سبک زندگی حسینی 5

نوشته شده توسطصداقت...! 12ام آبان, 1393

* از جلوه های عقلانیت امام حسین علیه السلام و یارانش  در کربلا نگاه عاقلانه به دنیا و آخرت بود. در دنیا اهل آخرت زندگی می کردند.

* انسان جاهل چون از نور عقل و خرد بهره مند نیست در دنیا می ماند و دنیا را برای دنیا می خواهد.

* برای سنجش میزان عقلانیت خود ببین دنیا را برای دنیا می خواهی یا  دنیا را می خواهی برای آخرت.

* امام فخر رازی  در توضیح اینکه چرا قرآن می گوید اکثرهم لا یعقلون یا لا یشعرون می گوید اگر دنیا جنسش طلا و آخرت سفال بود آدم عاقل سفال را انتخاب می کرد و دل به این طلا نمی داد تا چه رسد به اینکه این دنیا جنسش از سفال است و آخرت از طلا اما اکثریت مردم آخرت را فراموش کرده و چسبیده اند به این سفال.

* عده ای جمع شده بودند در محلی.  پیامبر پرسید اینجا چه خبر است؟ گفتند دیوانه ای است. حضرت فرمود: این دیوانه نیست مریض است دیوانه کسی است که آخرت را به دنیا معامله کند.

* سبک زندگی اهل بیت و سبک برخورد اهل بیت اینگونه بود :    برای اینکه دنیا سرشان را کلاه نگذارد مدام به یاد مرگ بودند.

* پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس در روز 20 بار یاد مرگ کند در قیامت با شهدا محشور می شود.

* قاعده دنیا فراموشی است. دنیا فراموش خانه است (قال علی علیه السلام: الدنیا دار النسیان). انسان حتی مرگ را فراموش می کند. حتی به جایی می رسد که خدا را فراموش می کند.

* انسانی که مرگ را فراموش کرد 124 هزار پیامبر هم نمی توانند درستش کنند.

* از امام صادق سوال شد عقل چیست؟ فرمود عقل آن چیزی است که راه بندگی خدا را به شما نشان می دهد. راه بهشت را به شما نشان می دهد. پرسید یابن رسول الله پس  باید بگوییم معاویه که خیلی زیرک بود چه بود؟ فرمود: معاویه عقل نداشت تیزهوش شیطان صفت بود.

* عقل یعنی حر

* از نشانه های زندگی عاقلانه اینکه در این دنیا زندگی می کنند و همه کارهای دنیایی را انجام می دهند اما اهل دنیا نیستند و تنظیم کننده همه افکار و اندیشه ها و تمایلات و دوستی ها و دشمنی ها ، وصل رابطه ها و قطع رابطه ها و کنش ها و واکنش ها خلق و خوی و اخلاق و اعمال و اختیار یاد آخرت، عشق به آخرت و رسیدن و آباد کردن آخرت است.

* امام علی علیه السلام: اهل آخرت بودن یعنی بدنت در این دنیا باشد و لی دلت آخرتی باشد. عملت آخرتی باشد.

* یکی از رازهای کربلا این بود که آدم های با سابقه و جانماز آب کش رفوزه شدند.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ 5 محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

همان آدمی می شوید که خدا می پسندد!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آبان, 1393

فرزندانم می دانید

زنده بودن و ماندن این نیست که نَفَس می کشیم بلکه

زندگی و زنده ماندن نفس کُشتن است.

گاه اتفاق خواهد افتاد برای یافتن خود و خدایمان باید از دیده ها  پنهان بمانیم.

اگر کسی توانست رفتارهایش را چون روزه برای خدا تنظیم کند

و در آشکار و پنهان او را بجوید

همان آدمی می شود که خدا می پسندد.

شهید محمود فشار جو/ حرف های شنیدنی 1/ موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت/ ص 135

الهی!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آبان, 1393

الهی!

از جهنم بعد و حرمان از درک حقایق، رهایی ام ده!

الهی نامه آیت الله حسن زاده آملی/ ص72

همراهی با کاروان کربلا18

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آبان, 1393

نقل شده پس از ایراد خطابه دوم توسط امام  حسین علیه السلام در روز عاشورا امام فرمود ابن سعد را به نزد حضرتش خواندند و ابن سعد ملاقاتی با حضرت داشته است.

توضیحات مختصر

* سخنان حضرت در ملاقات ابن سعد با ایشان
ای عمر تو مرا به قتل می رسانی به گمان اینکه ابن زیاد زنا زاده فرزند زنا زاده تو را به سلطنت مملکت ری و جرجان خواهد داد. به خدا سوگند که تو به مقصد خود نخواهی رسید و روز تهنیت و مبارکباد این دو مملکت را نخواهی دید. این سخن عهدی است که به من رسیده، این را استوار بدان و هر چه خواهی بکن. هما نا هیچ بهره از دنیا و آخرت نبری و گویا می بینم سر تو را در کوفه بر نی نصب نموده اند و کودکان آن را سنگ می زنند و هدف و نشانه خود کنند. عمر سعد از این کلمات خشمناک شد و از حضرت روی گرداند و سپاه خود را بانگ زد که چند انتظار می برید این تکاهل و توانی به یک سو نهید و حمله ای گران در دهید حسین و اصحاب او افزون از لقمه ای نیستند.

