« فقط باید!افسوس که آن گنج روان رهگذری بود! »

به همین سادگی!

نوشته شده توسطصداقت...! 17ام اسفند, 1392

امروز هم طبق معمول بسیاری از روزهای سال  خوابم نمی بُرد. در عین حال بسیار خسته بودم آن قدر که میلی به ناهار خوردن نداشتم.  باز هم به احترام قدر دانی از زحمات بی چشم داشت مادرم غذا را به زور خوردم وبعد از آن نه خوابم می برد و نه از  خستگی می توانستم کاری انجام دهم . بعضی حرف ها ظاهرا یک جمله حرف بیشتر نیستند اما گاهی دنیای انسان را زیر سوال می برد. نگاهی به اطرافم انداختم گوشی موبایل روی میز کامپیوتر بود هر چند اهل گوشی و بازی و پیامک و … نیستم اما بهتر از بیکاری است. آن را آوردم و شروع کردم به  گشت و گذار در گوشی. حداکثر عمرش و همراهیش با من نزدیک 5 سال است بنابراین عمرش خیلی هم طولانی نیست.  صندوق دریافت پیام ها را باز کردم و شروع کردم به خواندن پیام ها . به خاطر گنجایش محدود گوشی که حداکثر 150 است فقط پیام های مهم را نگه می دارم. پیام ها را مرور می کنم. صاحب بعضی از این پیام ها چند سالی است اسیر خاکند! نه خیال نکنید پدربزرگ یا مادربزرگی است هم مباحثه ایم دوست 15 ساله ام و هم سن من. کمتر از یک هفته به رفتن سر زندگی مشترکش بیماری خیلی ساده ای داشت حتی وسایلش را هم به منزلش برده بود سالن هم کرایه کرده بودند اما به کما رفت درست روز تاریخ  مراسم عروسیش او را همراهی کردیم تا خانه ابدی یعنی قبر! صاحب بعضی از این پیام ها دو سال است در گیر سرطان است و فقط 5 سال از من بزرگتر است با یک کودک 6 ساله. صاحب بعضی از این پیام ها دیگر باید مادر شده باشد. صاحب بعضی از این پیام ها حالا پدر است و من عمه. محتوای بعضی پیام ها خبر تولد نوزاد است و محتوای بعضی دعوت برای مراسم ازدواج. بعضی ها قبولی کنکور است و بعضی بیان دلتنگی عزیزان بعضی پر از خشم است از اینکه گوشی خریده ای برای چه چرا جواب نمی دهی و حکایت دارد از روزهایی که گوشی در اندرونی کیف است و مرا با آن کاری نیست و بعضی پر از شادی.  بعضی خبر مادر شدنی است که بیماری نوزاد تقریبا سه ساله اش او را از آمدن به حوزه باز داشت و بعضی از اساتیدی که شاید تا آخر عمر یک بار دیگر آن ها را نبینیم و افتخار شاگردیشان را نداشته باشم بعضی پیام شب به خیر دوستان جدید  سامانه وبلاگ ها. خلاصه اینکه ضمن محدویت عمر و فضا از هر جنسی پیام در این گوشی هست و لحظه های شادی و غم را ثبت نموده با کمتر از 100 حرف در چند سطر! درست مثل فرصت عمر که هم محدود است و هم پر از فراز و نشیب. هم ساعت پایانش مشخص نیست و هم اینکه این لحظه ای که قرار است بیاید لحظه شادی است یا غم! اما  با همه این اتفاق های خوب و بد، کنار آمده ام،از همه زمان  گذشته و حالا تکرار لحظه های خوب و بد نهایتش یک لحظه تلخی یا شادی است. زندگی همه اش فرصت است فرصت. هر واقعه ای در زندگی بد یا خوب از ملاک های ما، یک فرصت است. فرصتی که می توانیم از آن استفاده کنیم برای نزدیک شدن به خدا یا دور شدن از او. نه تلخی حادثه ای  ملزم از دور شدن از خداست و نه شیرینی لحظه ای. آنچه لحظه ها را ماندگار می کند و فرصت ها را فرصتی برای با خدا شدن و ماندن
برخورد ما با حوادث است نه خود حوادث به همین سادگی.
پس سعی کنیم لحظه ها را تبدیل کنیم به فرصت های با خدا بودن.
به لحظه های ماندگار با رنگ خدایی.!

دفتر خاطرات/ 1392/12/17

نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام عزیزجان
احوال شما؟
شرمنده خواهری این چند روز اساسی مشغول بودم و فرصت نشد زودتر خدمت برسم…
ان شاالله عفو بفرمایید بانو(بالبخند)…
قرار نشد غمگین بنویسی ها خواهر(بالبخند بیشتر)!!!
غمگین شدم!:(

پاسخ دادن:
سلام عزیز. خوب ب دعای خیر دوستان. دشمنت شرمنده.شارژ فلسفه و منطق
به حالت عادی برگشت؟!(بالبخند)خوشحالم دوباره به دیدار ما آمدید.
غمگین! ان شاء الله همیشه در پناه حق شاد باشید و سلامت. در پناه حق

1392/12/18 @ 16:21
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام

گاهی فکر می کنیم تنها وظیفه ما در قبال دین ایمان و تسلیم قلبی است…

گاهی فکر می کنیم با یک نماز اول وقت و رعایت حجابی همه خلاءهای معنویمان پر می شود…

گاهی فکر می کنیم حسابی آدم حسابی هستیم…
..
..
اما ببینیم قرآن از “الذین آمنوا” چه خواسته است.

منتظر شما هستیم.
یا علی

پاسخ دادن:
با سلام. به وبلاگ خودتان خوش آمدید
خدا ما را از این گاهی ها قرار ندهد و توفیق ایمان واقعی به همه ما عنایت فرماید. از حضور شما سپاسگذارم. در پناه حق

1392/12/18 @ 08:14
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام مهربانم.شب خوش گلم.خیلی زیبا نوشته اید،شما که به این زیبایی خاطرات روزانه اتان را ثبت می کنید ما را هم یاری کنید.به راستی که بسیار زیبا چیزی را به تصویر کشیده اید که روزانه همه ی ما با آن درگیریم.برای همه ی آنها که رفته اند مغفرت و غفران الهی و برای آنها که مریضند دعای سلامتی را از راه دور تقدیم می داریم.تندرست باشید و به مادر مهربانتان هم به پاس تمام زحماتش سلام برسانید.عاقبت بخیر باشید.

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
شب و روز خوش. از اظهار لطف شما صمیمانه سپاسگذارم. ما هم به دعای شما آمین می گوییم. بزرگواری شما را می رسانم. همچنین. همیشه در پناه حق شاد باشید و سلامت.


الحاقیات:
  • 1619239_595310543886239_1052531603_n.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/12/17 @ 00:42


فرم در حال بارگذاری ...