ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام شهریور, 1393

مرا امید وصال تو زنده می دارد

وگرنه هر دمم از هجرتست بیم هلاک

اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم

وگر تو زهر دهی به که دیگری تریاک

تو را چنان که توئی هر نظر کجا بیند

به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک!

همه چیز و همه وقت و همه کس فقط خدا

حقایق باور نکردنی!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام شهریور, 1393

به یاد ندارم اما روزی به دنیا آمدم و فقط یک  روز از عمرم گذشته بود.

اولین قدم هایم بر زمین خیلی ها را شاد کرد

اولین کلماتم برای همه شیرین

مدرسه رفتنم  خیلی ها را به آینده روشنم امیدوار کرد

دانشگاه رفتنم  به من فهماند راه دنیا چیز دیگریست

حوزه رفتنم به من یاد داد همیشه باید فکر کرد بعد اقدام به هر کاری

جوانی شاید تمام شد.

روزی هم خواهم مرد

و خواهم دانست  چگونه زندگی کرده ام شاید آدمیانی برمن گریان باشند و شاید نه!

باور همه سخت است با اینکه خیلی هایش اتفاق افتاده

و همان اتفاقاتی است که انتظار آمدنش را می کشیدم پس بقیه هم اتفاق می افتد

لحظات عمر خود را دریابیم!

 

حکمت!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام شهریور, 1393

هرگاه عیسی  علیه السلام بر جوانان می گذشت می فرمود:

چه بسا زراعتی که به درو نرسیده است

و چون بر پیر مردان می گذشت می فرمود:

زراعت چون به کمال رسد انتظار و چاره ای جز درو کردن برایش نخواهد بود.


(یعنی جوانان باید قدر جوانی بدانند شاید به پیری نرسند و پیران باید آماده سفر آخرت باشند.)

حکایت و حکمت2/ حسین دیلمی/ ص 33

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(25)

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام شهریور, 1393

اى مردم از آنچه در زمين است حلال و پاكيزه بخوريد و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد، چه اينكه او دشمن آشكار شما است(168 بقره)

نکته تفسیری:

حلال و طیب؟ گام شیطان؟ دشمن آشکار؟ از کجا بفهمیم وسوسه از شیطان است و الهام الهی نیست؟

حلال چيزى است كه ممنوعيتى نداشته باشد، و طيب به چيزهاى پاكيزه گفته مى شود كه موافق طبع سالم انسانى است نقطه مقابل خبيث كه طبع آدمى از آن تنفر دارد.

اشاره به يك مسأله دقيق تربيتى دارد، و آن اينكه انحرافها و تبهكاري ها غالبا بطور تدريج در انسان نفوذ مى كند، نه به صورت دفعى و فورى.وسوسه هاى شيطان معمولا به همين صورت است ، انسان را قدم به قدم و تدريجا در پشت سر خود به سوى پرتگاه مى كشاند، اين موضوع منحصر به شيطان اصلى نيست ، تمام دستگاه هاى شيطانى و آلوده براى پياده كردن نقشه هاى شوم خود از همين روش گام به گام استفاده مى كنند،

اينكه در آخر آيه فوق شيطان دشمن آشكار معرفى شده است ، يا بخاطر دشمنى او از روز اول با آدم است كه به واسطه نافرمانى در برابر سجده آدم همه چيز خود را از دست داد، و يا به خاطر اين است كه دستورات او همچون قتل و جنايت و تبهكارى براى همه آشكار است ، همه مى دانند اين قبيل برنامه ها از يك دوست نيست ، بلكه دعوت هائى است از يك دشمن خطرناك كه جز بدبختى انسان چيزى نمى خواهد.و يا به واسطه اين است كه شيطان صريحا دشمنى خود را با انسان خبر داده و كمر عداوت او را بسته است.