* امام حسین علیه السلام پس از آن بر اسب رسول خدا که مر تجز نام داشت سوار شد و پیش  صف در ایستاد و دل بر حرب نهاد و فریاد به استغاثه برداشت و فرمود: آیا فریاد رسی هست که برای خدا یاری کند ما را؟ آیا دافعی هست که شر این جماعت را از حریم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بگرداند؟(1)

* آغاز نبرد
عمر بن سعد جلو آمد و تیری به سوی لشکر امام حسین علیه السلام پرتاب کرد و گفت به نزد امیر گواهی دهید که من اولین تیر انداز بودم. ناگاه تیرها مانند باران به سوی امام و یارانش باریدن گرفت. حضرت به یارانش فرمود: خداوند شما را رحمت کند برای مرگی که از آن چاره ای نیست قیام کنید که این تیرها پیام آوران دشمن هستند که به سوی شما می آیند(2)

منتهی الآمال/ شیخ عباس قمی/ ص 564
لهوف سید بن طاووس/ ترجمه علیرضا رجالی تهرانی/ صص 137 تا 139

سبک زندگی حسینی 4

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام آبان, 1393

* مهمترین رکن زندگی دینی، قرآنی، ولایی که اساس و شالوده خوشبختی در دنیا و آخرت است این است که عقاید و باورها، صفات و اخلاق و رفتار و گفتارش را در عقلانیت و خرد ورزی بنا کند.

* لا فقر اشد من الجهل = سه واژه  فقر و غنی و استغنی در آموزه های دینی مطرح است ؛ غنی = ثروت باطنی و استغنی = ثروت ظاهری اعم از مال و تیپ و … امام حسین علیه السلام در دعای عرفه می فرمایند: اللهم اجعل غنای فی نفسی/  قرآن ، پیامبر، اولیای دین و ائمه  به ما یاد داده اند اگر خواهان روسفیدی دنیا و آخرت هستید  دنبال غنی بروید نه استغنی

*  در روایات ؛  سه ثروت است که اگر خدا به کسی بدهد ثروتمندترین مردم است از نظر باطنی= عقل، ایمان، ولایت

* کمالات آدمی دو نوع است  کمال اصیل و کمال مقدماتی
کمال اصیل = کمال حقیقی که برای رسیدن به آن آفریده شده است. آدمیت به اندازه ادراک است. به همان اندازه که استعدادها شکوفا شد از فضل و رحمت خدا بهره مند می شویم مابقی همه مقدمه این کمال است. این کمال یک دانه بیشتر نیست. همه چیز حول این یک دانه می چرخد. همه انبیا آمده اند برای همین و این  کمال اصیل چیزی نیست جز تقرب به خدا

* منظور از هدایت (ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه) این است که امام می فرماید بیا دستت را بده به من حسین که چه کند؟ دستت را می گیرم و به سلامت از این دنیا عبور می دهم. مقصد کجاست؟ دستت را می گیرم عبور می دهم از دنیا و دستت را می گذارم در دست مولایت خدا بعد تو با خدا برگرد به دنیا و زندگی ات. یعنی چه دستم به دست خداست؟ یعنی نماز و حج و زکات نه لحظه لحظه زندگیت مال مولاست.

* نهایت حرف غرب این است که دستت را بده به من خوشبختت می کنم من تو را به دنیا می رسانم که از دنیا لذت ببری.کلاس اول ما از کلاس آخر غرب بالاتر است

*تا هوای خدا در سرمان نباشد به و الله نمی توانیم پای امام خود بایستیم.

* بهترین راه تقرب چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند:  علی جان  اگر دیدی مردم انواع  کارهای خیر را انجام می دهند برای نزدیک شدن به خدا تو مثل  آنها نباش یا علی فکتسب انت انواع الخرد. تو دنبال انواع خردمندی و عقلانیت باش پس بدان از همه جلوتری در تقرب و در درجات دنیا و آخرت از همه جلوتر می آیی.= اعنال خیر ما به اندازه عقلمان ما را به خدا نزدیک می کند.

* آیت الله بهاء الدینی = اکثر عبادات من در دل شب تفکر است.

* امام علی علیه السلام: عارف کسی است که اولین کار عقلش را احیا کرده و جهالت و هوای نفس را در باطن کشته. اگر پلیدی ها  و گناهان حرام خدا را کنار گذاشتی و از گناه فاصله گرفتی منور می شوی به نور خدا و خدادستت را می گیرد از مقام های مختلف عبور می دهد تا برسی به دارالاقامه و در پیش خدا در امنیت و آرامش زندگی می کنی.

* هر کس به اندازه ای که گناه می کند عاقل نیست.

استاد سید ابراهیم حسینی اراکی/ 4 محرم 1436/ نکته برداری از سخنرانی

برای اداره کره زمین کافیست!

نوشته شده توسطصداقت...! 10ام آبان, 1393

برای اداره تمام جهان کافی است که انسان

عاقل و مومن و متدین باشد.

دیانت و عقل

برای اداره کره زمین کفایت می کند.

جرعه وصال(چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت/ ص 65)


 
مداحی های محرم