« اين است علي بن الحسين عليه السلام!مي رفت حج! »

همراهی با کاروان کربلا27

نوشته شده توسطصداقت...! 28ام آبان, 1393

چون امام حسين عليه السلام از كار طفل خود فارغ شد. سوار بر اسب شد و روي به آن منافقان آورد. پس مقابل آن قوم ايستاد در حالتي كه شمشير خود را برهنه در دست داشت و دست از زندگاني دنيا شسته و دل به شهادت و لقاي خدا بسته بود(1)

* توضيحات مختصر

* جهاد امام حسين عليه السلام
پس مبارز طلبيد و هر كه در برابر آن فرزند اسد الله الغالب مي آمد او را به خاك هلاك مي افكند تا آنكه كشتار عظيمي نمود و جماعت بسيار از شجاعان و مردان باطل را كشت. ديگر كسي جرأت مبارزه با آن حضرت نداشت.(1 ) و (2)

* وصف جهاد امام حسين عليه السلام توسط راوي
بعضي روات اينگونه گفته اند: به خدا قسم هرگز نديدم مردي را كه لشكرهاي بسيار او را احاطه كرده باشند و ياران و فرزندان او را به جمله كشته باشند و اهل بيت او محصور و مستاصل ن ساخته باشند شجاع تر و قوي القلب تر از امام حسين عليه السلام . چرا كه تمام اين مصائب در او جمع بود به علاوه تشنگي و زيادي حرارت و بسياري جراحت و با وجود اين ها گرد اضطراب و اضطرار بر دامن وقارش ننشست و به هيچ گونه آلايش تزلزل در ساحت وجودش راه نداشت و با اين حال مي زد و مي كشت. گاهي كه دشمن هجوم مي آورد همين كه حضرت شمشير به دست به آنان حمله مي نمود چون  گله گرگ ديده مي رميدند.  و مي گريختند. هر گاه امام عليه السلام بر ايشان حمله ور مي شد - كه شمار آنها به سي هزار نفر مي رسيد- از مقابل حضرت مانند ملخ هاي پراكنده مي گريختند. سپس آن جناب به جايگاه  خود بر مي گشت و مي فرمود لا حول و لا قوه الا بالله

* غيرت امام حسين عليه السلام
امام عليه السلام در حال مبارزه بود كه لشكر بين حضرت و حرم مطهر او قرار گرفت. و جماعتي  جانب خيمه هاي عصمت  گرفت. حضرت چون اين را بدانست فرياد زد «اي شيعيان آل ابوسفيان اگر دين نداريد و از معاد و روز قيامت نمي ترسيد پس در دنيا آزاد مرد و با غيرت باشيد.  اگر خود را عرب مي شماريد  پس به اصل شرافت خود بازگريد( يعني عرب حميت و غيرت دارد.)»
شمر بي حيا ندا داد: اي پسر فاطمه چه مي گويي؟
حضرت فرمود: مي گويم من با شما جنگ مي كنم و شما با من مبارزه مي كنيد. زنان و كودكان مرا چه تقصير و گناه است؟ خيره سران و نادانان و ستمگرانتان  را منع كن كه تا من زنده ام متعرض حرم من نشوند.
شمر صيحه داد اي لشكر از سراپرده اين مرد دور شويد كه كفوي كريم است
و قتل او را مهيا شويد كه مقصود ما همين است.


(1) منتهي الامال/ شيخ عباس قمي / جلد اول/ صص 622 تا 625
(2) لهوف/ سيد بن طاووس/ ترجمه عليرضا رجالي تهراني / صص 160 تا 163

نظر از: يك نفر [بازدید کننده]
يك نفر

سلام علیکم
شنیده بودم که …
وبلاگتون هم عالیه
عالی

پاسخ دادن:
سلام عليكم و رحمه الله
بله مشخصات من است. شما مريميد؟ من به اين نام دوستان زيادي دارم. با عرض معذرت نشاني ديگري اضافه كنيد.
چشم حتما اين وظيفه ماست.
كيفيت از نگاه زيبا پسند شماست.
از حضور زيباي شما سپاسگزارم
در پناه حق

1393/08/28 @ 20:27


فرم در حال بارگذاری ...