« خانه خدا!قول می دهم! »

کدام راه حل؟!!

نوشته شده توسطصداقت...! 23ام فروردین, 1393

امروز ضمن یک توفیق اجباری ما هم به حلقه فرهنگی کلاس های پایه اول تا سوم پیوستیم. به علت جمعیت کم مدرسه همه همدیگر را می شناسیم آن هم تقریبا در حد دوستان صمیمی. البته بنده که معمولا آدم ساکتی هستم این دیگرانند که به بنده لطف دارند تا من با آن ها. اما قلبا همه ساکنان حوزه را دوست دارم و برایشان احترام قائلم چه طلبه چه استاد چه مسئول اجرایی و …
هر چندشاید هر کدام  رفتار خاص و گاهی نا مربوط به محلی که در آن رفت و آمد می کنیم 
و غیر قابل توقع و پذیرش داشته باشیم
اما دقت که کنیم هر کسی یک ویژگی خاص و دوست داشتنی دارد برای شناخته شدن به نیکی.
سرگروه که از فارغ التحصیلان همین محل است شروع به سخن کرد.
اول کلام حدیثی از حضرت زهرا علیها سلام گفتند و اشاره به علت وجوب نماز از خدا و … نمودند.
سپس سوالی مطرح کردند و خواستند همه نظر خود را بگویند. قرار شد هر کسی راه کار آرامشش در مواقع سختی و مشکلات را بیان کند تا شاید برای بقیه هم مفید باشد
اول خودشان راه کارشان را مطرح کردند بعد به نوبت…
یکی گفت به وفور صلوات می فرستد، یکی گفت به آیه و ان یکاد علاقه دارد، یکی گفت معجزه اش در آیت الکرسی است یکی گفت می نویسد، یکی گفت زیارت می رود، یکی گفت نماز جعفر طیار می خواند ویکی گفت به آن فکر می کند می گوید حتما فلان گناهی انجام داده ام عقوبتش را می بینم و استغفار می کنم ویکی گفت ناد علی می خوانم و یکی گفت شخصی را می شناسد که با دیدنش به آرامش می رسد و یکی گفت با امام زمانم حرف می زنم … ویکی هم گفت قدم می زند آن هم تنها اما در اتاقش. کم کم با گرم شدن بحث  یکی دو نفرهم عکس العملشان را در زمان  عصبانیت بیان کردند یکی گفت فریاد می زند و یکی گفت گریه می کند ویکی گفت وقتی با همسرم بحث می کنیم دخترم تمام حرف های ما را می نویسد و به من می دهد برای خواندن می گفت از مرورش شرمسار می شوم خلاصه زمان تمام شد و جمع بندی صورت نگرفت البته چنین قصدی هم در کار نبود هدف صرفا راه کار بود.
اما اگر بخواهم  همه آنچه را امرو زشنیدم برای شما در یک جمله  خلاصه  کنم می گویم
هر کسی مستقیم یا غیر مستقیم سری می زند به خدا
یش!

دفتر خاطرات شخصی/1393/1/23

نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام خواهرجان
حال شما؟
خوبید ان شاالله؟
شرمنده این مدت به دلیل مشغله ها حسابی محروم شدم از فیض هم کلامی با شما…
بزرگواری کردید و چند سری پیام گذاشتید اما شرمنده!حسابی شرمنده جانم(بالبخند)…
چه خبرها؟

پاسخ دادن:
سلـــــــــام دوست عزیز. خوش آمدید. چه عجب؟
دشمنتون شرمنده کم سعادتی از ماست. ان شاء الله همیشه در پناه حق در کمال شادی و سلامت زندگی کنید. ما را یاد کنید یا نه، ما به یاد دوستان هستیم.
فقط سلامتی شما. از حضور شما سپاسگذارم. در پناه حق

1393/01/23 @ 00:03
نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام خواهرجان
حال شما؟
خوبید ان شاالله؟
شرمنده این مدت به دلیل مشغله ها حسابی محروم شدم از فیض هم کلامی با شما…
بزرگواری کردید و چند سری پیام گذاشتید اما شرمنده!حسابی شرمنده جانم(بالبخند)…
چه خبرها؟

پاسخ دادن:
سلـــــــــام دوست عزیز. خوش آمدید. چه عجب؟
دشمنتون شرمنده کم سعادتی از ماست. ان شاء الله همیشه در پناه حق در کمال شادی و سلامت زندگی کنید. ما را یاد کنید یا نه، ما به یاد دوستان هستیم.
فقط سلامتی شما. از حضور شما سپاسگذارم. در پناه حق

1393/01/23 @ 00:02


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم