ملامتگو چه دريابد !

نوشته شده توسطصداقت...!

هوا خواه تو ام جانا و مي دانم كه مي داني

كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني

ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق

نبيند چشم نابينا، خصوص اسرار پنهاني

دريغا عيش  شبگيري كه در خواب سحر بگذشت

نداني  قدر وقت اي دل، مگر وقتي كه در   ماني

ملول از همرهان بودن طريق كارداني نيست

بكش دشواري منزل، به ياد عهد آساني



راه های مشتاقان (8)

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام آبان, 1394

مَحْبُوبَةً فى اَرْضِک وَسَماَّئِک

[خداوندا جان مرا] محبوب در زمین و آسمان [بگردان]

*دقیق ترین رابطه ها بین موجودات ویژه انسان با خداوند متعال است زیرا او فیاض علی لاطلاق می باشد. اگر بخواهیم این رابطه آگاهانه شود باید آنچه را که محبوب اوست محبوب خود دانسته و به دنبال آن باشیم.

*پس از آنکه ثابت شد محبوب حقیقی ذات حق تعالی است و او کمال مطلق و مبدا تمامی کمالات است باید از آن چه او می خواهد و دوست دارد تبعیت کرد. زیرا کمال مطلق جز کمال نمی خواهد.پس اگر انسان را برای هدف عالی خلق کرده و راه آن را نیز بیان کرده برای آن است که او عین کمال است و آنچه کمال و موجب کمال است برای انسان بیان کرده تا از این طریق کمال الهی از انسان ظهور کند.

*وقتی انسان محبوب خداوند قرار گرفت محبوب سایر موجودات نیز قرار می گیرد.(سوره مریم آیه 96)

*محبوب شدن انسان در پرتو پیروی از خواسته های الهی است که این مهم به واسطه تبعیت از رسول و اهل بیت علیهم السلام تحقق می یابد و با پیروی انسان از ایشان، لنسان متصف به صفاتی می شود که خداوند آن ها را دوست دارد و از آن ها خشنود است.

*اصول صفات کمالی و محبوب خداوند بر طبق قرآن عبارت است از محسنین(نیکوکاران)، توابین و متطهرین(توبه کنندگان و پاکیزگان)، متقین(پرهیزگاران)، صابرین، متوکلین، مقسطین(دادگران)، کسانی که در راه او صف به صف چنان که گویی بنایی ریخته شده از سرب اند جهاد می کنند.

صداق تام محبوبین خداوند  رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام می باشند.

*محبت تکوینی بین تمام موجوداتی که نوعی رابطه فعل و انعالی دارند برقرار است از جمله بین انسان ها. علاوه بر آن انسان فطرتا به خوبی ها و محبت به افعال و اوصاف نیکو تمایل دارد هر چند گاهی در مصداق یابی آن ها اشتباه می کند  لکن محبتی بین افراد انسان کارساز و موجب تکامل آن هاست که بر اساسرسیدن به هدف حقیقی از آفرینش - بندگی آگاهانه خداوند- برقرار شود.

*باید رابطه محبت را طبق دستور خداوند و اولیایش برقرار کرد تا آثار روحی و اجتماعی آن برقرار باشد.

* منظور از درخواست از خداوند برای محبوبیت  انسان در زمین و آسمان این است که خداوند متعال توفیق دهد تا در مسیر بندگی خودش قرار گیریم.

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 187 تا 212

راه های مشتاقان (7)

نوشته شده توسطصداقت...! 29ام مهر, 1394

مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِک
[خداوندا جان مرا] دوستدار دوستان برگزیده ایت[گردان]

*نمی توان از طرفی مدعی محبت اهل بیت علیهم السلام شد ولی در دل نسبت به دشمنانشان کینه نداشت و از ایشان بیزاری نجست. از این جهت محبت پایدار، محبت بر اساس دینداری و بغض بر اساس عدم دینداری است.

* باید با کسی که  از نظر اعتقاد قلبی صحیح و محب اهل بیت علیهم السلام باشد رابطه محبت قلبی برقرار کرد و اگر از نظر عمل مورد رضایت ایشان نبود، نسبت به عملش کینه و دشمنی داشت. اما اگر کسی با آگاهی و توجه اعتقاد قلبی اش باطل  و به ائمه جور و باطل گرایش داشته باشد و نسبت به اهل بیت کینه و بغض داشته باشد باید نسبت به او بغض و کینه داشت و اگر عمل خوبی داشت باید آن عمل را دوست داشت. زیرا اعتقاد حق و باطل نقشی اساسی در تکامل یا تنزل وجودی انسان دارد.

*اعتقاد به ولايت ائمه عليهم السلام و محبت به ايشان اساس دين و دينداري است زيرا انسان را به ولايت الهي متصل مي كند و اگر انسان به طور عمد بر معصيت خداوند اصرار مستمر نداشته باشد تا ايمانش از بين رود محبت او نسبت به ائمه حتي با ابتلايش به گرفتاري ها براي او كارساز است و او را به توبه موفق واهد نمود و همان پيوند اعتقادي و روحي با حق تعالي و اوليايش دوباره برقرار مي شود.

*طبق روايات راه هاي اظهار محبت به ائمه عليهم السلام عبارتند از:
**تبعيت كامل از دستورات آنان (اصلي ترين راه- تبعيت به هر درجه اي باشد مطلوب است و به آن سفارش شده است).
**ذكر فضايل ايشان (اثرات فردي و اجتماعي. به ويژه ذكر فضايل امام علي عليه السلام) و البته پرهيز از غلو
** نشر معارف ائمه عليهم الاسلام(بيان معارف اعم از اعتقادات، اخلاقيات، وظايف عملي)
**ذكر مصائب ائمه عليهم السلام(مثلا تشكيل مجالسي در اين رابطه و گريه كردن بر مصائب آنها كه از روش هاي موثر در بيان حقانيت ايشان، باطل بودن راه و روش دشمنانشان، زيادت شدن محبت نسبت به ايشان و و كينه دشمنانشان)
**توسل به ائمه عليهم السلام(واسطه قرار دادن ايشان در امور و مشكلات به درگاه خداوند متعال)
**زيارت ائمه عليهم السلام


شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ نكات صص 159 تا 186

راه های مشتاقان (6)

نوشته شده توسطصداقت...! 28ام مهر, 1394

راه های مشتاقان

مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِک
[خداوندا جان مرا] دوستدار دوستان برگزیده ایت[گردان]

*محبت از معانی وجدانی است که برخی مصادیق آن را در خود می یابیم مثل علاقه به غذا ،  علم و … و با دقت در آن می فهمیم علت محبوبیت آن به جهت آن است که به فعل یکی ازقوای ما تعلق دارد. مثل دوست داشتن غذا به این دلیل است که متعلق به قوه غاذیه است و در حقیقت این قوه به واسطه این کار کمال می یابد.

* محبت رابطه وجودی بین محب و محبوب - کمال مناسب با محب- است و دارای مراتب مختلف می باشد. با توجه به روایات می توان اثبات کرد که محبت دیگر موجودات پرتوی از محبت حق تعالی است.

*تمامی موجودات از نظر وجودی دوستدار و طالب حق تعالی هستند چه توجه آگاهانه داشته باشند چه نداشته باشند اما آن محبتی کمال موجود محسوب می شود که آگاهانه باشد.

*محبت واقعی در انسان، هنگامی به حقیقت می رسد که

ادامه »

راه های مشتاقان (5)

نوشته شده توسطصداقت...! 27ام مهر, 1394

راه هاي مشتاقان

*دعا آن خواندني است كه موجب جلب توجه شخص خوانده شده شود.

* دعاي مطلوب كه موجب تكامل موجود است دعاي با توجه و آگاهانه به مقام مدعو است.

*حقيقت دعا توصيف حق تعالي به اوصاف كمال و اظهار نداري و فقر وجودي در تمامي شوون هستي است.

*دعاهاي رسيده به ما از معصومين عليهم السلام چهار دسته اند
** با محتواي توصيف حق تعالي به صفات جمال و جلال مثل دعاي عرفه امام حسين عليه السلام،
**مناجات كه سبب انس با حق تعالي مي شود مثل دعاي كميل
**به صورت تقاضا از خداوند، صفات كمال انساني يا حالات روحي والا بيان شده است مثل مناجات شعبانيه
**طلب حوايج گوناگون بشري مثل دعاهاي صحيفه سجاديه

*قرآن و ائمه عليهم السلام در مقام درخواست حوايج  و رفع نيازها خصوصياتي ذكر كرده اند از جمله خواستن تمامي نيازها (حتي نمك آش)، دعا در همه حالات(غم و شادي)، دعا از بين برنده قضا (مومن واقعي با دعا حالت ميانه روي دارد در عين حال كه وقوع اشيا را با استناد به علت تامه ضروري مي داند ولي دعا را بنا بر تعليم اهل بيت برطرف كننده تحقق ضروري ظاهري آن شيء دانسته و از آن غافل نيست.) و استجابت دعا(ادعوني استجب لكم)

*درخواست هاي ممنوع: امور محال و حرام، عجله داشتن در اجابت، ياد دادن به خدا

*شرايط استجابت دعا: شناخت خداوند، اداي حقوق خداوند، كسب حلال، حضور قلب و رقت قلب

*موانع استجابت دعا: گناه، ظلم به ديگران، سير بر خلاف اسباب ظاهري(مثل نشستن در خانه و دعا براي روزي)، نقض خكمت الهي(دعا بر خلاف مصالح الهي و يا مصلحت فرد باشد)

