« الهی!هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(31) »

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 18ام شهریور, 1393

پیش از محاکمه سقراط از او پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟ پاسخ داد:

بزرگترین آرزویم این است که به بالاترین نقطه در شهر آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم:

ای دوستان! چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را

به جمع آوری ثروت می گذارانید ؛ در حالیکه

به طور شایسته  در تعلیم و تربیت اطفال خود که

مجبورید ثروت جمع شده را برای آنها باقی بگذارید همت نمی گمارید؟!!!

حکایت ها و لطیفه ها/ جلد دوم/ شعبانعلی لامعی/ ص69

نظر از: مریم [عضو] 

واقعا پند حکیمانه ونابی است
تشکر فراوان

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
از نگاه زیبا و حکیمانهو حضور شما سپاسگذارم
در پناه حق

1393/06/19 @ 21:03


فرم در حال بارگذاری ...