موضوعات: "نکته ها و آموزه ها" یا "دریای پر گهر" یا "فقط خدا" یا "مهدویت" یا "نشانه های خدا در زمین" یا "پیام قرآنی"
عمرت برفت و چاره کاری نساختی!
نوشته شده توسطصداقت...!چـون شـادمانی و غـم دنیـا مقیــم نیست فرعون کامـران به و ایـوب مبتـلا
غـم نیـست زخـم خـورده راه خـدای را دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
مابین آسمان و زمین جای عیش نیست یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟
عمرت برفت و چاره کاری نســاختی اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیــا
کردار نیک و بد به قیامت قریـن توست آن اختیـار کن که تـوان دیـدنش لقـا
بس کنید!
نوشته شده توسطصداقت...! 12ام شهریور, 1393ای اسیران آرزوها بس کنید!
زیرا صاحبان مقامات دنیا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افکند.
ای مردم! کار تربیت خود را خود به عهده گیرید و نفس را از عادت هایی که به آن حرص دارد بازگردانید.
نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی/ حکمت 359/ ص 511
حکمت!
نوشته شده توسطصداقت...! 12ام شهریور, 1393به حسرت می میرند آنان که
دارند و نمی خورند
می دانند و عمل نمی کنند
حکایاتی از گلستان سعدی/ سید فرخ زند وکیلی/ ص 77
حکایت!
نوشته شده توسطصداقت...! 12ام شهریور, 1393مردی از غلام خود خواست تا زمینش را گندم بکارد. غلام زمین را به جای گندم جو کاشت. موقع درو مرد به غلامش گفت چرا برخلاف امر من زمین را جو کاشته ای مگر نگفتم گندم بکار؟ غلام گفت گمان می کردم اگر جو بکارم گندم می روید. مرد گفت ای نادان تا به حال دیده ای کسی جو بکارد گندم بروید؟ غلام گفت پس چگونه است که شما گناه می کنید و انتظار ثواب دارید؟ از مکافات عما غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو
کی می توان؟!
نوشته شده توسطصداقت...! 11ام شهریور, 1393گیرم که خون فاخته ریزند، نک شنو
بانگ بلند حق حق او از لب هزار
گیرم که سرو را فکند از جفا تبر
کی می توان بریدز آزادگی تبار
گیرم زبان شمع شبستان شود خموش
با صد زبانه آتش دل می زند شرار
حکمت!
نوشته شده توسطصداقت...! 11ام شهریور, 1393لقمان حکیم به پسر خود گفت:
تو را وصیت می کنم به چهار چیز که در عمل به آنها رستگاری تو حاصل می گردد:
جیره تو از برای دنیا به اندازه ماندن تو در دنیا
توشه تو برای آخرت به قدر ماندن تو در دنیای دیگر
بندگی تو برای خداوند به قدر احتیاج تو به خدا
گستاخی تو به معصیت خدا به اندازه توان تو باشد از برای عذاب خدا
حکایت ها و لطیفه ها/ جلد 3/ شعبانعلی لامعی/ ص 80