*ساير اسباب تاخير: گاهي براي حفظ  تعالي روح مومن، اشتياق خداوند به شنيدن صدا و دعاي مومن

*آداب دعا: گفتن بسم الله الرحمن الرحيم، توصيف خداوند به اوصاف كمال، درود بر محمد و آل محمد عليهم السلام، اقرار به گناه، تضرع و زاري، خواندن دو ركعت نماز، كوچك نشمردن دعا، بزرگ نشمردن خواسته، همت بلند، عموميت در دعا، دعا در پنهاني، دعا در حال دسته جمعي(اين دو مورد تضادي ندارند زيرا اصل در اعمال مستحبي پنهاني بودن است جز بعضي امور مهم مثل نماز جماعت، عزاداري ائمه و .. كه از شعائر اسلامي است )، حسن ظن به استجابت، انتخاب اوقات مناسب، اصرار در دعا

مُولَعَةً بِذِکرِک وَ دُعاَّئِک
[خداوندا جان مرا] شيفته ياد و دعا به درگاهت [بگردان]

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ خلاصه صص 110 تا 138

راه های مشتاقان (4)

نوشته شده توسطصداقت...! 26ام مهر, 1394

راه هاي مشتاقان

* براي تحصيل كمالات نفساني بايد به موانع حصول آن متوجه بود تا در مقام عمل،مرتكب آن نشده و اسباب اتصاف به كمالات بهتر شود.براي حصول اشتياق به ياد خدا، اول بايد به  موانع آن توجه كرد و آن ها را كنار زد تا حالت اشتياق در وجود انسان بجوشد.

* موانع اشتياق ياد خدا عبارتند از مانع دروني(خلقت مادي انسان به طور طبيعي تمايلاتي دارد مثل خوردن و آشاميدن و كه در برآوردن آن تمايل به آزادي و عدم محدوديت دارد و اين تمايلات درنظر او به جهت حفظ بقا و امتحان زينت داده شده است) و مانع بيروني(اغواي شيطان و زينت نمودن اعمال و كردار خلاف حق در نظر انسان تا جايي كه زينت ها انسان را تا سر حد كفر پيش مي برد).

*انسان هر چند بر اساس خلقت مادي به دنيا و شوون آن توجه و تمايل دارد ولي به لحاظ خلقت روحش تمايل و توجه به عالم غيب و درك خوبي ها و بدي ها در او گذارده شده است.

*انسان اگر به الهام الهي در خلقت خود اعتنا كرده و عقل  ره به كار بندد و تمايلات وجودي اش را در مسير ايمان و  اطاعت و تسليم خدا و اوليايش قرار دهد و به تسويلات و زينت هاي شيطان اعتنايي نكند به ياد پروردگار مشرف شده و مورد عنايت او قرار مي گيرد.

*توجه از اسباب مهم اشتياق به ياد خداست. توجه به اينكه همنشين چه كسي است، ياد خدا نماز است، ياد خدا از بين برنده درد هاي دروني است، موجب حيات دل و نورانيت است، موجب نورانيت فكر و عقل و نزول رحمت است و بالاتر اينكه موجب ياد خداست.

*آثار اشتياق به ياد خداوند:  موجب ايجاد محبت خدا در دل  مي شود تا جايي كه لذتي  بالاتر از آن  نمي بيند و از هر لذتي جز ياد او بيزاري مي جويد و از خدا درخواست مي كند در اوقات غفلت اورا بيدار نمايد تا نهايت به سرمايه اي دست مي يابد كه او را اهل ذكر و اهل الله قرار داده هيچ امر ديگري او را به خود مشغول نمي كند.

*مراتب ياد خدا
**ياد زباني (قرآن كريم، نماز، دعاها و اذكار رسيده از معصومين عليهم السلام، ذكر  فضايل امام علي عليه السلام)
**ياد قلبي(خداي متعال را در تمامي اعمال روزمره حاضر بدانيم) داراي مراتبي است : توجه به او هنگام مواجه با محرمات و واجبات، متصف نشدن به صفات رذيله، يادآوري خداوند در  شوون ربوبيت او و موثرِمستقل ندانستن هيچ موجودي در افعال و اوصاف  و وجود.

