« دل اگر... | حکایت! » |
ای باد حدیث من نهانش میگو!
نوشته شده توسطصداقت...! 21ام شهریور, 1393ای شرم زده غنچه مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برا بری کجا یارد کرد
کو نور ز مه دارد و مه نور ز تو
فرم در حال بارگذاری ...
« دل اگر... | حکایت! » |
ای شرم زده غنچه مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برا بری کجا یارد کرد
کو نور ز مه دارد و مه نور ز تو
فرم در حال بارگذاری ...