الهامات الهى چون با فطرت پاك انسان ، و ساختمان جسم و روح او آشنا است ، هنگامى كه در قلب پيدا مى شود يك حالت انبساط و نشاط به او دست مى دهد. در حالى كه وسوسه هاى شيطان چون هماهنگ با فطرت و ساختمان او نيست به هنگام ايجاد در قلبش احساس تاريكى ، ناراحتى و سنگينى در خود مى كند و اگر تمايلات او طورى تحريك گردد كه در هنگام انجام گناه ، اين احساس براى او پيدا نشود بعد از انجام عمل براى او دست مى دهد، اين است فرق بين الهامات شيطانى و الهامات الهى .

تفسیر نمونه/ جلد اول/ خلاصه صص 569 تا 575

چرا؟!!!

نوشته شده توسطصداقت...! 31ام مرداد, 1393

چرا به کوی عاشقان دگر گذر نمی کنی

چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی؟

مگر مرا ز درگهت خدا نکرده رانده ای

برای خدمتت دگر مرا خبر نمی کنی؟

نشسته ام به راه تو به عشق یک نگاه تو

نگه بر این کبوتر شکسته پر نمی کنی

نگر به خیل عاشقان به سامرا و جمکران

چرا دگر به خانه ام سری گذر نمی کنی؟!

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(24)

نوشته شده توسطصداقت...! 31ام مرداد, 1393

قطعا همه شما را با چيزى از ترس ، گرسنگى ، زيان مالى و جانى ، و كمبود ميوه ها آزمايش مى كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان !(155 بقره)

نکته تفسیری:

مفهوم آزمایش؟ چرا آزمایش؟ روش آزمایش؟ مخصوص چه کسانی است؟راه پیروزی؟

مفهوم آزمايش و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است . آزمايش هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است ، اما آزمايش الهى در واقع همان پرورش و تربيت است .

اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتيجه پرورش دادن بندگان آنان را مى آزمايد.صفات درونى انسان به تنهائى نمى تواند معيارى براى ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانى كه در لابلاى اعمال انسان خودنمائى كند، خداوند بندگان را مى آزمايد تا آنچه در درون دارند در عمل آشكار كنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و كيفر او گردند.

از آنجا كه نظام حيات در جهان هستى نظام تكامل و پرورش است و تمامى موجودات زنده مسير تكامل را مى پيمايند، همه مردم از انبياء گرفته تا ديگران طبق اين قانون عمومى مى بايست آزمايش شوند و استعدادات خود را شكوفا سازند. گرچه امتحانات الهى متفاوت است ، بعضى مشكل ، بعضى آسان و قهرا نتائج آنها نيز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمايش براى همه هست.

در این آيه نمونه هائى از امورى كه انسان با آنها امتحان مى شود بيان شده ، از قبيل : ترس ، گرسنگى ، زيان هاى مالى ، و مرگ … ولى وسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست بلكه امور ديگرى نيز در قرآن به عنوان وسيله امتحان آمده است ، مانند فرزندان ، پيامبران ، و دستورات خداوند، حتى بعضى از خوابها ممكن است از وسائل آزمايش باشد شرور و خيرها نيز از آزمايشهاى الهى محسوب مى شوند.مردم در برابر آزمايشهاى خداوند به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى از عهده امتحانات بر آمده و گروهى مردود مى شوند.

نخستين و مهمترين گام براى پيروزى همان است كه در جمله كوتاه و پر معنى و بشر الصابرين در آيه فوق آمده است ، اين جمله با صراحت مى گويد: رمز پيروزى در اين راه ، صبر و پايدارى است .
توجه به گذرا بودن حوادث اين جهان و سختيها و مشكلاتش و اينكه اين جهان گذرگاهى بيش نيست عامل ديگرى براى پيروزى محسوب كه در جمله انا لله و انا اليه راجعون (ما از آن خدا هستيم و به سوى خدا باز مى گرديم ) آیه بعد آمده است.

تفسیر نمونه/ جلد 1/ خلاصه صص 525 تا 531