد اهل بیت علیهم السلام به خصوص در مورد شخصیت حضرت علی علیهم السلام کتاب دارد.

محب زیاد است. اما شیعه بودن مداله. کسی که قلابی مدال را بر شانه بزند جرمه و هرچه مدال بالاتر جرم بالاتر.

* امام حسن عسگری در سامرا که بودند قاضی ا لقضاتی بود سنی که شیفته حضرت بود. داشت از کوچه رد می شد

ادامه »

خار مغيلانم آرزوست!

نوشته شده توسطصداقت...! 18ام اسفند, 1394

وقتي تمام حساب كتاب هاي انسان گونه تمام شد نگاهي به ساعت انداختم. براي شركت در كلاس فردا كه ساعت 8 برگزار مي شد، بايد 4 صبح بيدار مي شدم . كمتر از سه ساعت براي استراحت باقي بود.  تجربه اول نبود و با خيال راحت خاموشي زدم. پلك هايم را كه باز كردم و نگاهي به گوشي ، هوش از سرم پريد.  كمتر از ده دقيقه به ساعت 5 صبح و حركت اتوبوس باقي مانده بود .


براي تصميم گيري فقط چند لحظه فرصت داشتم ، گذشته و  حال و آينده را مرور كردم.  گذشته  كلاس روز قبل بود و 8 شب رسيدن به منزل، بيش از 5 ساعت نشستن در اتوبوس با حركات گهواره اي، 8 تا نزديك دو شب، سر در لپ تاپ و  … و آينده سفري به شهر غريب، بدون محرم، تنها، شب انتخابات و شلوغي شهر ، بازگشت ساعت 8 شب و   …. زمان حال اينكه وقوع حادثه نادر قطعي آب. مسواك نزده،  و ضو گرفتن با آب پارچ يخچال و خلاصه نفهميدم چطور  تصميم قاطع بر نرفتن، در عرض 10 دقيقه تبديل شد به مساعدت خانواده تا مسافربري  و نشستن  روي صندلي سرد اتوبوس. حركت اتوبوس قبل از اذان صبح است و  بايد تا نزديك مقصد وتوقف اتوبوس در نماز خانه صحرايي كه خبري از آب نبود براي وضو، بيدار بمانم.  

خدا را شكر كلاس با محتوا بود و مفيد. هر چه خستگي غالب مي شد نگاه مي كردم به حضاري كه با بچه شير خواره آمده بودند و مشكلاتش .  سر و صداهاي كودكانه و نگراني از برخورد بقيه و تحمل غر زدن برخي ها. كلاس تا ساعت 3 طول كشيد.

وقتي رسيدم ترمينال حدود يك ساعت تا حركت تنها سرويس بعد از ظهر  فرصت داشتم.نماز خانه رفتم تا كمي آسوده خاطر باشم. همه گنجايش نماز خانه 5 نفر است كه بيش از اين تعداد حضور داشتند. كسي نماز نمي خواند. يكي ناهار مي خورد و يكي بزك مي كرد. يكي دراز كشيده بود و دو نفر براي باز و بسته بودن پنجره دعوا مي كردند و هر كلامي از دهانشان خارج مي شد و يكي پفك مي خورد و من هم خسته فقط سكوت كردم و به جاي آرامش ويران شدم.

يكي از بزك كننده سوال كرد شستن اين رنگ ولعاب ها براي وضو سخت نيست؟ گفت  نماز نمي خوانم نماز يعني چه و بماند. تمام راه فكر مي كردم. سختي هاي خودم كنار، نگراني مادر، دل پريشاني پدر، عمر استاد، هزينه ها و … براي چه بود؟ چه آوره بودم از هزينه يك روز عمر؟

يادداشت ها را مرور كردم اگر مي گفتم علمي كه فراموش مي شد خسارت بود. صداي كودكي كه صندلي پشت سر من نشسته بود مرا ياد دعاي صبح استاد در حق دو كودك مهمان جلسه انداخت«ان شاء الله خدا اين دو كودك را خار چشم دشمنان اسلام و شيعه  قرار دهد». شرمنده شدم. كاش  مي توانستم باور كنم اين دعا در حقم مستجاب شده  است اما مگر بي تفاوتي ام  نسبت به نافرماني محبوب و گرفتاري  هم وطنان شيعه ام در دام دشمن،  از صبح تا نمازخانه ترمينال ، مي گذاشت؟!!  چقدر تلخ بود لمس تلاش ها و گذر عمرها و حالا يك شيعه بي خطربراي دشمن .  دست خالي با يك آرزو بازگشتم« خار مغيلانم آرزوست»!

