« مهار شیطان21بر رخ او نظر از آینه پاک انداز! »

همراهی با کاروان کربلا6

نوشته شده توسطصداقت...! 28ام مهر, 1393

کاروان امام  حسین علیه السلام پس از آن به منزلگاه ذو حُسَم ررسید.(1) و در گذر از منزلگاه قبلی تا این محل  خبر شهادت قیس بن مسهر و رویارویی با حر و لشکریانش  مهمترین رخدادها بود.(2)

توضیحات مختصر

* قیس بن مسهر
امام علیه السلام نامه ای را توسط قیس بن  مسهر به گروهی از شیعیان کوفه از جمله سلیمان بن صرد نوشت. قبل از رساندن نامه حصین بن نمیر از نزدیکان عبیدالله برای تفتیش جلو او را گرفت و قیس نامه را پاره پاره کرد. حصین او را نزد ابن زیاد برد ودر چون و چراهای ابن زیاد گفت که نامه از امام حسین علیه السلام برای جمعی از کوفیان است که نام انها را نمی داند. ابن زیاد از او خواست یا نام آنها را فاش کند یا بر منبر رفته و حسین و برادر و پدرش را لعنت کند و الا او را خواهد کشت. قیس گفت بر منبر رفته و این کار را انجام می دهد. پس بر بالای منبر رفت و پس از ثنای خدا و درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر علی و فرزندانش علیهم السلام رحمت فراوان نثار نمود و عبید الله بن زیاد و پدرش و همه گردنکشان بنی امیه از اول تا آخر را لعنت کرد و سپس گفت: ای مردم! من فرستاده حسین بن علی علیه السلام به سوی شما هستم که در فلان جا از او جدا شدم. دعوتش را اجابت کنید. خبر که به ابن زیاد رسید دستور داد قیس را از بالای قصر به زیر افکندند و به شهادت رسید. امام پس از شنیدن این خبر گریست و فرمود:
خداوندا برای ما و شیعیانمان جایگاهی والا و منزل نیکویی قرار ده و ما را در جوار رحمتت با هم جمع کن که تو بر هر چیزی قادر و توانایی.(2)

* گفت و گوی امام با حر
امام حسین علیه السلام  پس از رویارویی با حر و هزار سوار او از او پرسید با مایی یا علیه ما؟ گفت: یا ابا عبدالله علیه شما امام فرمود: لا حول و لا قوه الا بالله. سخنانی بین امام و حر رد و بدل می شد. سپاه حرهر وقت حضرت مسیری را انتخاب می نمود گاهی از حرکت امام جلوگیری و گاهی حضرت را از مسیر حرکت منحرف می نمودند تا اینکه حضرت روز دوم محرم به کربلا رسیدند.(2)

* گزیده ای از سخنان امام علیه السلام در ذو حسم:
… آنچه را روی داده و پیش آمده است می بینید دنیا واژگونه شده، یعنی آنچه معروف بوده از آن روی گرداندند و از معروف جز اندکی باقی نمانده … زندگی همانند چراگاهی که چیزی ندارد پست و ناچیزاست مگر نمی بینید به حق عمل نمی شود و از باطل پرهیز نمی کنند. مومن واقعی باید حق طلب  و مایل به لقای پروردگار باشد. مرگ ارزشمند نزد من شهادت و زندگی در کنار ستمگران خفت و ننگ است.(1)

( 1) مقتل الحسین علیه السلام / سید ضیاء الدین تنکابنی /صص 38 و 39
(2) لهوف سید بن طاووس/ ترجمه علیرضا رجالی تهرانی/ صص103 تا 111

نظر از: momeni [عضو] 

سلام دوست خوبم

واقعا مطالب این موضوع جدیدت عالیه من که همه را دارم پیگیری میکنم و تصمیم دارم اگه شما اجازه بدید از روشون کپی کنم و چاپ کنم و تو این ایام محرم بین مردم عزادار پخش کنم اینجوری هم یک جور تبلیغ برا محرم میشه خیلی خوب میشه البته اگه شما اجازه بفرمایید چون مطالب خلاصه و گویا است برای مردم عامه… و مردم اینجوری بیشتر با واقعه کربلا آشنا میشن شما موافقید این حرف و این تصمیم را بین طلاب پخش کنم تا بیان و نیت کنن و این کاری که من میخوام انجام بدم اونها هم انجام بدن

در پناه حق

اجرت با امام حسین

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
ممنونم عزیزم. جای بسی امیدواری دارد. این نظر لطف شماست. کل وبلاگ متعلق به خودتان است. من مطالب را از دو کتاب در دسترسم مطالعه، خلاصه و مرتب می کنم محل اختلاف را حذف و موارد مشترک را با استفاده از هر دو منبع تقویت و ترتیب منازل را با استفاده از نقشه حفظ و کنترل می کنم. از منابع دیگر خبری ندارم. هر دو هم منابع معتبری به نظر می رسند. می توانید از استادی برای اطمینان سوال کنید و این لطف را انجام دهید شاید نقطه عطفی باشد در کم کاری های بنده در تبلیغ حضوری.
حق یارتان.
السلام علیک یا ابا عبدالله

1393/07/29 @ 22:06
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام

ای حسین..

این روزها که عطرگلاب و اشکهای روضه تو را احساس می کنم دلم بیشتر از همیشه به هوای نشستن در کنار رود جاری روضه ات پر می کشد تا تیرگیها و آلودگی های یکساله ام را در این جاری زلال بزدایی و روح خسته ام را با طراوت رحمت و نوازشت حیاتی تازه ببخشی…

رقیه رحیمی - التماس دعا

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
از حضور زیبا و حزین شما سپاسگزارم
موفق باشید
محتاجیم به دعای خیر دوستان
در پناه حق

1393/07/28 @ 18:58


فرم در حال بارگذاری ...