« الهی!این هم راه حل! »

بر خاک راه یار نهادیم روی خویش

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام دی, 1393

از دیده خون دل همه بر روی ما رود

بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود

ما در درون سینه هوایی نهفته‌ایم

بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد

گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود

ما را به آب دیده شب و روز ماجراست

زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود


فرم در حال بارگذاری ...