موضوعات: "نکته ها و آموزه ها" یا "دریای پر گهر" یا "فقط خدا" یا "مهدویت" یا "نشانه های خدا در زمین" یا "پیام قرآنی"
عمرت برفت و چاره کاری نساختی!
نوشته شده توسطصداقت...!چـون شـادمانی و غـم دنیـا مقیــم نیست فرعون کامـران به و ایـوب مبتـلا
غـم نیـست زخـم خـورده راه خـدای را دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
مابین آسمان و زمین جای عیش نیست یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟
عمرت برفت و چاره کاری نســاختی اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیــا
کردار نیک و بد به قیامت قریـن توست آن اختیـار کن که تـوان دیـدنش لقـا
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش!
نوشته شده توسطصداقت...! 11ام تیر, 1393نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
ولیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
مائیم و کهنه دلقی!
نوشته شده توسطصداقت...! 10ام تیر, 1393بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
مائیم و کهنه دلقی کاتش در آن توان زد
راهکار جذب مردم به دین!
نوشته شده توسطصداقت...! 10ام تیر, 1393اگر درست به قرآن عمل می کردیم،
با عمل خود دیگران را جذب می کردیم؛
زیرا مردم غالبا-به جز عده معدود- خواهان و طالب نور هستند.
جرعه وصال/ چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت/ ص 114
حکایت!
نوشته شده توسطصداقت...! 10ام تیر, 1393نا خوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند. صاحبدلی بر او بگذشت، گفت: تو را مشاهره چند است؟
گفت: هیچ، گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی دهی؟
گفت: از بهر خدا می خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان
گر تو قرآن برین نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی
مشاهره: حقوق ماهانه ؛ نمط: روش ؛ رونق: آبرو
گزیده گلستان سعدی، سید علی اکبر میر جعفری/ ص 120
ما را رها کنید!
نوشته شده توسطصداقت...! 9ام تیر, 1393از درس و بحث مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا از این سراب
هر چه فراگرفتم و هر چه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس حجاب
دم در نیاور و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده، گفتار نا صواب!
کم نشود سوز و گدازم!
نوشته شده توسطصداقت...! 9ام تیر, 1393گر دست رسد در سر زلفین تو بازم
چون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم
زلف تو مرا عمر درازست ولی نیست
در دست سر موئی از آن عمر درازم
حافظ غم دل با که بگویم که در این دور
جز جام نشاید که بود محرم رازم