« حکایت!بس کنید! »

پیدا کن!!

نوشته شده توسطصداقت...! 12ام شهریور, 1393

هنوز روی صندلی انتظار دفتر مدیر ننشسته بودم که مدیر پاکت را به دستم داد و گفت نامه آماده است. نوشتن و مهر و امضای نامه  پنج دقیقه هم طول نکشید. اما وقتی  نگاه به ساعت کردم بیشتر از یک ساعت در راه بوده ام. مرور که کردم ربع ساعتی منتظر مسافر در ایستگاه شهرمان و نهایتا حساب کردن کرایه دو مسافری که کم بود توسط ما سه سرنشین خانم، عدم پذیرش راننده تاکسی برای رفتن تا دم در محل و پیاده روی 20 دقیقه ای زیر آفتاب 50 درجه، و حالا تکرار همه آنها برای بازگشت به خانه، تازه اول راه است و بردن نامه به مقصد هم یک روزی زمان می برد و قطعی که شد تقریبا 4 سال نیاز به عمر دارد، نگاهی  به کیفم انداختم از ده هزار تومانی صبح  چند هزار تومانی بیشتر باقی نمانده، خستگی و آفتاب و یک روز مسافرت دیگر! داخل تاکسی که نشستم دیگر جانی به بدنم نمانده بود و انگار تحمل این ده دقیقه را نداشتم. از داخل کیفم تسبیح  تربتی که نخ هایش به هم پیچیده شده بود در آوردم و مشغول باز کردن شدم که متوجه سختی انتظار برای رسیدن  م نباشم و در این حین افکارم را مرور می کردم. افکار عجیبی بر من غالب بود؛ مگر مریضی دختر! این همه درد سر و سختی و رفت و آمد و هزینه و عمر برای چه؟ درس می خواهی چه کار؟ تفاوت تو با بقیه چیست؟ کار؟ چند نفر از فارغ التحصیلان موفق به پیدا کردن شغلی شدند؟ کلاس؟ مگر درسی که همه خوانده اند و بالاتر از آن بسیار است کلاس هم دارد؟ این بستگی دارد به اینکه دیگران هم آن را کلاس بدانند و منصف باشند که می دانی خیلی ها نیستند؟ اگر مثل بقیه هم کلاس هایت ازدواج کرده بودی بهتر نبود؟ حالا ازدواجم کردم بچه هم داشتم آخرش که چه؟ اصلا این ها ظلم به خود و خانواده ات نیست؟!  کم کم کار داشت به جاهای باریک می کشید که  ناگهان تسبیح از هم باز شد و باید پیاده می شدم. چند قدمی که تا منزل راه داشتم فکر کردم دیدم حکایت ما و رفتارهایمان حکایت این دانه های تسبیح است و نخ اصلی. اگر پیچیدگی های زندگیمان بعد از باز شدن در افکارمان به رشته ای متصل باشد که زندگی را معنا می دهد که هیچ و الا همه چیز را باخته ایم.  از هر راهی برویم و هر معنایی برای زندگی تعریف کنیم اگر آخرش نرسید به  اتصال به آنکه غنی مطلق است  و همه قدرت در دست او و دنیا و آخرتت بسته به رضایت او همه چیز را باخته ایم و واقعا این همه درد سرکشیدن  و … عین مریضی است.  پس جان خواهر قبل از هر کاری معنای زندگیت را پیدا کن!

نظر از: صانعي [عضو] 

ببخشید عزیزم من نتونستم پیداش کنم.
منظورم اینه که این کدهای حدیث و آمار بازدید و … .یا لینکها رو کجا باید وارد کنم تا فعال بشه؟
ببخشید و قتتون رو می گیرم

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
شما وارد قسمت مدیر وبلاگ شوید/ سربرگ تنظیمات وبلاگ/اجزای وبلاگ/نوار کناری/ کلیک گزینه افزودن شیء/ html آزاد/ وارد کردن کد/ ذخیره/ جابه جا کردن با درگ اند راپ برای نظم اگر خواستید/ بازهم در خدمتم اگر سوالی بود و بتوانم پاسخ دهم

1393/06/14 @ 23:24
نظر از: - [عضو] 

سلام مجدد دوست عزیزم

یک نکته رو فراموش کردم ذکر کنم.

بارها شنیده بودم که ورود به حوزه خواست خداست و ورود به سطح 3 نیز!

و این خواست حکمت هایی دارد که یک حکمت آن امتحان الهی است.

به عینه تجربه کردم در عین اینکه تلاش می کردم برای ادامه تحصیل دیگر به حوزه نروم و در دانشگاه شرکت کنم، با این تفکر که مبادا مسئولیتم را به خوبی انجام ندهم و دِین به گردنم باشد و از طرفی با حضور در دانشگاه با طرز فکر باقی مردم نیز آشنا شوم و از طرف دیگر در رشته ای که دوست می داشتم و در حوزه ای غیر از قم، این رشته نبود… اما باز هم شرایط فراهم شد که دوباره به حوزه بروم. باور کن نه تلاشی داشتم و نه حرکتی. اما دوباره به این راه دعوت شدم و حالا پشیمان نیستم. اما یقین دارم حکمتی داشت که مهمترینش امتحان الهی است.

در امتداد حوزه آمدنم راه های دیگری هم برایم باز شد و لطف های دیگر نیز! اما مطمئن هستم که باید پاسخگوی این ها باشم
می خواستم از تکلیف فرار کنم که تکلیفم سنگین تر نیز شد.

حال این همه سخن گفتم به این برسم که دوستم آمدنت به این راه حکمتی داشته، نمی خواهم نگرانت کنم اما مراقب لحظه هایت باش و مراقب این تکلیف.

که امیدوارم طبق هدفی که از ایجاد این موضوع داشتی تا آخر راه وصل باشی به سر رشته اصلی و لحظه ای زنجیره مسیرت پاره نشود.

آرزومند موفقیت شما
التماس دعا

پاسخ دادن:
سلام مهربان دوست
از بیان نکات ارزشمند و تذکر شما صمیمانه سپاسگذارم.
امیدوارم که از ما هم مثل امثال شما حکم دعوت داشته باشد نه فقط امتحان الهی و اتمام حجت. خدا همه جا هست مهم رشته اتصال است. باور خاص بودن ورود به حوزه باور زیبایی است اما …
موفق باشید
در پناه حق

1393/06/14 @ 14:50
نظر از: صانعي [عضو] 

سلام وب خوبی داری امیدوارم روز به روز پربارتر باشد.
ببخشید من تازه واردم و به فوت و فن های کوثر بلاگ وارد نیستم می تونی راهنماییم کنی که این کدها رو کجا باید وارد کنم؟

پاسخ دادن:
سلام گرامی
از لطف شما سپاسگذارم
ان شاء الله شاهد موفقیت های شما در سامانه باشیم.
تا حدودی می توانم راهنمایی کنم ولی کدام کدها؟
در پناه حق

1393/06/14 @ 10:08
نظر از: alzahra-mo [عضو] 

هر گاه خداوند متعال براى بنده ‏اى خیر بخواهد پس در صورتى كه آن بنده گناهى مرتكب شد به دنبال آن گرفتار نقمت و عذابى او را نموده تا بدین وسیله متوجه طلب آمرزش و استغفار گردد و زمانى كه براى بنده ‏اى بدى را خواسته باشد به دنبال گناهش به او نعمتى مىیدهد تا استغفار را فراموش كرده و در گناه پیوسته بماند .

پاسخ دادن:
سلام گرامی
امیدوارم که خداوند متعال برای همه ما خیر بخواهد. و امیدوارم بصیرتی داشته باشیم که خیر و بد را تشخیص دهیم. از حضور تامل برانگیز شما سپاسگذارم.
در پناه حق


الحاقیات:
  • 109295497-eebe5b908ee7d8d941c6f206f4fe9f89-520.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1393/06/13 @ 17:44
نظر از: رحیمی [عضو] 

سلام دوست عزیزم
من خوب متوجه نشدم
چرا بعد از قبولی کان لم یکن شدید؟؟؟؟
در مورد کار با مدرک حوزه حرفتون رو قبول دارم .منم به افکار و دلسردی شما درباره ادامه تحصیل دچار شدم چون دو بچه دارم و مادر و خواهرم مرتب تلقین می کنن که فقط خودت رو خسته می کنی اما برای خودم یه چیزی خیلی ارزش داره و اون زندگی با چشم های باز و علم و بصیرته و این یعنی وسیله مهمی که ما رو به سعادت اخروی نزدیک می کنه .پس در تصمیمت مصمم باش و وسوسه ها رو بی اعتنا باش.

