« مجلس اسلامی!به همه سفارش می کرد.... »

نگاه عاشقانه!

نوشته شده توسطصداقت...! 15ام دی, 1393

خیلی دیر شده بود. درست روز قبل از امتحان فایل به دستم رسید. امروز و فردا ها و عهد های بی محل یک ماهه زمانی باقی نگذاشته بود! حتی برای پرینت. مجبور بودم تمام جزوه را از روی سیستم مطالعه کنم. وحشتناکترین کار ممکنی که می شد تصور کرد.  حجم کتاب  زیاد بود و زمان کوتاه. چند صفحه ای بیشتر مطالعه نکرده بودم که  ناگهان برق قطع شد. خبر رسید چند ساعتی خاموشی است و ماموران اداره برق در حال تعویض سیم و تیر چراغ برق و … هستند. بهتر از این نمی شد. باید چاره ای می اندیشیدم. دست به دامن گوشی شدم برای پیدا کردن دوستی و جزوه ای، گوشی خاموش شد. حالا نه شماره داشتم نه برق بود برای شارژ. بهترین کار بی خیال شدن بود. باید قید خیلی چیزها را می زدم کمترینش خواب شب و هدف و شاید یک سالی عمر. تصمیم گرفتم سری به وبلاگ بزنم  و منتظر حضور برق بمانم. کنار سیستم که رسیدم یادم آمد برق نداریم. به هر کاری دست می زدی نمی شد. حرصم گرفته بود.معلوم بود زیاد هم بی خیال نشده بودم.  در حال کلنجار رفتن ذهنی بودم و اعلام نا رضایتی.  که صدای سنگی که به درب منزل می خورد  شنیده شد. این هم مشکل بعدی. رفتم برای باز کردن درب  . کنار درب منزل که رسیدم کم کم  ارزش برق و بودن هایش  انکار ناشدنی بود و آمدن دوباره اش آرزو شدنی. در این حین نگاهم به خانم همسایه افتاد که طبق معمول همیشگی بیرون منزل خود و کنار کوچه نشسته بود.  و چند  نفر همسایه دیگرروبرویش مشغول شمردن مشکلات . خانم همسایه گفت: «طوری که نشده خوب برقم خسته می شود حالا می آید.  همه سال برق داریم این  یک ساعت که این قدر بحث ندارد». خستگیم رفع شد. احساس کردم استرسی ندارم. مثبت اندیشی و نگاه به داشته ها از خانم همسایه شنیدنی بود. با تغییر جو همسایه ها و شمردن نعمت ها می شد بفهمی چرا سفارش شده به مثبت حرف زدن. وقتی درب را بستم لمس  مهربانی و نگاه  خدا آن هم  درست وسط مشکلات مشکل آفرین وصف ناشدنی بود. شاید دلیل خیلی ناهماهنگی ها و مشکلات هم همین است. لمس نگاه خدا به ما. خدا خواسته عادت ها ما را  به فراموشی و  ندیدن داشته ها و از همه مهمتر نعمتی مثل خودش دچار نکند. مشکلات،  دست خداست بر شانه ها ی انسانی که در حال خواب رفتن است. باور کن همیشه نگاه عاشقانه خدا  متوجه توست و همیشه مهربانترین  مهربانترین هاست. همیشه.

نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 

خجسته باد سبزترین حادثه باغ رسالت که همه گل ها
با حضور آن زیباترین نام، به احترام برمی خیزند
و صلوات می فرستند.

آغوش گرم آمنه، آسمانی ترین صلوات
را به دنیا آورده است

و گل خنده های چشمان
محمد صلی الله علیه و آله ، رودی از
شعف را در لحظه های بشر جاری کرده است

پاسخ دادن:
سلام دوست عزیز
اللهم صل علی محمد و آل محمد
از حضور پر مهر شما سپاسگزارم
در پناه حق


الحاقیات:
  • 23019951957098689492.gif -   ضمیمه یافت نشد!
1393/10/16 @ 10:25
نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام خواهرجانم
به قول سهراب
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید…
بله عزیزجان…

پاسخ دادن:
سلاااام با وفا دوست خانم طلبه
به قول من فکرها را باید شست
از حضور ارزشمند شما سپاسگزارم
در پناه حق

1393/10/16 @ 02:30


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم