« همچو آب خجل! | کوتاهترین دعا! » |
گفت و خوش گفت که...
نوشته شده توسطصداقت...! 23ام خرداد, 1393یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یارب این قلب شناسی ز که آموخته بود
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو،هان سهو مکن
ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی
پاسخ دادن:
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
از حضور شما سپاسگذاریم.
در پناه حق
1393/03/25 @ 16:05
فرم در حال بارگذاری ...