 

نوشته شده توسط: صداقت 17 اسفند 94

یکی از عوامل انحراف جامعه اسلامی از دیدگاه حضرت زهرا علیها سلام!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام اسفند, 1394

* یکی از اقداماتی که حضرت زهرا علیها سلام در طول عمر کوتاه خود انجام دادند آسیب شناسی و بررسی آفت های دینداری  و معرفی عواملی بود که باعث سقوط جامعه دینی می شود.

* چگونه شد که جامعه ای که پشت سر رسول خدا نماز می خواندند، فضیلت های حضرت زهرا علیها سلام و امام علی علیه السلام را دیده بودند، در جنگ ها شرکت کرده بودند و … در مدت کوتاهی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم ضمن حضور در غدیر خم دست از علی علیه ا لسلام برداشتند؟ یا چه شد که آنها که برای امام حسین علیه السلام نامه العجل نوشتند مقابل او شمشیر کشیدند؟ چه می شود که انسان دست از خدا و پیامبر و امامش بر می دارد؟

* حضرت زهرا علیها سلام در قسمتی از خطبه فدکیه می فرمایند:

«وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبُونَ…»

دو نکته در مورد این فرمایش حضرت زهرا علیها سلام وجود دارد

اول: حضرت نمی فرماید شیطان نبوده است شیطان همیشه هست اما تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود جرات جولان نداشت.

دوم: حضرت همه تقصیر را به گردن شیطان نینداختند.  تنها کاری که شیطان کرد شما را صدا زد دعوت کرد . امیر المومنین علی علیه السلام هم شما را دعوت کرد شما خودتان دعوت شیطان را لبیک گفتید.(سوره ابراهیم ایه 23)

بنابراین یکی از عوامل جدایی از خوبی ها شیطان است.  انسان لازم است دشمنش را بشناسد و راه مقابله با او را بداند.

* چگونه شیطان بر من مسلط می شود؟ در منابع دینی شیطان از چند راه بر مسلمان روزه گیر نماز خوان روضه برو مسلط می شود:
اصولا شیطان بر خلاف تصور ما سراغ انسان های ضعیف و گناهکار نمی رود. اتفاقا شیطان سراغ همه می رود. حتی انبیا و اولیای الهی حتی اگر نتواند تسلط یابد شانس خود را امتحان می کند (سه ستون رمی جمرات در مکه محل نزول شیطان بر ابراهیم خلیل  است)

اول: از راه کینه ، اختلاف، تفرقه

امام علی علیه السلام در نامه 47 نهج البلا غه شب شهات خود اولین جمله وصیت ایشان این بود: حسنم حسینم شما را سفارش می کنم به اصلاح ذات بین.
روز عاشور ا امام حسین علیه السلام به لشکر یزید فرمود مردم حلال خدا را حرام کرده ام حرام خدا را حلال کرده ام … گفتند بغضا لابیک
در روایت داریم اگر همه بدی ها در مخزنی جمع شود کلید آن کینه است.
در قرآن 140 آیه با عبارت دعایی داریم این دعا را زیاد در قنوت خود بخوانید: ربنا  وَلا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا (حشرآیه 10)

دوم:  رسول خدا از مسجد خارج شدند. شیطان جلو درب مسجد ایستاده بود. به حضرت فرمود امتت را منحرف می کنم. حضرت فرمود چگونه امت نماز خوان مرا منحرف می سازی؟ شیطان گفت: اکثر مردم را از سه راه منحرف می کنم
سود فراوان حرام پیشنهاد می کنم و مشکلات زندگی را یاد اور می شوم (رشوه و ربا و … و دختر داری و پسر داری، ازدواج و خانه و …).
وسوسه اش می کنم پول حلال خود را که با زحمت زیاد به دست آورده در راه حرام خرج کند
وسوسه اش می کنم حقوق شرعی خود را پرداخت نکند (خودت زحمت کشیده ای چرا خمس بپردازی؟)
محور هر سه راه لقمه حرام است.

سوم: خطر گناه و زشتی آن را زینت می دهم. (اگر توجیه گر شدی نشانه تسلط شیطان است)
دیوار نم بزند با یک قوطی رنگ  زیبا نمی شود یک هفته نشده دوباره زشتی ان مشخص می شود.
انسان توجیه گرتوفیق توبه پیدا نمی کند چون خود را مقصر نمی بیند. (غیبت می کند می گوید جلو چشمش هم می گویم، رشوه می خورد می گوید شیرینی، دروغ می گوید می گوید مصلحتی و …)

چهارم: تسویف در خوبی ها(امروز و فردا کردن)
ده شب روضه  حضرت زهرا سلام الله برقرار است  امشب بریم فلان جا وقت زیاد است، حالا کاسبی کن کو تا قضا شدن نماز و نماز اول وقت را از دست می دهد و …

 

شنیده شده از: حاج شیخ علیرضا صادقی واعظ/ 11 اسفند 94/ مراسم شهادت حضرت زهرا علیها سلام/ ساعت 8 الی 9 شب.

چرایی برپایی ایام فاطمیه!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام اسفند, 1394

ميزان عظمت و منزلت هر «روز» به اندازه فضيلت و بزرگى صاحب آن است؛

از اين روي‌ايامي كه متعلق به اهل‌بيت(عليهم السلام) مى‌باشد، شايسته والاترين تکريم‌ها و تعظيم‌هاست.

در اين ميان، ايامى كه منسوب به حضرت صدّيقه طاهره(عليها السلام) مي‌باشد، سزاوار والاترين بزرگداشت‌هاست؛

چرا كه فاطمه(عليها السلام) در پيشگاه خداوند و در نزد فرشتگان، پيامبران، امامان و اولياى الهى، داراى مقامى بي‌بديل و منزلتى بس عظيم است.

او يگانه دختر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، تنها كفو على مرتضى(عليه السلام)،

مادر مهربان ائمه هُدى(عليهم السلام)و بزرگ‌ترين بانوى جهان اسلام؛ بلكه برترين بانوى عالم است:

مگو دختر! نه! تاج خلقت آباى روحانى *** مگو دختر! كه او سبع المثانى را بُوَد ثانى

مخوانش زن كه مردان خرد در وى به حيرانى *** مگر امّ الكتاب است اين بتول از وحى سبحانى.( 1)

آرى، به فرموده ذريه فاطمه، تجليل از مقام فاطمه(عليها السلام)؛

تكريم ايمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ايثار، جهاد، شهادت

و در يك كلام، مكارم اخلاق است؛ مكارم اخلاقى كه پدر بزرگوار آن بانو براى اتمام آن مبعوث شد.(2)

برپايى مراسم جشن و سرور در ايام ولادت اهل‌بيت(عليهم السلام) و نيز تشكيل محفل‌هاى سوگوارى در ايام شهادت آن بزرگواران، از جمله شعاير الهى است كه تعظيم و بزرگداشت آن، هم نشانه پاكى و تقواى قلوب است و هم تثبيت كننده آن: وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(3) هر كه نشان‌هاي خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهيزگارى دل‌هاست.

اساساً آنچه در اسلام شعاير الهى و دينى معرفى شده، به سبب تأثير مطلوبى است كه در نفوس و اذهان مردم مي‌تواند داشته باشد. احترام و بزرگداشت شعاير، اثرى عميق در روح مردم برجاى مي‌نهد و اين از آن روى است كه يك تبليغ دسته جمعى، مي‌تواند از بسيارى تبليغ‌هاي انفرادى پر اثرتر و کاري‌تر باشد. يكى از واقعيت‌هاي روانشناسى اجتماعى اين است كه امور دسته جمعى و عمومي‌، چه حق باشد، چه باطل، تأثيرات عظيم و عميقى در اذهان و نفوس انسان‌ها بر جاى مي‌گذارد.

1.شعر از فؤاد كرمانى، اختران ادب: ص 79

2. با الهام از پيام حضرت آيت‌الله سيد على حسينى خامنه‌اى به سمينار كوثر در شيراز (در زمان تصدى رياست جمهورى)، 20/11/66.

3. حج (22): 32.

 منبع: مشاهده شده در کتاب جامی از زلال کوثر/ آیت الله مصباح یزدی/ صص 49 و 50