« فکر به جواب سوال... | سرمایه حسین است این! » |
پسرم!
نوشته شده توسطصداقت...! 19ام خرداد, 1393… پسرم!
هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت،
و توانایی، رو به کاستی رفت،
به نوشتن وصیت برای تو شتاب کردم،
و ارزش های اخلاقی را برای تو بر شمردم.
پیش از آنکه اجل فرا رسد، و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم،
و در نظرم کاهشی پدید آید، چنان که در جسمم پدید آمد، و
پیش از آن که خواهش ها و دگرگونی های دنیا به تو هجوم آوردند، و پذیرش و اطاعت مشکل گردد
زیرا قلب نوجوان
چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم. پیش از آن که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد،
تا به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را کشیده اند و
تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند…
نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ نامه 31، بند 20، ص 373
سلام علیکم
فکر کنم اگر چینش متن را وسط چین قرار ندهید خیلی بهتر باشد.
موفق باشید
پاسخ دادن:
سلام علیکم و رحمه الله
حضور شما بالواقع باعث افتخار ماست.
از حضور و راهنمایی شما سپاسگذارم.
بعضی از دوستان موافق وسط چین بودن مطالب هستند. به احترام سخن شما از این تاریخ مطالب با موضوع نهج البلاغه را وسط چین قرار نمی دهیم.
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...