* مصاديق ياد قلبي
 ديدن(توجه و پيروي از رسول خدا و ائمه عليهم السلام)، زيارت ائمه عليهم السلام، نماز، زيارت عالِم (عالمي كه ديدنش انسان را به ياد خدا مي اندازد)

مُولَعَةً بِذِکرِک وَ دُعاَّئِک
[خداوندا جان مرا] شيفته ياد و دعا به درگاهت [بگردان]

شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ خلاصه صص 87 تا 108

راه های مشتاقان (3)

نوشته شده توسطصداقت...! 25ام مهر, 1394

را ه های مشتاقان

* طلب سیزده صفت برجسته اولیای الهی در ادامه زیارت  توسط حضرت که خود به اعلی درجات این صفات متصف است شاید برای این است که به ما بفهماند بنده حقیقی هیچ گاه از مقام ربوبی بی نیاز نیست و احتیاج مستمر به افاضه حق تعالی دارد.

*خواستن این کمالات هنگام زیارت برای فهماندن آن است که یکی از اهداف  زیارت ااتصاف به او صاف کمال و قرار گرفتن در خط و صراط اولیای الهی است.

*قدر به معنای اندازه و تقدیر به معنای سنجش و اندازه گیری و قضا به معنای پایان یافتن و یکسره کردن کار است. در قرآن تقدیر گاهی نسبت به همه مخلوقات و گاهی  نسبت به مسائل جزیی مثل حرکت خورشید و ماه تذکر داده شده است. هم چنین در مورد قضا گاهی عمومیت و گاهی در موارد جزیی مطرح شده است.

*در تحلیل معنای قضا و قدر به زبان ساده می توان گفت وقتی با دقت به موجودات این عالم توجه کنیم، عقل به طورکلی حکم می کند که هر  موجودی دارای حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی است و با تحقق تمامی شرایط و اسباب وجودی آن، وجود شیء حتمی می شود و حالت و انتظار برای پیدایش آن وجود ندارد به حدود شیء قدر و تقدیر و به وجود حتمی آن قضا گفته می شود.

* رابطه قضا و قدر با اختیار:  خداوند می داند، خواسته و حکم کرده که انسان به واسطه اراده و انتخاب خود، با افعال و صفات پسندیده یا نا پسند، راه سعادت و شقاوت را بپیماید. هم چنین وسایل آن (انبیا، اولیا، عقل)  و در مقابل وسایل امتحان او (تمایلات دنیایی و شیطان) را مهیا کرده، به گونه ای که در هیچ یک از این مراحل مستقل از خداوند متعال نباشد. (پس منافاتی با اختیار ندارد)

*امور اعتقادی آثار اخلاقی و عملی گوناگون دارد که آثار اعتقاد به  قضا و قدر عبارتند از
**اعتقاد به توحید افعالی(موجودات عالم در وجود و آثار وجودی مستقل نیستند بلکه وجود و آثار وجودی شان در طول هستی و فعل خداوند متعال است.)

**تدبیر و توکل امور(موظف است در امور دنیا و آخرت خود فکر کند، توان جسمی و روحی خود را بسنجد، اگر نتوانست تصمیم جدی بگیرد با اهلش مشورت کند و البته با تمام این مراحل فکر و توان خود و بقیه را در رسیدن به هدفش مستقل نداند و فقط بر خداوند تکیه کند و او را رساننده به نتایج حرکت هایش بداند که اگر مصلحت باشد، آن نتیجه می رسد)

**خوف و رجا(ترس پسندیده نوعی ناراحتی درونی از رسیدن امور ناگوار به دلیل احتمال ترک امور مطلوب و انجام امور نا مطلوب است که افراط در آن موجب یاس از رحمت الهی می شود و امید نوعی نشاط با طنی برای رسیدن به امور شاد کننده به دلیل توجه به لطف و رحمت بی پایان الهی است و افراط در آن لا ابالی گری و هر ج و مرج است. حالت پسندیده اعتدال آن دو و نشانه اعتدال برنامه ریزی برای کارهای نیک و دوری از صفات نا پسند است. انسان وقتی بداند در رسیدن به نتایج حرکت هایش مستقل نیست احتمال نقص اعمال خود را داده، در صدد رفع نواقص بوده و پس از انجام مقدمات چشم امید به رحمت الهی دارد این نتیجه اعتقاد به قضا و قدر است.)

**دعا و تضرع(خدا را کمال مطلق دانستن و تمامی کمالات را از او دانستن و طلب کردن)

** اطمینان به مقدرات و خشنودی به قضای الهی (تنها در پی انجام وظابف  بندگی پیاده نمودن دستورات حق و اولیایش، دعا برای استمرار نعمت و رفع بلا، دیگر کاری به نتایج امور ندارد و حتی خود را در انجام بندگی مستقل نمی دانددر این هنگام به فرموده امام علی علیه السلام ارکان ایمانش کامل می شود )

اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک راضِیةً بِقَضاَّئِک
خدایا قرار ده نفس مرا آرام به تقدیرت و خوشنود به قضایت


شرح زیارت امین الله/ استاد شیخ محمود تحریری/ خلاصه صص 65 تا 86