پاسخ دادن:
سلام با وفا دوست
این جزء قانونه نه ستم. شما باید قبل از تاریخ اعلام شده مرکز دفاع کنید و فارغ التحصیلی خود را ثبت نمایید و الا در ضمن قبول شدن قبولی کنسل می شود. اما معمولا این تاریخ تمدید می شود حداکثر تا اوایل شهریور و شما بعد از ثبت فارغ التحصیلی در صورت عدم تکمیل ظرفیت در تکمیل ظرفیت مرکز مورد نظر قبولی خود را به دست می آورید. بنده دو ماه بیشتر برای اتمام کار و دفاع و … فرصت نداشتم و مشکل این است که اساتید داور باید از مرکز فرصت حضور داشته باشند یعنی تقریبا یک ماه فرصت انتظار غیر قابل پیش بینی
همت و تلاش شما قابل تحسین است. امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و موید و همچنان با این افکار زیبا قرین باشید.
از حضوردوستانه و گرم شما سپاسگذارم
در پناه حق

1393/06/13 @ 11:21
نظر از: - [عضو] 

سلام دوست عزیزم

اول اینکه تبریک میگم، امیدوارم تا آخر راه وصل باشی به سر رشته اصلی و هیچ وقت هیچ وقت از مسیر و هدف اصلی خارج نشی.

واقعا معضلی شده برای خودش ادامه تحصیل و این چیزا.
با چشم خودم افرادی رو می بینم که چند بچه و زندگی و همه رو میگذارن رو هوا (البته به خدا می سپارند) بعد با کلی درد سر میان که درس بخونند. هدفشونم واقعا خوبه … اما همیشه دل نگرونند نکنه در حق بچه و زندگی و همسر و … جفا کرده باشند… خیلی ها هم که یادشون میره هدف از این راه چی بود!؟… این روزها اتفاقا دلم از این آدما خونه … مدرک گرایی و حذب بازی هم داره کم کم آفت حوزه ها میشه… یادشون رفته برای چی و با چه هدفی وارد این راه شدند. فقط می خوان برترین باشند.. فخر فروشی و پرستیژ و رقابت منفی بین مدارس و …

فقط دعا می کنم ما هم اینطوری نشیم الله اعلم خدا از همه آگاه تره

در آخر هم باز براتون آرزوی موفقیت دارم

عاقبت بخیر باشیدعزیزم

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیزو مهربان. از اینکه نظر ارزشمند خود را بیان کردید ممنونم. معمولا این موارد را می گذاریم برای چند سطرنتیجه. تفاوت نتیجه ها خیلی جالب است اما باید بگویم دنبال همان نتایجی بودم که شما گرفته اید و سختی و … اصلا مد نظرم نبوده. خواسته ام بگویم هر معنایی از زندگی داشته باشیم تحصیل، ازدواج، شهرت، آبرو، علم، و … اگر برنگردد به معنای اصلی که خداست و برای خدا بودن زندگی را باخته ایم. مشکلات را ذکر کرده ام برای توجه دادن و تفکر
از حضور گرم و دوستانه شما سپاسگذارم.
در پناه حق

1393/06/13 @ 04:36
نظر از: مریم [عضو] 

سلام عزیزم ان شاءالله موفق باشی درسطح 3 من هم دقیقا وقتی سطح 3 قبول شدم همین مشکل برام پیش اومد وحل شد.
جناب سروان شدی در ارتش امام زمان تبریک
ان شاءالله سرهنگ شی عزیز

پاسخ دادن:
سلام مهربان دوست. از لطف شما سپاسگذارم. تا حالا تعبیراتی به این زیبایی نشنیده بودم. هدف ما از ایجاد این موضوع«تجربه از ما عبرت از شما» بیان مشکلات و خاطرات شخصی نیست بلکه استفاده از این دو مورد برای بیان نتایجی است که لمس شده و حرفی نباشد که خود به آن عمل نکرده باشیم.
از حضور زیبای شما سپاسگذارم
در پناه حق

1393/06/12 @ 22:58
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام گلم. معلومه خواهر جان ما داره چه می کنه.درستون تموم شده و دنبال کارید؟چرا تو همون حوزه محل تحصیل مشغول به کار نمی شید نازنین؟برای شما که کار زیاده.همه ی مردم به یه طلبه و مبلغ دین به شدت احتیاج دارند.راستی خدا قوت بعد از این همه پیاده روی و انتظار و خستگی…

سلاااااام دوست عزیز
از توجه شما سپاسگذارم. جای خرسندیست که یک نفر مطالب را مرور می کند.
کار کجا بود دوست عزیز به همین سادگی؟! مدرسه محل تحصیل؟! هیچ کس به من احتیاج ندارد! برای ثبت نام سطح سه است عزیز. خدا را شکر بعد از دفاع و ثبت فارغ التحصیلی قبولی کان لم یکن شده را به من بازگرداندند البته با پیگیری و …. جای دشمنتان خالی بود این دو ماه. قبولی و مصاحبه و کان لم یکن شدن. اتمام پایان نامه و دفاع و اصلاح و پیگیری و بازگرداندن قبولی و حالا هم ثبت نام و …
در پناه حق

1393/06/12 @ 19:55


فرم در حال بارگذاری ...